گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۹۷ - در مدح امیر شمس‌الدین اغلبک

ای بهمت ورای چرخ اثیر
چرخ در جنت همت تو قصیر
ای بقدر و شرف عدیم شبیه
وی به جود و سخا عدیم نظیر
پیش وهم تو کند سیر شهاب
پیش دست تو زفت ابر مطیر
نه به فر تو در کمان برجیس
نه به طبع تو در دو پیکر تیر
قلمت راز چرخ را تاویل
سخنت علم غیب را تفسیر
برق با برق فکرت تو صبور
بحر با بحر خاطر تو غدیر
بگشایی گه سؤال و جواب
مشکلات فلک به دست ضمیر
خدمتت حرفهٔ وضیع و شریف
درگهت قبلهٔ صغیر و کبیر
ای جوان بخت سروری که ندید
چون تو فرزانه چشم عالم پیر
بنده را خصم اگر به کین تو کرد
نقش عنوان نامهٔ تزویر
مالش این بس که تا به حشر بماند
بی‌گنه مست شربت تشویر
مبر امیدش از عطای بزرگ
ای بزرگ جهان به جرم حقیر
زانکه جز دست جود تو نکشد
پای ظلم و نیاز در زنجیر
مادری پیر دارد و دو سه طفل
از جهان نفور جفت نفیر
همه گریان و لقمه از اومید
همه عریان و جامه از تدبیر
کرده از حرص تیز و دیدهٔ کند
دیدها وقف روزن ادبیر
غم دل کرده بر رخ هر یک
صورت حال هر یکی تصویر
دست اقبالت ار بنگشاید
بند ادبار زین معیل فقیر
گاو دوشای عمر او ندهد
زین پس از خشکسال حادثه شیر
پای من بنده چون ز جای برفت
کارم از دست من برون شده گیر
من چه گویم که حال من بنده
حال من بنده می‌کند تقریر
تا بود چرخ را جنوب و شمال
تا بود ماه را مدار و مسیر
تخت بادت همیشه چرخ بلند
تاج بادت همیشه بدر منیر
اشک بدخواهت از حسد چو بقم
روی بدگویت از عنا چو زریر
قامت دشمنت چو قامت چنگ
نالهٔ حاسدت چو نالهٔ زیر

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بهمت ورای چرخ اثیر
چرخ در جنت همت تو قصیر
هوش مصنوعی: تو به قدری بلند همت هستی که حتی چرخ فلک در بهشت هم نمی‌تواند به مقام و جایگاه تو برسد.
ای بقدر و شرف عدیم شبیه
وی به جود و سخا عدیم نظیر
هوش مصنوعی: شما به اندازه‌ای باارزش و شریف هستید که هیچ کس دیگری را نمی‌توان یافت که با generosity و بخشندگی شما قابل مقایسه باشد.
پیش وهم تو کند سیر شهاب
پیش دست تو زفت ابر مطیر
هوش مصنوعی: در مقابل تصورات تو، شهاب (ستاره دنباله‌دار) به آرامی حرکت می‌کند، در حالی که ابرهای باران‌زا نسبت به دستان تو سنگین و بی‌حرکت هستند.
نه به فر تو در کمان برجیس
نه به طبع تو در دو پیکر تیر
هوش مصنوعی: نه زیبایی تو مانند کمان برجیس است و نه طبع عالی تو به دو پیکر تیر.
قلمت راز چرخ را تاویل
سخنت علم غیب را تفسیر
هوش مصنوعی: قلم تو به خوبی می‌تواند رازهای دنیا را توضیح دهد و سخنانت می‌تواند دانش نهفته را روشن کند.
برق با برق فکرت تو صبور
بحر با بحر خاطر تو غدیر
هوش مصنوعی: فکری که تو داری مانند برقی است که به سرعت می‌درخشد، و دریاهایی که در دل تو هستند همگی آرامش و عمق غدیر را دارند.
بگشایی گه سؤال و جواب
مشکلات فلک به دست ضمیر
هوش مصنوعی: زمانی که سوالات و جواب‌ها به مشکلات آسمان پرداخته می‌شود، این کار با نیروی فکر و درکی عمیق صورت می‌گیرد.
خدمتت حرفهٔ وضیع و شریف
درگهت قبلهٔ صغیر و کبیر
هوش مصنوعی: خدمت تو کاری است هم ساده و هم بزرگ، و درگاه تو مورد توجه و احترام همه، چه کوچک و چه بزرگ، است.
ای جوان بخت سروری که ندید
چون تو فرزانه چشم عالم پیر
هوش مصنوعی: ای جوان خوشبخت و سرشار از استعداد، کسی مانند تو را که این‌چنین فهیم و دانا باشد، در طول تاریخ دیده نشده است.
بنده را خصم اگر به کین تو کرد
نقش عنوان نامهٔ تزویر
هوش مصنوعی: اگر دشمن من به خاطر کینه‌ات نقشی از دروغ و فریب بر من بزند، من به آن اهمیت نمی‌دهم.
مالش این بس که تا به حشر بماند
بی‌گنه مست شربت تشویر
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که ثروت و دارایی به اندازه‌ای ارزش دارد که حتی در روز قیامت نیز می‌تواند فرد را بی‌گناه نگه دارد و او را از عذاب نجات دهد، مانند نوشیدنی‌ که انسان را سرمست و شاداب می‌کند.
مبر امیدش از عطای بزرگ
ای بزرگ جهان به جرم حقیر
هوش مصنوعی: امید کسی را که به خاطر نزدیکی به ذات بزرگ و مهم الهی امید به بخشش دارد، از او نگیرید. این اشخاص به خاطر کوچک بودن خود و اعمال نادرستشان، نمی‌توانند از بزرگی و رحمت تو بی‌نصیب بمانند.
زانکه جز دست جود تو نکشد
پای ظلم و نیاز در زنجیر
هوش مصنوعی: زیرا تنها دست سخاوتمند تو می‌تواند ظلم و نیاز را از زنجیر رها کند.
مادری پیر دارد و دو سه طفل
از جهان نفور جفت نفیر
هوش مصنوعی: مادری سالخورده دارد و دو یا سه فرزند که از دنیا و زشتی‌های آن بیزارند.
همه گریان و لقمه از اومید
همه عریان و جامه از تدبیر
هوش مصنوعی: همه افراد در حال گریه هستند و تنها به امید لقمه‌ای خوراک به خودشان نگاه می‌کنند، در حالی که همه عریان هستند و لباس‌شان از تدبیر و تدبیرهایی که داشته‌اند، بی‌بهره است.
کرده از حرص تیز و دیدهٔ کند
دیدها وقف روزن ادبیر
هوش مصنوعی: عشق و حرص باعث می‌شود انسان به چیزهایی که می‌خواهد، دست یابد و در این میان، گاهی چشم‌سپاری به امید و آرامش خود را از یاد می‌برد. در واقع، گاهی انسان در جستجوی دستاوردها، بخش مهم‌تری از زندگی‌اش را نادیده می‌گیرد و بینش واقعی‌اش را کم‌رنگ می‌کند.
غم دل کرده بر رخ هر یک
صورت حال هر یکی تصویر
هوش مصنوعی: غم دل بر چهره هر کس نمایان است و حال هر فردی نشان دهنده وضعیت درونی اوست.
دست اقبالت ار بنگشاید
بند ادبار زین معیل فقیر
هوش مصنوعی: اگر دست شانس و اقبال تو برداشته شود، دیگر نیازی به نگرانی از فقر و مشکلات نخواهی داشت.
گاو دوشای عمر او ندهد
زین پس از خشکسال حادثه شیر
هوش مصنوعی: گاو هرگز به او فرصتی برای ادامه زندگی نخواهد داد، به همین دلیل پس از این حادثه سخت و خشکی، نیازی به تلاش برای به دست آوردن شیر نیست.
پای من بنده چون ز جای برفت
کارم از دست من برون شده گیر
هوش مصنوعی: وقتی پا از جای خود برود و حرکت کند، دیگر کنترل کارهایم از دستم خارج می‌شود.
من چه گویم که حال من بنده
حال من بنده می‌کند تقریر
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چه چیزی بگویم، حالتی که دارم خود به خود خودم را توصیف می‌کند.
تا بود چرخ را جنوب و شمال
تا بود ماه را مدار و مسیر
هوش مصنوعی: تا وقتی که چرخش عالم وجود دارد، همیشه مسیر و حرکت ماه نیز مشخص و معین خواهد بود.
تخت بادت همیشه چرخ بلند
تاج بادت همیشه بدر منیر
هوش مصنوعی: همواره سلطنت و قدرت تو بالا بماند و همیشه تاج و مقام تو درخشان و پرنور باشد.
اشک بدخواهت از حسد چو بقم
روی بدگویت از عنا چو زریر
هوش مصنوعی: اگر اشکی از حسادت بر صورت بدخواهت بریزد، این نشانه‌ای است از زشتی و بدی که در وجود اوست. مثل اینکه دشمنانه به تو نگاه می‌کند و در واقع خودش را شرمسار می‌کند.
قامت دشمنت چو قامت چنگ
نالهٔ حاسدت چو نالهٔ زیر
هوش مصنوعی: قد و قامت دشمن تو مانند قامت یک ساز است، و ناله و صدای حسادتت هم مانند ناله‌ای است که از زیر شنیده می‌شود.