قصیدهٔ شمارهٔ ۵۸ - در تعریف قصر و عمارتی که ناصرالدین در باغ ساخته بود
ای نمودار سپهر لاجورد
گشته ایمن چون سپهر از گرم و سرد
هم سپهر از رفعت سقفت خجل
هم بهشت از غیرت صحنت به درد
اشک این چون آب شنگرف تو سرخ
روی آن چون رنگ زرنیخ تو زرد
آسمان چون لاجوردت حل شده
در سرشک از غبن سنگ لاجورد
ساکنی ورنه چه مابین است و فرق
از تو تا این گنبد گیتینورد
جنتی در خاصیت زان چون ملک
وحش و طیرت فارغند از خواب و خورد
رستنیهای تو بیسعی نما
جمله با برگ تمام از شاخ و نرد
بلبلت را نیست استعداد نطق
ورنه دایم باشدی در ورد ورد
باز و کبکت بیتحرک در شتاب
پیل و گرگت بیعداوت در نبرد
پرده و آهنگ مطرب را صدات
کرده ترکیب از طریق عکس و طرد
آسمانی و آفتابت صاحبست
آفتابی کاسمانی چون تو کرد
آفتابی کاسمان ساکن شود
گر نفاذ امر او گوید مگرد
آفتابی کز کسوف حادثات
دامن جاهش نپذرفتست گرد
گفته رایش در شب معراج جاه
آفتاب و ماه را کز راه برد
دست رادش کرده در اطلاق رزق
ممتلی مر آز را از پیش خورد
فاضل روزی به عقبی هم برد
هرکرا آن دست باشد پایمرد
تا نباشد آسمان ار دور دور
تا نگردد آفتاب از نور فرد
باد همچون آسمان و آفتاب
در نظام کل وجودش ناگزرد
گشته گرد مرکز تدبیر او
گاه تدبیر آسمان تیز گرد
بوده در نرد فرح نقشش به کام
تا فرح تاریخ این نقشست و نرد
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۷ - در مدح ملک معظم پیروزشاه: ای به شاهی ز همه شاهان فردقصیدهٔ شمارهٔ ۵۹ - در مدح سلطان سنجر: تا ملک جهان را مدار باشد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای نمودار سپهر لاجورد
گشته ایمن چون سپهر از گرم و سرد
هوش مصنوعی: ای که همچون آسمان، رنگی آرام و دلنشین پیدا کردهای، مانند آسمان که در برابر گرما و سرما از هر گونه آسیب و خطر در امان است.
هم سپهر از رفعت سقفت خجل
هم بهشت از غیرت صحنت به درد
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر بلندی سقف تو شرمنده است و بهشت به خاطر غیرت و فضیلت حیاط تو غمگین است.
اشک این چون آب شنگرف تو سرخ
روی آن چون رنگ زرنیخ تو زرد
هوش مصنوعی: این اشک که مثل آب شنگرف است، به رنگ قرمز، و روی آن به رنگ زرد شبیه زرنیخ است.
آسمان چون لاجوردت حل شده
در سرشک از غبن سنگ لاجورد
هوش مصنوعی: آسمان به رنگ لاجوردیاش در قطرات اشک ناشی از حسرت سنگ لاجورد مخلوط شده است.
ساکنی ورنه چه مابین است و فرق
از تو تا این گنبد گیتینورد
هوش مصنوعی: اگر تو ساکن نباشی، هیچ تفاوتی میان تو و این گنبد گردان جهان وجود ندارد.
جنتی در خاصیت زان چون ملک
وحش و طیرت فارغند از خواب و خورد
هوش مصنوعی: بهشتی که به ویژگیهای آن اشاره میشود، مانند پرندگان و حیوانات وحشی است که از خواب و تغذیه آزاد هستند و به نوعی در آزادی و بیخیالی زندگی میکنند.
رستنیهای تو بیسعی نما
جمله با برگ تمام از شاخ و نرد
هوش مصنوعی: رستنیهای تو بدون تلاش، همه با برگهای کامل از شاخهها و میلهها رشد میکنند.
بلبلت را نیست استعداد نطق
ورنه دایم باشدی در ورد ورد
هوش مصنوعی: اگر بلبل تو استعداد سخن گفتن داشت، همیشه در حال آواز خوانی بود.
باز و کبکت بیتحرک در شتاب
پیل و گرگت بیعداوت در نبرد
هوش مصنوعی: پرندهات و کبوترت در آرامش و سکون به سر میبرند، در حالی که فیل و گرگ تو در میدان نبرد و بی هیچ دشمنی به پیش میروند.
پرده و آهنگ مطرب را صدات
کرده ترکیب از طریق عکس و طرد
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به ایجاد جاذبه و زیبایی در هنر اشاره دارد. آن به یک ارتباط بین موسیقی و تصویر پرداخته و بیان میکند که چگونه میتوان از صدا و ترکیبهای هنری بهرهبرداری کرد تا احساسات و عواطف را به صورت بصری و شنیداری منتقل کرد. به عبارت دیگر، ترکیب هنر و صدا میتواند تاثیر زیادی بر تجربهی مخاطب بگذارد و او را تحت تأثیر قرار دهد.
آسمانی و آفتابت صاحبست
آفتابی کاسمانی چون تو کرد
هوش مصنوعی: تو درخشش و روشنی در آسمانها هستی، و همچون آفتابی که برای آسمانها تجربههای جدید به ارمغان میآورد، تو نیز شکوه و زیبایی ویژهای داری.
آفتابی کاسمان ساکن شود
گر نفاذ امر او گوید مگرد
هوش مصنوعی: اگر روزی خورشید در آسمان ثابت بماند، این نشان از آن است که فرمان او مگر این که نرود.
آفتابی کز کسوف حادثات
دامن جاهش نپذرفتست گرد
هوش مصنوعی: خورشیدی که تابستانش تحت تاثیر مشکلات و حوادث قرار نگرفته و هنوز درخشان و پایدار باقی مانده است.
گفته رایش در شب معراج جاه
آفتاب و ماه را کز راه برد
هوش مصنوعی: در شب معراج، او به مقام و جایگاهی رسید که آفتاب و ماه از درخشش او غافل شدند و توانستی درخشش آنها را تحت تأثیر خود قرار دهد.
دست رادش کرده در اطلاق رزق
ممتلی مر آز را از پیش خورد
هوش مصنوعی: او دستی را که به او دادهاند، در اختیار خود دارد و از پیش خود آزمایش را انجام میدهد تا به زندگی پر رونق و خوشبختی دست یابد.
فاضل روزی به عقبی هم برد
هرکرا آن دست باشد پایمرد
هوش مصنوعی: انسانهای با فضیلت، بالاخره به جاهای خوبی میرسند؛ زیرا آنهایی که دستان نیرومند دارند و استقامت میکنند، میتوانند به نتایج خوبی دست پیدا کنند.
تا نباشد آسمان ار دور دور
تا نگردد آفتاب از نور فرد
هوش مصنوعی: اگر آسمان دور نباشد، آفتاب نمیتواند به خوبی نور افشانی کند.
باد همچون آسمان و آفتاب
در نظام کل وجودش ناگزرد
هوش مصنوعی: باد به عنوان یکی از عناصر طبیعی، در کنار آسمان و خورشید، بخشی از نظام کلی هستی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد و تاثیراتش در این نظام اجتنابناپذیر است.
گشته گرد مرکز تدبیر او
گاه تدبیر آسمان تیز گرد
هوش مصنوعی: در لحظههای مختلف، همهچیز تحت تأثیر تدبیر او قرار دارد و او مانند مرکزی است که همه چیز به دورش میچرخد. تدبیر او به گونهای است که مانند آسمان به سرعت و تیزی در حرکت است.
بوده در نرد فرح نقشش به کام
تا فرح تاریخ این نقشست و نرد
هوش مصنوعی: در بازی شادی، تصویری از خوشحالی وجود داشته که میتواند به تاریخ این بازی اشاره کند.