قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - ایضا در وصف عمارت ممدوح
یارب این بارگاه دستورست
یا نمودار بیت معمورست
یا سپهرست و ماه مسرع او
مسرع قیصرست و فغفورست
یا بهشتست و حوض کوثر او
جام زرین و آب انگورست
بل سپهرست کاندرو شب و روز
ماه و خورشید مست و مخمورست
بل بهشتست کاندرو مه و سال
بادهکش هم فرشته هم حورست
از صدای نوای مطرب او
دایم اندر سیم فلک سورست
وز ادای روات شاعر او
گوش چون درج در منثورست
غایتی دارد اعتدال هواش
که ازو چار فصل مهجورست
تشنه را زان هوا نمیسازد
زان برنج سبات رنجورست
مرده را زنده چون کند به صریر
در او گرنه نایب صورست
بیتجلی چرا نباشد هیچ
صحن او گرنه ثانی طورست
دامن سایهٔ کشیدهٔ اوست
که ازو راز روز مستورست
مسرع صبح اگر درو نرسد
شعلهٔ آفتاب معذورست
بر بساطش اگرچه نیم شب است
سایها را گذاره از نورست
کز تباشیر صبح رای وزیر
دست آسیب شب ازو دورست
صاحب عادل افتخار جهان
که جهانش به طبع مامورست
صدر اسلام و مجد دولت و دین
که برو صدر ملک مقصورست
آنکه در کلک او مرتب شد
هرچه در سلک دهر مقدورست
آنکه در دار دولت از رایش
هرکجا رایتست منصورست
آنکه با ذکر حلم و رافت او
خاک معروف و باد مذکورست
آنکه تا هست حرص و حرمان را
کیسه مرطوب و کاسه محرورست
قلمش تا مهندس ملکست
فتح معمار و تیغ مزدورست
تا که در جلوهٔ عروس بهار
سعی خورشید سعی مشکورست
شب و روزش بهار دولت باد
تا به خورشید روز مشهورست
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در مدح ناصرالدین طاهر و توصیف عمارت وی: می بیاور که جشن دستورستقصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح دستور معظم ناصرالدین طاهربن المظفر گوید: ای ملک بهین رکن ترا کلک وزیرست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یارب این بارگاه دستورست
یا نمودار بیت معمورست
هوش مصنوعی: خدایا، آیا این جا مکانی است که به دستور تو ایجاد شده یا فقط نمایشی از آن است که پر از ساکنان و زندگی است؟
یا سپهرست و ماه مسرع او
مسرع قیصرست و فغفورست
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف کسی اشاره دارد که مانند ماه در آسمان میدرخشد و سرعت و قدرت او به اندازهی قدرت قیصر و فغفور است. در واقع، او ترکیبی از زیبایی و عظمت را به تصویر میکشد و قدرتش به گونهای است که نظر همگان را جلب میکند.
یا بهشتست و حوض کوثر او
جام زرین و آب انگورست
هوش مصنوعی: این دنیا همانند بهشت است و حوض کوثر، جایی که جامی پر از شراب خوشرنگ در دست است.
بل سپهرست کاندرو شب و روز
ماه و خورشید مست و مخمورست
هوش مصنوعی: آسمان جایی است که در آن شب و روز، ماه و خورشید در حالت مستی و شیدایی به سر میبرند.
بل بهشتست کاندرو مه و سال
بادهکش هم فرشته هم حورست
هوش مصنوعی: بهشتی است که در آن ماه و سال در حال نوشیدن بادهاند و هم فرشتهها و هم حورهایی در آنجا وجود دارند.
از صدای نوای مطرب او
دایم اندر سیم فلک سورست
هوش مصنوعی: صدای دلانگیز نوازندهاش دائماً در آسمان طنینانداز است.
وز ادای روات شاعر او
گوش چون درج در منثورست
هوش مصنوعی: شاعر به گونهای صحبت میکند که گوش شنونده مانند دکمهای در یک لباس نوشتهشده به نظر میرسد و در اینجا بر اهمیت و ارزش کلام شاعرانه تأکید میکند.
غایتی دارد اعتدال هواش
که ازو چار فصل مهجورست
هوش مصنوعی: هوا به حدی متعادل و مناسب است که از آن چهار فصل سال دور افتادهاند.
تشنه را زان هوا نمیسازد
زان برنج سبات رنجورست
هوش مصنوعی: در هوای گرم، تشنهای نمیتواند به راحتی برنج را برداشت کند، زیرا برنج آن چنان ضعیف و آسیبدیده است که کار را دشوار میکند.
مرده را زنده چون کند به صریر
در او گرنه نایب صورست
هوش مصنوعی: مرده را چگونه میتوان زنده کرد، حتی اگر در او صدایی به گوش برسد، چون در واقع نمایندهای از زندگی است.
بیتجلی چرا نباشد هیچ
صحن او گرنه ثانی طورست
هوش مصنوعی: چرا هیچ جا بینشان او نخواهد بود؟ اگر که فقط یک بار جلوه کند، همانند کوه طور است.
دامن سایهٔ کشیدهٔ اوست
که ازو راز روز مستورست
هوش مصنوعی: سایهی گستردهی او همانند دامنش است و در زیر این سایه، رازهای روز پنهان شدهاند.
مسرع صبح اگر درو نرسد
شعلهٔ آفتاب معذورست
هوش مصنوعی: اگر سحری از صبح زود نگذرد، نرسیدن نور آفتاب به آن موجه است.
بر بساطش اگرچه نیم شب است
سایها را گذاره از نورست
هوش مصنوعی: اگرچه شب است و همهجا تاریک به لطف نور، سایهها آرامش را تجربه میکنند.
کز تباشیر صبح رای وزیر
دست آسیب شب ازو دورست
هوش مصنوعی: از اشعههای صبحگاهی رای وزیر، نیروی شب به دور است و آسیب نمیزند.
صاحب عادل افتخار جهان
که جهانش به طبع مامورست
هوش مصنوعی: صاحبِ عادل، کسی است که با طبعِ شایستهاش، بر جهان حاکم است و جهان هم به او احترام میگذارد و تحت فرمان اوست.
صدر اسلام و مجد دولت و دین
که برو صدر ملک مقصورست
هوش مصنوعی: در ابتدای اسلام، به اوج قدرت و عظمت دین دست پیدا شد که به واسطه آن، رهبری و حکومت به فردی خاص تعلق گرفت.
آنکه در کلک او مرتب شد
هرچه در سلک دهر مقدورست
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیا ممکن است، در اثر خلاقیت و نبوغ او به نظم و ترتیب درمیآید.
آنکه در دار دولت از رایش
هرکجا رایتست منصورست
هوش مصنوعی: کسی که در دنیای قدرت و حکومت از دیدگاهش هر جا پرچم برافراشته شود، پیروزمند و موفق است.
آنکه با ذکر حلم و رافت او
خاک معروف و باد مذکورست
هوش مصنوعی: آنکه با یاد کردن از صبر و مهربانیاش، زمین به شهرت و آوازهاش مشهور است.
آنکه تا هست حرص و حرمان را
کیسه مرطوب و کاسه محرورست
هوش مصنوعی: هر کس که همچنان به دنیا و مال دوستی مشغول است، هرگز نمیتواند از احساس کمبود و نیاز رنج ببرد.
قلمش تا مهندس ملکست
فتح معمار و تیغ مزدورست
هوش مصنوعی: قلم او همچون ابزاری قوی برای ساخت و ساز است و به خوبی کار معماران را مدیریت میکند، در حالی که تیغ او به نوعی برای مبارزه و شکست دشمنان به کار میرود.
تا که در جلوهٔ عروس بهار
سعی خورشید سعی مشکورست
هوش مصنوعی: در زیبایی و شکوه عروس بهار، خورشید نیز تلاش و کوشش بیدریغی دارد تا جلوهگری کند.
شب و روزش بهار دولت باد
تا به خورشید روز مشهورست
هوش مصنوعی: شب و روزش همچون بهار باشد و زندگیاش پر از برکت و خوشبختی تا زمانی که درخشش و اعتبارش همچون خورشید در روز روشن باشد.
حاشیه ها
1400/04/22 08:07
امیرحسین سدهی
تشنه را زان هوا نمیسازد/ زان برنج سبات رنجورست-- اصلاح گردد.
فتنه را آن هوا نمیسازد/ زان به رنجِ سُبات رنجورست
فتنه در زمان ممدوح خوابیده است.