گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲

خه از کجات پرسم چونست روزگارت
ما را دو دیده باری خون شد در انتظارت
در آرزوی رویت دور از سعادت تو
پیچان و سوگوارم چون زلف تابدارت
ما را نگویی ای جان کاخر به چه عنایت
بیگانگی گرفتی از یار دوستدارت
ای جان و روشنایی به زین همی بباید
تو برکناری از ما، ما در میان کارت
با مات در نگیرد ماییم و نیم جانی
یا مرگ جان گزینم یا وصل خوشگوارت
گر بخت دست گیرد ور عمر پای دارد
یکبار دیگر ای جان گیریم در کنارت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خه از کجات پرسم چونست روزگارت
ما را دو دیده باری خون شد در انتظارت
هوش مصنوعی: چطور می‌توانم از تو بپرسم حال و روزت چگونه است؟ ما که دو چشم‌مان پر از اشک و غم است در انتظار تو.
در آرزوی رویت دور از سعادت تو
پیچان و سوگوارم چون زلف تابدارت
هوش مصنوعی: در آرزوی دیدن تو، از خوشبختی دور و ناراحت هستم، همان‌طور که زلف‌های ظریفت می‌تابند و می‌پیچند.
ما را نگویی ای جان کاخر به چه عنایت
بیگانگی گرفتی از یار دوستدارت
هوش مصنوعی: ای جان، تو چرا به من نمی‌گویی که چرا این‌قدر نسبت به یار و دوست خود بی‌احساس و غریبه شده‌ای؟
ای جان و روشنایی به زین همی بباید
تو برکناری از ما، ما در میان کارت
هوش مصنوعی: ای جان و روشنی من، تو باید از میان ما دور شوی، زیرا ما در حال انجام کار تو هستیم.
با مات در نگیرد ماییم و نیم جانی
یا مرگ جان گزینم یا وصل خوشگوارت
هوش مصنوعی: با غم و اندوه زندگی می‌کنیم و حالا بین حالتی از زندگی و مرگ انتخاب دارم؛ یا مرگ را بر می‌گزینم یا وصال و دیدار تو را.
گر بخت دست گیرد ور عمر پای دارد
یکبار دیگر ای جان گیریم در کنارت
هوش مصنوعی: اگر بخت به ما کمک کند و عمری باقی بماند، یک بار دیگر ای جان، در کنارت را تجربه کنیم.

حاشیه ها

1393/07/19 22:10
امین کیخا

دشگوار را هم کنار خوشگوار داریم با معنای وارون