گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶

جرم رهی دوستی روی تست
آفت سودای دلش موی تست
دل نفس از عشق تو تنها نزد
در همه دلها هوس روی تست
ناوک غمزه مزن او را که او
کشتهٔ هر غم‌زدهٔ خوی تست
هست بسی یوسف یعقوب رنگ
پیرهنی را که درو بوی تست
از در خود عاشق خود را مران
رحم کن انگار سگ کوی تست

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جرم رهی دوستی روی تست
آفت سودای دلش موی تست
هوش مصنوعی: محبت تو برای من مانند گناهی است، زیرا زیبایی چهره‌ات، آرزوی دل من را به موهای تو پیوند داده است.
دل نفس از عشق تو تنها نزد
در همه دلها هوس روی تست
هوش مصنوعی: دل، دلیلی از عشق تو دارد و در همه دل‌ها، آرزوی دیدن چهره‌ات وجود دارد.
ناوک غمزه مزن او را که او
کشتهٔ هر غم‌زدهٔ خوی تست
هوش مصنوعی: به او نگاه‌های ناز نکن، زیرا او کسی است که دل هر غمگینی را برده و کشته است.
هست بسی یوسف یعقوب رنگ
پیرهنی را که درو بوی تست
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی وجود دارند که مانند یوسف، زیبایی و صفات نیکو دارند، اما به خاطر یک ویژگی خاص یا نشانه‌ای از خود، بوی خوش و دلپذیری را به یاد ما می‌آورند.
از در خود عاشق خود را مران
رحم کن انگار سگ کوی تست
هوش مصنوعی: از خودت دور نکن عاشق را، به او رحم کن؛ انگار او سگ وفادار کوی توست.