قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - در شکایت فلک و مدح صدر سعدالدین
تیر ستم فلک خدنگست
شهد شره جهان شرنگست
گردون نخورد غمت که شوخست
گیتی نخرد دمت که شنگست
بر کشتی عمر تکیه کم کن
کاین نیل نشیمن نهنگست
در کوی هنر مباش کان کوی
اقطاع قدیم شالهنگست
منصب مطلب که هرکجا هست
هر خرواری همین دو تنگست
با جهل پناه کاندرین باغ
بر بید همیشه بادرنگست
بر گردن اختیار احرار
اکنون نه ردیست پالهنگست
در پنجهٔ موش خانهٔ من
زینست که ناخن پلنگست
تا چهرهٔ آرزو نبینم
بر آینهٔ امید زنگست
بویی نبرم همی ز شادی
باز این چه گلیم و آن چه رنگست
زیر قدمم همیشه گویی
کز زلزله خاک بیدرنگست
با من که زمین به آشتی نیست
زینست که آسمان به جنگست
من روبه و پوستین به گازر
وین گرسنه شرزه تیز چنگست
تا تیره شده است آبم از سر
اشکم به خلاف آن چو زنگست
پنهانگریم ز مردم چشم
زیرا که جهان نام و ننگست
گویند ز سنگ و هنگ دوری
دانی که نه جای سنگ و هنگست
در حنجرم از خروش مستور
صد نغمهٔ زیر نای و چنگست
ای صدر جهان مپرس کز چرخ
در موزهٔ بخت من چه سنگست
با دست شکسته پای جهدم
در جستن ناگزیر لنگست
دریاب مرا و زود دریاب
کین دست شکسته نیک تنگست
در زین مراد باد رخشت
تا رخش سپهر بسته تنگست
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در مدح خاقان اعدل ابوالمظفر عمادالدین پیروز شاه: نوش لب لعل تو قیمت شکر شکستقصیدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در مدح کمالالدین محمود خال: اگر در حیز گیتی کمالست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تیر ستم فلک خدنگست
شهد شره جهان شرنگست
هوش مصنوعی: ستم آسمان مانند تیری است و زندگی در این دنیا مانند شربت تلخی است که ناگزیر باید آن را بچشیم.
گردون نخورد غمت که شوخست
گیتی نخرد دمت که شنگست
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر غمت به تو آسیب نمیزند، چرا که سرنوشت با نشاط و شاداب است.
بر کشتی عمر تکیه کم کن
کاین نیل نشیمن نهنگست
هوش مصنوعی: بر روی کشتی زندگی چندان تکیه نکن، زیرا این دریا محل زندگی نهنگهاست.
در کوی هنر مباش کان کوی
اقطاع قدیم شالهنگست
هوش مصنوعی: در محله هنر نرو، زیرا آنجا جایی است که آداب و رسوم قدیمی حاکم است.
منصب مطلب که هرکجا هست
هر خرواری همین دو تنگست
هوش مصنوعی: مقام و جایگاهی که در هر جا وجود دارد، در حقیقت، فقط به همین دو حالت محدود است.
با جهل پناه کاندرین باغ
بر بید همیشه بادرنگست
هوش مصنوعی: در این باغ، با نادانی پناه گرفتهایم، که همواره بیدها به رنگ آبی هستند.
بر گردن اختیار احرار
اکنون نه ردیست پالهنگست
هوش مصنوعی: اکنون بر گردن انسانهای آزاد، نشانهای از بیداری و آگاهی وجود ندارد.
در پنجهٔ موش خانهٔ من
زینست که ناخن پلنگست
هوش مصنوعی: در خانهٔ من، اگرچه موش زندگی میکند، اما به اندازهای قوی و خطرناک است که میتواند به ناخن پلنگ تشبیه شود.
تا چهرهٔ آرزو نبینم
بر آینهٔ امید زنگست
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهرهٔ آرزو را در آینهٔ امید نبینم، احساس یأس و ناامیدی در دلم حاکم است.
بویی نبرم همی ز شادی
باز این چه گلیم و آن چه رنگست
هوش مصنوعی: اگر بوی شادی و سرور را احساس نکنم، دیگر این فرش چه فایدهای دارد و این رنگها چه اهمیتی دارند؟
زیر قدمم همیشه گویی
کز زلزله خاک بیدرنگست
هوش مصنوعی: زیر پاهایم همیشه احساس میکنم که زمین به شدت لرزیده و بیدرازا به سمت جلو میرود.
با من که زمین به آشتی نیست
زینست که آسمان به جنگست
هوش مصنوعی: من کسی را دارم که با زمین در صلح نیست، زیرا آسمان هم در حال جنگ است.
من روبه و پوستین به گازر
وین گرسنه شرزه تیز چنگست
هوش مصنوعی: من در دنیای پر از چالشها و تنشها قرار دارم، جایی که مثل یک روباه چابک و زیرک، با مهارتهایم بر دشواریها غلبه میکنم و برای بقا میجنگم.
تا تیره شده است آبم از سر
اشکم به خلاف آن چو زنگست
هوش مصنوعی: اشکم به خاطر غم و اندوه، باعث تیرگی و کدری آب شده است، بر خلاف اینکه معمولاً آب باید زلال و شفاف باشد.
پنهانگریم ز مردم چشم
زیرا که جهان نام و ننگست
هوش مصنوعی: من از چشم مردم پنهان میشوم، زیرا که این دنیا پر از نام و ننگ است.
گویند ز سنگ و هنگ دوری
دانی که نه جای سنگ و هنگست
هوش مصنوعی: میگویند دوری از سنگ و تیرک، نشانهی آن است که جای آنها اینجا نیست.
در حنجرم از خروش مستور
صد نغمهٔ زیر نای و چنگست
هوش مصنوعی: در صدای من آرامش و زیبایی نهفته است که نمادها و نغمههای مختلفی را از سازهای نای و چنگ به همراه دارد.
ای صدر جهان مپرس کز چرخ
در موزهٔ بخت من چه سنگست
هوش مصنوعی: ای بهترین موجود در جهان، نپرس که در چرخ فلک یا سرنوشت من چه مشکلات و سختیهایی وجود دارد.
با دست شکسته پای جهدم
در جستن ناگزیر لنگست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دست من شکسته است، اما پاهایم به تلاش ادامه میدهند و ناچار از این تلاش، لنگلنگان پیش میروم.
دریاب مرا و زود دریاب
کین دست شکسته نیک تنگست
هوش مصنوعی: به من کمک کن و هرچه زودتر این کار را انجام بده، زیرا این دست شکسته بسیار به من فشار میآورد.
در زین مراد باد رخشت
تا رخش سپهر بسته تنگست
هوش مصنوعی: در این جمله به زیبایی و تأثیرگذاری چهره کسی اشاره شده است، به طوری که جذابیت آن چهره به قدری است که میتواند بر آسمان تاثیر بگذارد. این بیان نشاندهندهی اهمیت و ارزش زیبایی در زندگی است و به نوعی بیانگر این است که جمال فردی میتواند جهانی را تحت تأثیر قرار دهد.