قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح مجدالدین محمدبن نصر احمد
گرچرخ را در این حرکت هیچ مقصدست
از خدمت محمدبن نصر احمدست
فرزانه ای که بابت گاهست وبالشست
آزادهای که درخور صدرست ومسندست
با بذل دست بخشش او ابر مدخلست
با سیر برق خاطر او ابر مقعدست
از عزم او طلایه تقدیر منهزم
با رای او زبانهٔ خورشید اسودست
چون حرف آخرست ز ابجد گه سخن
وز راستی چو حرف نخستین ابجدست
تا ملک ز اهتمام تو تمهید یافتست
شغل ملوک و کار ممالک ممهدست
ای سروری که حزم تو تسدید ملک را
هنگام دفع حادثه سد مسددست
از عادت حمید تو هر دم به تازگی
رسمیست در جهان که جهانی مجددست
تادست تو گشاده شد اندر مکاتبت
از خجلت تو دست عطارد مقیدست
اصل جهان تویی و ازو پیشی آنچنانک
اصل عدد یکیست ولی نامعددست
چشم نیاز پیش کف تو چنان بود
گویی که چشم افعی پیش زمردست
خصم ترا به فرق برست از زمانه دست
تاپای تو ز مرتبه بر فرق فرقدست
اسب فلک جواد عنان تو شد چنانک
ماه و مجره اسب ترا نعل و مقودست
تا شکل گنبد فلک و جرم آفتاب
چون درقهٔ مکوکب و درع مزردست
تیغ فلک ز تیغ تو اندر نیام باد
تا بر فلک مجره چو تیغ مهندست
چشم بد از تو دور که در روزگار تو
چشم بلا و فتنهٔ ایام ارمدست
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳ - در مدح خاقان اعظم پیروزشاه: شاها زمانه بندهٔ درگاه جاه تستقصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در مدح ملکان غور شهابالدین و ناصرالدین حسن محمود: عرصهٔ مملکت غور چه نامحدودست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرچرخ را در این حرکت هیچ مقصدست
از خدمت محمدبن نصر احمدست
هوش مصنوعی: اگرچه چرخ دنیا در حرکت است و به نظر میرسد مقصدی دارد، اما در واقع تمام این تلاشها و حرکات، در خدمت محمد بن نصر احمد است.
فرزانه ای که بابت گاهست وبالشست
آزادهای که درخور صدرست ومسندست
هوش مصنوعی: شخصی دانا و فرزانه که به خاطر مقام و موقعیتش مورد احترام است، فردی آزاد است که شایستهی نشستن در مقامهای بالا و مهم میباشد.
با بذل دست بخشش او ابر مدخلست
با سیر برق خاطر او ابر مقعدست
هوش مصنوعی: با بخشش و generosity او، مانند ابری است که میبارد و به دیگران خیر میرساند؛ و با سرعت و شتاب فکر او، مانند ابری است که در آسمان جاگیر میشود و جلوهگری میکند.
از عزم او طلایه تقدیر منهزم
با رای او زبانهٔ خورشید اسودست
هوش مصنوعی: از اراده او نشانههای سرنوشت شکستخورده است و با تدبیر او، تابش خورشید در ظلمت است.
چون حرف آخرست ز ابجد گه سخن
وز راستی چو حرف نخستین ابجدست
هوش مصنوعی: همانطور که در پایان هر کلامی نقطهگذاری میشود، با صداقت و راستی مانند آغاز هر گفتاری باید حقیقت را بیان کرد.
تا ملک ز اهتمام تو تمهید یافتست
شغل ملوک و کار ممالک ممهدست
هوش مصنوعی: بهخاطر تلاشهای تو، کشور به خوبی سازماندهی شده و کارهای سلطنت و ادارهی سرزمینها به راحتی انجام میشود.
ای سروری که حزم تو تسدید ملک را
هنگام دفع حادثه سد مسددست
هوش مصنوعی: ای سروری که احتیاط و دوراندیشی تو باعث حفظ و تأمین و استحکام کشور در زمان بروز مشکلات و حوادث ناخواسته است.
از عادت حمید تو هر دم به تازگی
رسمیست در جهان که جهانی مجددست
هوش مصنوعی: از خصوصیات خوب تو این است که هر لحظه کاری تازه و جدید انجام میدهی، به طوری که دنیا همواره تازه و نوساز به نظر میرسد.
تادست تو گشاده شد اندر مکاتبت
از خجلت تو دست عطارد مقیدست
هوش مصنوعی: وقتی که دست تو برای نوشتن باز شد، از شرم تو، دست زرتشت هم به بند آمده است.
اصل جهان تویی و ازو پیشی آنچنانک
اصل عدد یکیست ولی نامعددست
هوش مصنوعی: تو هستی که اصل و اساس جهان به شمار میآیی و هیچ چیز دیگری نمیتواند بر تو پیشی بگیرد، همانطور که عدد یک اصل است، اما نمیتوان آن را به تنهایی بسیاری شمرد.
چشم نیاز پیش کف تو چنان بود
گویی که چشم افعی پیش زمردست
هوش مصنوعی: چشمانم به سمت دست تو به شدت امیدوار است، مانند اینکه چشمان یک افعی به سمت زمرد مینگرد.
خصم ترا به فرق برست از زمانه دست
تاپای تو ز مرتبه بر فرق فرقدست
هوش مصنوعی: دشمن تو به خاطر زمانه، از ریشهای در بالای سر تو قرار گرفته است، در حالی که تو خودت از جایگاه و مرتبهات به پایین آمدهای.
اسب فلک جواد عنان تو شد چنانک
ماه و مجره اسب ترا نعل و مقودست
هوش مصنوعی: سرنوشت تو مانند اسب آسمان است که با قدرت تحت کنترل تو قرار گرفته و همچون ماه و مسیرش، زین و مهارش در دستان توست.
تا شکل گنبد فلک و جرم آفتاب
چون درقهٔ مکوکب و درع مزردست
هوش مصنوعی: شکل گنبد آسمان و جرم خورشید مانند سپری از ستارهها و زرهایی با ظاهری زیبا و درخشان است.
تیغ فلک ز تیغ تو اندر نیام باد
تا بر فلک مجره چو تیغ مهندست
هوش مصنوعی: تیغ آسمان از تیغ تو در نیام باد، تا بر آسمان، مسیرش همچون تیغی برنده است.
چشم بد از تو دور که در روزگار تو
چشم بلا و فتنهٔ ایام ارمدست
هوش مصنوعی: چشم زشت از تو دور باد، زیرا در زمانه تو، چشم بدبختی و مصیبت برای دیگران آماده است.