گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۴۳ - در مدح صاحب صدر طاهربن مظفر

باغ سرمایهٔ دگر دارد
کان شد از بس که سیم و زر دارد
هیچ طفل رسیده نیست درو
که نه پیرایهٔ دگر دارد
می‌نماید که از رسیدن عید
چون همه مردمان خبر دارد
طبع بر کارگاه شاخ نگر
که چه دیبای شوشتر دارد
گل رعنا به یاد نرگس مست
جام زرین به دست بر دارد
بلبل اندر هوای بزم وزیر
صد نوای عجب ز بر دارد
ابر بی‌کوس رعد می‌نرود
تا گل اندر جهان حشر دارد
گر ز بیجاده تاج دارد گل
زیبدش ملک نامور دارد
بر ریاحین به جملگی ملکست
نه سر و کار مختصر دارد
نی کدامست وز کجا باری
که ز فیروزه صد کمر دارد
هر زمانی چنار سوی فلک
به مناجات دست بر دارد
مگر اندر دعای استسقاست
ورنه او با فلک چه سر دارد
پیش پیکان گل ز بیم گشاد
هر شب از هاله مه سپر دارد
با بقایای لشکر سرما
گر صبا عزم کر و فر دارد
تیغ در دست بید می‌چکند
وز چه معنی زره شمر دارد
در چنین موسمی که باغ هنوز
کس نداند چه مدخر دارد
یاسمین را ببین که تا دو سه روز
بی‌رفیقان سر سفر دارد
دهن لاله چون دهان صدف
ابر پیوسته پر گهر دارد
لاله گویی که بر زبان همه روز
مدح دستور دادگر دارد
تا که اندر دعا و مدح وزیر
لب لعلش همیشه تر دارد
ناصر دین که شاخ دولت و دین
از معالیش برگ و بر دارد
طاهربن المظفر آنکه خدای
همه وقتیش با ظفر دارد
آنکه گیتی ز شکر هستی او
یک دهان سر به سر شکر دارد
وانکه از عشق نام و صورت او
خاک سمع و هوا بصر دارد
رایش اندر نظام کار جهان
از قضا سعی بیشتر دارد
کلکش اندر بیان باطل و حق
کمترین مستمع قدر دارد
دستش ار واهب حیات نشد
در جمادات چون اثر دارد
اثری بیش از این بود که درو
کلک نطق و نگین نظر دارد
کسوت قدر اوست آن کسوت
کز نهم چرخ آستر دارد
در نه اقلیم آسمان حکمش
کارداران خیر و شر دارد
زاتش باس اوست اینکه هواش
روز و شب شعله و شرر دارد
زدهٔ پشت پای همت اوست
هرچه ایام خشک و تر دارد
سعد اکبر که از سعادت عام
خویشتن در جهان سمر دارد
هنرش زاسمان بپرسیدم
کز چه این اختصاص و فر دارد
گفت شاگرد رای دستورست
بس بود گر همین هنر دارد
ای به جایی که رایت ار خواهد
رسم شب از زمانه بردارد
ناید اندر کرشمهٔ نظرت
هرچه تقدیر منتظر دارد
کلبه‌ای از جهان جاه تو نیست
فوق و تحتی که جانور دارد
چشم بخت تو در جهان‌بانی
سال و مه سرمهٔ سهر دارد
فتنه زان سوی خوابگاه فنا
روز و شب شیوهٔ حذر دارد
عرصهٔ ساحت تو چیست سپهر
کاختر و برج و ماه و خور دارد
روضهٔ مجلس تو چیست بهشت
که فنا از برون در دارد
حیرت نعمت تو چو جذر اصم
یک جهان عقل گنگ و کر دارد
مهر تو از بهشت دارد قدر
خشم تو صولت سقر دارد
عقل آزاد بر تو می‌نرسد
که جهان جمله زیر پر دارد
مرغ فکرت کجا رسد که هنوز
رشته در دست خواب و خور دارد
نیمه‌ای زین سوی ولایت تست
هر ولایت که آن فکر دارد
پدر اول آدم آنکه وجود
نه ز مادر نه از پدر دارد
قبلهٔ آسمانیان زانست
که چو تو در زمین پسر دارد
در دریای دهر کیست؟ تویی
وین سخن عقل معتبر دارد
گوهرت زانکه زبدهٔ بشرست
جای در حیز بشر دارد
آفتاب ار زبرترست چه شد
کار گوهر نه مستقر داد
جرم خاشاک را از آن چه شرف
کاب دریاش بر زبر دارد
به تحمل چو تو نگردد خصم
خود ندارد هنوز و گر دارد
چون کلیم و مسیح کی باشد
هرکه چوب کلیم و خر دارد
خصم چندان هوس پزد که ترا
حلم بر عفو ماحضر دارد
دیو چندان علم زند که نبی
مکه بی‌سایهٔ عمر دارد
با خلاف تو دست کیست یکی
که نه یک پای در سقر دارد
نوح پیغمبری که بر اعدا
قهرت اعجاز لاتذر دارد
شکر این در جهان که یارد کرد
آنکه توفیق راهبر دارد
کاب در جوی تست و چرخ چو پل
دشمنان را لگد سپر دارد
تا ز تکرار دور چنبر چرخ
بر جهان خیر و شر گذر دارد
روز عمر تو باد کز پی تست
که شب انس و جان سحر دارد
بر کران بادی از خطر که جهان
به تو دارد اگر خطر دارد
چون گل از خنده لب مبند که خصم
داغ چون لاله بر جگر دارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باغ سرمایهٔ دگر دارد
کان شد از بس که سیم و زر دارد
هوش مصنوعی: باغ، دارای ثروت و نعمت زیادی است زیرا پر از طلا و نقره است.
هیچ طفل رسیده نیست درو
که نه پیرایهٔ دگر دارد
هوش مصنوعی: هیچ بچه‌ای در اینجا وجود ندارد که زینت دیگری نداشته باشد.
می‌نماید که از رسیدن عید
چون همه مردمان خبر دارد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که عید نزدیک است، زیرا همه مردم از آن مطلع شده‌اند.
طبع بر کارگاه شاخ نگر
که چه دیبای شوشتر دارد
هوش مصنوعی: به طبیعت و زیبایی‌های طبیعی نگاه کن، چون مانند دیبای خوش بافت و زیباست که در شوشتر وجود دارد.
گل رعنا به یاد نرگس مست
جام زرین به دست بر دارد
هوش مصنوعی: گلی زیبا و خوشبو به یاد نرگسی مست و سرمست، جامی طلایی در دست می‌گیرد.
بلبل اندر هوای بزم وزیر
صد نوای عجب ز بر دارد
هوش مصنوعی: بلبل در آرزوی حضور در جشن و سرور وزیر، صداهای عجیب و زیبایی را به گوش می‌رساند.
ابر بی‌کوس رعد می‌نرود
تا گل اندر جهان حشر دارد
هوش مصنوعی: باران بدون صدای رعد و برق نمی‌بارد تا زمانی که گل‌ها در این دنیا وجود دارند.
گر ز بیجاده تاج دارد گل
زیبدش ملک نامور دارد
هوش مصنوعی: اگر گلی در بیابان تاج داشته باشد، شایسته است که در یک سرزمین مشهور و باارزش جای بگیرد.
بر ریاحین به جملگی ملکست
نه سر و کار مختصر دارد
هوش مصنوعی: تمامی گل‌ها و نعمت‌ها در دست توست و تو هیچ دغدغه و مشکلی نداری.
نی کدامست وز کجا باری
که ز فیروزه صد کمر دارد
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف نی (نی موسیقی) و ویژگی‌های خاص آن می‌پردازد. این نی اشاره به منبعی دارد که از کجا آمده و چرا که از فیروزه ساخته شده، به نوعی نشان‌دهنده زیبایی و ارزش آن است. در واقع، شاعر در اینجا به جزییات خاص و ظرافت‌های نی اشاره می‌کند و به اهمیت و زیبایی‌اش توجه می‌کند.
هر زمانی چنار سوی فلک
به مناجات دست بر دارد
هوش مصنوعی: هر زمانی که درخت چنار به آسمان دست نیاز و دعا دراز کند، مرا به یاد می‌آورد.
مگر اندر دعای استسقاست
ورنه او با فلک چه سر دارد
هوش مصنوعی: آیا درخواست باران از خداوند است یا اینکه او با آسمان و ستاره‌ها چه نسبتی دارد؟
پیش پیکان گل ز بیم گشاد
هر شب از هاله مه سپر دارد
هوش مصنوعی: هر شب به خاطر ترس از پیکانی که ممکن است به گل آسیب برساند، گل به صورت محافظتی، سپری از نور ماه برمی‌گشاید.
با بقایای لشکر سرما
گر صبا عزم کر و فر دارد
هوش مصنوعی: اگر نسیم صبا بخواهد با باقی‌مانده‌ی لشکر سرما مقابله کند، نشان از اراده و عزم او دارد.
تیغ در دست بید می‌چکند
وز چه معنی زره شمر دارد
هوش مصنوعی: تیغ در دست بید می‌شکند و این به چه معناست که زره شمر (پوشش جنگی) به او مربوط باشد؟ این جمله به نوعی به بی‌فایده بودن زره اشاره می‌کند، زیرا در برابر قدرتی نرم و ضعیف مثل بید، حتی زره نیز توان و فایده‌ای ندارد.
در چنین موسمی که باغ هنوز
کس نداند چه مدخر دارد
هوش مصنوعی: در این فصل که هیچکس نمی‌داند باغ چه چیزهایی در دل خود نگه‌ داشته، همه چیز نامشخص و غیرقابل پیش‌بینی است.
یاسمین را ببین که تا دو سه روز
بی‌رفیقان سر سفر دارد
هوش مصنوعی: یاسمین را ببین که تنها چند روز بدون دوستانش در سفر است.
دهن لاله چون دهان صدف
ابر پیوسته پر گهر دارد
هوش مصنوعی: دهان گل لاله مانند دهان صدف است که همیشه پر از جواهرات ارزنده و گرانبهاست.
لاله گویی که بر زبان همه روز
مدح دستور دادگر دارد
هوش مصنوعی: لاله مانند گل زیبا و شگفت‌انگیزی است که هر روز درباره‌اش صحبت می‌شود و به خاطر زیبایی‌اش مورد ستایش قرار می‌گیرد.
تا که اندر دعا و مدح وزیر
لب لعلش همیشه تر دارد
هوش مصنوعی: وزیر همیشه با محبت و دعاهای خالصانه مورد ستایش قرار می‌گیرد و باید به یاد داشته باشد که این محبت را در دل خود حفظ کند.
ناصر دین که شاخ دولت و دین
از معالیش برگ و بر دارد
هوش مصنوعی: ناصر دین به عنوان کسی که نمایانگر قدرت و اعتبار دین و دولت است، تأثیرات مثبت و سازنده‌ای بر جامعه دارد و می‌تواند مشکلات و چالش‌ها را از سر راه بردارد.
طاهربن المظفر آنکه خدای
همه وقتیش با ظفر دارد
هوش مصنوعی: طاهربن المظفر شخصی است که در هر زمان و مکان تحت حمایت خداوند قرار دارد و همیشه در پی موفقیت و پیروزی است.
آنکه گیتی ز شکر هستی او
یک دهان سر به سر شکر دارد
هوش مصنوعی: کسی که جهان به خاطر وجود او شیرین است، خود نیز به تمام معنای شیرینی و لذت است.
وانکه از عشق نام و صورت او
خاک سمع و هوا بصر دارد
هوش مصنوعی: کسی که به محبت او معتقد است، حتی اگر نام و شکل او را درک نکند، همچنان می‌تواند روح و وجود او را در صدای دلنشین و زیبایی منظرها بیابد.
رایش اندر نظام کار جهان
از قضا سعی بیشتر دارد
هوش مصنوعی: در نظام کارهای جهان، تلاش بیشتری از جانب تقدیر و سرنوشت وجود دارد.
کلکش اندر بیان باطل و حق
کمترین مستمع قدر دارد
هوش مصنوعی: در بیان حقایق و نادرست‌ها، فقط اندکی از شنوندگان ارزش و اهمیت دارند.
دستش ار واهب حیات نشد
در جمادات چون اثر دارد
هوش مصنوعی: اگر دست خداوند نشد که به موجودات بی‌جان زندگی ببخشد، باز هم اثری از او در آن‌ها وجود دارد.
اثری بیش از این بود که درو
کلک نطق و نگین نظر دارد
هوش مصنوعی: اثر و تأثیری فراتر از آنچه که با سخن و نگاه به دست می‌آید وجود دارد.
کسوت قدر اوست آن کسوت
کز نهم چرخ آستر دارد
هوش مصنوعی: لباسی که نشانگر مقام و بزرگی اوست، همان لباسی است که از دنیای بالا (چرخ) به زمین آمده و این جایگاه را به او عطا کرده است.
در نه اقلیم آسمان حکمش
کارداران خیر و شر دارد
هوش مصنوعی: در نه منطقه آسمان، فرمان حکومتگران به نیکی و بدی تأثیرگذار است.
زاتش باس اوست اینکه هواش
روز و شب شعله و شرر دارد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که عشق و احساسات قوی او مانند آتش است و همواره روشن و شعله‌ور است؛ در روز و شب، همیشه پر از حرارت و انرژی است.
زدهٔ پشت پای همت اوست
هرچه ایام خشک و تر دارد
هوش مصنوعی: هرچه روزگار با سختی و آسانی برای انسان به وجود می‌آید، همگی از تلاش و پشتکار او نشأت می‌گیرد.
سعد اکبر که از سعادت عام
خویشتن در جهان سمر دارد
هوش مصنوعی: سعد اکبر فردی است که با داشتن خوشبختی و موفقیت عمومی، در دنیا به ثمرات و نتایج مثبتی دست یافته است.
هنرش زاسمان بپرسیدم
کز چه این اختصاص و فر دارد
هوش مصنوعی: از هنرش پرسیدم که چرا این ویژگی و خصوصیت خاص را دارد.
گفت شاگرد رای دستورست
بس بود گر همین هنر دارد
هوش مصنوعی: معلم گفت: اگر شاگرد فقط همین یک مهارت را داشته باشد، برای او کافی است و نیازی به بیشتر ندارد.
ای به جایی که رایت ار خواهد
رسم شب از زمانه بردارد
هوش مصنوعی: ای کسی که اگر پرچم تو به اهتزاز درآید، شب به خاطر تو از رحم زمانه کنار می‌رود.
ناید اندر کرشمهٔ نظرت
هرچه تقدیر منتظر دارد
هوش مصنوعی: هر چیزی که سرنوشت برای ما مقدر کرده باشد، در جاذبهٔ چشمان تو نمی‌گنجد و قابل مشاهده نیست.
کلبه‌ای از جهان جاه تو نیست
فوق و تحتی که جانور دارد
هوش مصنوعی: جهان و ظواهر آن برای تو هیچ ارزش و جایگاهی ندارند، زیرا این دنیا مانند کلبه‌ای است که جانوری در آن زندگی می‌کند و از لحاظ معنوی و باطنی ویژگی خاصی ندارد.
چشم بخت تو در جهان‌بانی
سال و مه سرمهٔ سهر دارد
هوش مصنوعی: چشمِ خوش‌شانسی تو در اداره کردن جهان، مانند سرمه‌ای است که در سال و ماه به کار می‌رود.
فتنه زان سوی خوابگاه فنا
روز و شب شیوهٔ حذر دارد
هوش مصنوعی: فتنه از سوی خوابگاه نابودی، در تمام روز و شب، همواره در حال احتیاط و دوری است.
عرصهٔ ساحت تو چیست سپهر
کاختر و برج و ماه و خور دارد
هوش مصنوعی: فضای تو چیست که در آن ستاره‌ها، برج‌ها، ماه و خورشید حضور دارند؟
روضهٔ مجلس تو چیست بهشت
که فنا از برون در دارد
هوش مصنوعی: مجلس تو چه زیباست که بهشتی را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و حتی زوال و نابودی را بیرون از خود می‌داند.
حیرت نعمت تو چو جذر اصم
یک جهان عقل گنگ و کر دارد
هوش مصنوعی: نعمت تو باعث شگفتی و حیرت است، مانند جزر که دریا را خفیف و ساکت می‌کند، و در نتیجه، جهان پر از عقل‌های ناتوان و ناشنوا می‌شود.
مهر تو از بهشت دارد قدر
خشم تو صولت سقر دارد
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو از آسمان برتر است و خشم تو قدرتی همچون آتش جهنم دارد.
عقل آزاد بر تو می‌نرسد
که جهان جمله زیر پر دارد
هوش مصنوعی: عقل و درک تو به این حقیقت پی نمی‌برد که همهٔ دنیا در زیر فشار و کنترل است.
مرغ فکرت کجا رسد که هنوز
رشته در دست خواب و خور دارد
هوش مصنوعی: فکر و اندیشه‌ات چه قدر می‌تواند پیش برود در حالی که هنوز در خواب و خور سرگرم هستی و نتوانسته‌ای خود را از آن عقاید و عادات آزاد کنی؟
نیمه‌ای زین سوی ولایت تست
هر ولایت که آن فکر دارد
هوش مصنوعی: نیمه‌ای از این سرزمین متعلق به تو است و هر منطقه‌ای که فکر و اندیشه در آن وجود دارد، به تو مرتبط می‌شود.
پدر اول آدم آنکه وجود
نه ز مادر نه از پدر دارد
هوش مصنوعی: پدر نخستین آدم، کسی است که وجودش نه بدلیل مادر است و نه پدر.
قبلهٔ آسمانیان زانست
که چو تو در زمین پسر دارد
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این شکل است که محبوب آسمانی‌ها کسی است که مانند تو در زمین فرزندی دارد. این جمله نشان‌دهنده‌ی ارزش و اهمیت انسانی است که در زمین به دنیا آمده و فرزند دارد، و این ویژگی او را نزد آسمانی‌ها محبوب می‌کند.
در دریای دهر کیست؟ تویی
وین سخن عقل معتبر دارد
هوش مصنوعی: در دریای زندگی، کسی جز تو وجود ندارد و این گفته عقل از اعتبار و ارزش برخوردار است.
گوهرت زانکه زبدهٔ بشرست
جای در حیز بشر دارد
هوش مصنوعی: جواهرت به خاطر این که برترین ویژگی‌های انسان را دارد، در میان انسان‌ها مکان و مقام ویژه‌ای دارد.
آفتاب ار زبرترست چه شد
کار گوهر نه مستقر داد
هوش مصنوعی: اگر خورشید بالاتر از همه چیز باشد، پس چرا کار گوهر (جواهر) ثابت نیست و دائماً در حال تغییر است؟
جرم خاشاک را از آن چه شرف
کاب دریاش بر زبر دارد
هوش مصنوعی: خاشاک از نظر اهمیت و ارزش نسبت به عظمت و جلال دریا، بسیار ناچیز و بی‌ارزش است.
به تحمل چو تو نگردد خصم
خود ندارد هنوز و گر دارد
هوش مصنوعی: اگر کسی به اندازه تو صبر نکند، او هنوز دشمن خود را نمی‌شناسد و اگر هم بشناسد، باز هم او را نخواهد داشت.
چون کلیم و مسیح کی باشد
هرکه چوب کلیم و خر دارد
هوش مصنوعی: هر کس به گونه‌ای خود را شبیه پیامبران و بزرگانی چون کلیم (حضرت موسی) و مسیح (حضرت عیسی) نشان دهد، اما اگر از چوب (سلاح) و خر (وسیله) معمولی برخوردار باشد، چقدر به مقام و جایگاه آن‌ها نزدیک است؟ این بیان نشان‌دهنده‌ی نادرستی در ظاهر و باطن است.
خصم چندان هوس پزد که ترا
حلم بر عفو ماحضر دارد
هوش مصنوعی: دشمن به حدی آرزوها دارد که همچنین آرزوهایی باعث شده تا تو با صبوری و بزرگواری، او را ببخشی.
دیو چندان علم زند که نبی
مکه بی‌سایهٔ عمر دارد
هوش مصنوعی: دیو آنقدر دانش و علم دارد که پیامبر مکه در سایهٔ شخصیت عمر احساس امنیت نمی‌کند.
با خلاف تو دست کیست یکی
که نه یک پای در سقر دارد
هوش مصنوعی: خلاف تو کسی وجود ندارد که نه پایش در جهنم باشد.
نوح پیغمبری که بر اعدا
قهرت اعجاز لاتذر دارد
هوش مصنوعی: نوح، پیامبری است که در برابر دشمنانش با قدرت و اعجاز خود هیچ چیزی را از دست نمی‌دهد و همیشه در قهر و غضب خود قوی و مؤثر باقی می‌ماند.
شکر این در جهان که یارد کرد
آنکه توفیق راهبر دارد
هوش مصنوعی: شکر سر این دنیا که کسی به ما کمک کرد که راه درست را پیدا کنیم.
کاب در جوی تست و چرخ چو پل
دشمنان را لگد سپر دارد
هوش مصنوعی: در جوی، آنچه که تو به دنبالش هستی، وجود دارد و مانند چرخ، محافظت کننده است که از دشمنان جلوگیری می‌کند.
تا ز تکرار دور چنبر چرخ
بر جهان خیر و شر گذر دارد
هوش مصنوعی: تا زمانی که چرخ روزگار به دور خود بچرخد، خیر و شر در دل جهان جریان دارد و تکرار این ماجرا ادامه خواهد داشت.
روز عمر تو باد کز پی تست
که شب انس و جان سحر دارد
هوش مصنوعی: زندگی تو در پی تو باشد و هر شب، آرامش و روحی تازه داشته باشد.
بر کران بادی از خطر که جهان
به تو دارد اگر خطر دارد
هوش مصنوعی: اگر دنیا برای تو خطرهایی دارد، پس در حاشیه‌اش بادی هم برای تو وجود دارد.
چون گل از خنده لب مبند که خصم
داغ چون لاله بر جگر دارد
هوش مصنوعی: مانند گل، لب‌های خود را از خنده ببند، زیرا دشمن در دلش آتش و غم را مانند لاله‌ای بر روی جگرش احساس می‌کند.

حاشیه ها

1400/04/20 08:07
امیرحسین سدهی

بیت43: حیرت نعمت تو چو جذر اصم- اصلاح گردد: حیرت نَعت تو چو جذر اصم.
عقلها در نعت و ستایش تو متحیر است مانند محاسبۀ جذر عدد گُنگ.