گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۳ - در مدح جلال‌الدین محمد

ای گشته نوک کلک تو صورت‌نگار ملک
او بی‌قرار و داده مسیرش قرار ملک
یارب چگونه در سر کلکی توان نهاد
چندین هزار تعبیه از کار و بار ملک
تا کلک در یمین تو جاری زبان نشد
نور نگین زبانه نزد در یسار ملک
الا از آن لعاب که منسوج کلک تست
دیباچهٔ قضا نکند پود و تار ملک
علم خدای بر دو قلم ساخت حل و عقد
آن رازدار غیب شد این رازدار ملک
آن در ازل بکرد به یکبار ثبت حکم
وین تا ابد بساخت به یکبار کار ملک
کلک ترا که عاقلهٔ نسل آدمست
آورده ناقد طرف از جویبار ملک
ذات ترا که واسطهٔ عقد عالمست
پرورد دایهٔ شرف اندر کنار ملک
عمریست تا که نشو نبات فساد نیست
با آفتاب رای تو در نوبهار ملک
الا نوای شکر نزد عندلیب ذکر
از اعتدال دور تو بر شاخسار ملک
بر چارسوی باس تو قلاب مفسدت
دست بریده باز کشید از عیار ملک
بر شیر مرغزار فلک تب کمین کند
گر بگذرد به عهد تو در مرغزار ملک
ایام امتداد نفاذ ترا بدید
گفتا زهی دوام که دارد مدار ملک
تقدیر گرد بارهٔ حزم تو طوف کرد
گفتا زهی اساس که دارد حصار ملک
از سایهٔ وقوف تو بیرون نیافتند
گرچه زنور و سایه برون شد گذار ملک
دایم چو خلق ساعت از امداد سعی تو
نونو همی فزاید خویش و تبار ملک
ای بارگاه تو افق آفتاب عدل
وی آستان تو ربض استوار ملک
چون خوانمت وزیر که صد پادشا نشاند
توقیع تو ز تاجوران در دیار ملک
یک مستحق نماند کز انصاف تو نیافت
معراج تخت دولت و معلاق دار ملک
فاروق حق و باطل ملک زمین تویی
احسنت شاد باش زهی حق‌گزار ملک
خورشید روزکی دو سه پیش از وزارتت
بر پای کرد نوبتئی در جوار ملک
یعنی که ملک را به وزارت سزا منم
بر ناگرفته چون همه طفلان شمار ملک
چون در سواد ملک بجنبید رایتت
آن در سواد سایهٔ او بیخ و بار ملک
تقدیر گفت خیمه بکن هین که آمد آنک
هست از هزار گونه شرف یادگار ملک
باری کسی که ملک برد انتظار اوی
نه چون تویی که هرزه بری انتظار ملک
ای ملک در بسیط زمین خواستار تو
واندر بسیط او همه‌کس خواستار ملک
تا روزگار دست تصرف همی کند
اندر نهان ملت و در آشکار ملک
ای در تصرف تو جهان تا ابد مباد
یک روزه روزگار تو جز روزگار ملک
عهدت قدیم باد و به عهد تو ملک شاد
یارت خدای باد و شکوه تو یار ملک
ملکی که خیمه از خم گردون برون ز دست
در زینهار تو نه تو در زینهار ملک
بر درگهت رکوع وضیع و شریف عصر
در مجلست سجود صغار و کبار ملک

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گشته نوک کلک تو صورت‌نگار ملک
او بی‌قرار و داده مسیرش قرار ملک
هوش مصنوعی: ای که نوک قلم تو شبیه تصویرسازی است، ملک و حکومت او بی‌قرار و دستش را به آرامش رسانده‌ای.
یارب چگونه در سر کلکی توان نهاد
چندین هزار تعبیه از کار و بار ملک
هوش مصنوعی: ای خدا، چگونه می‌تواند در ذهن کسی که بعضی از کارها و تدبیرهای بسیار پیچیده‌ای برای ادارهٔ کشور دارد، چنین نقشه‌های حیله‌گرانه‌ای جای بگیرد؟
تا کلک در یمین تو جاری زبان نشد
نور نگین زبانه نزد در یسار ملک
هوش مصنوعی: تا زمانی که قلم تو بر صفحه‌ای ننوشته، نور درخشان انگشترت از سمت چپ درخشندگی و طلا نتواند بروز کند.
الا از آن لعاب که منسوج کلک تست
دیباچهٔ قضا نکند پود و تار ملک
هوش مصنوعی: بپارچه‌ای که با هنر و ذوق تو بافته شده است، تقدیر نمی‌تواند رشته و تارهای عالم را خراب کند.
علم خدای بر دو قلم ساخت حل و عقد
آن رازدار غیب شد این رازدار ملک
هوش مصنوعی: علم خداوند بر دو قلم نوشته شده است و از طریق آن، رموز و اسرار پنهان به تصویر کشیده شده است. این رازدار، در واقع، نگهبان و سرپرست ملک و مملکت است.
آن در ازل بکرد به یکبار ثبت حکم
وین تا ابد بساخت به یکبار کار ملک
هوش مصنوعی: در آغاز، خداوند حکمی را یک‌باره ثبت کرد و برای همیشه نظم و کارهای این جهان را به یک بار به وجود آورد.
کلک ترا که عاقلهٔ نسل آدمست
آورده ناقد طرف از جویبار ملک
هوش مصنوعی: قلم تو که از نسل خردمندان است، خالق آثار و اندیشه‌های ارزشمند می‌باشد و به خوبی در نقد و تحلیل معانی عمیق توانمند است.
ذات ترا که واسطهٔ عقد عالمست
پرورد دایهٔ شرف اندر کنار ملک
هوش مصنوعی: وجود تو که نقش‌آفرین جهان است، پرورش‌دهندهٔ والایی و افتخار در کنار سرزمین‌ و مملکت است.
عمریست تا که نشو نبات فساد نیست
با آفتاب رای تو در نوبهار ملک
هوش مصنوعی: سال‌هاست که با وجود آفتاب وجود تو، در این بهار زندگی فساد و خرابی وجود ندارد و همه چیز رو به رشد و آبادانی است.
الا نوای شکر نزد عندلیب ذکر
از اعتدال دور تو بر شاخسار ملک
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که درختان را زینت می‌بخشد، با نغمه‌های دلنشینش به یاد تو و زیبایی‌هایت می‌خواند و این بهمنایی که در دل طبیعت جاری است، نشانه‌ای از توازن و عدالت تو بر سرزمین‌های آسمانی است.
بر چارسوی باس تو قلاب مفسدت
دست بریده باز کشید از عیار ملک
هوش مصنوعی: در اطراف بساط تو، توطئه‌ها و فسادها پایدارند و به همین خاطر، قدرت و اعتبار سرزمین تحت تأثیر قرار گرفته است.
بر شیر مرغزار فلک تب کمین کند
گر بگذرد به عهد تو در مرغزار ملک
هوش مصنوعی: در آسمان، شیر مرگزار به کمین نشسته است و اگر تو از این دشت بگذری، تب و بیماری به عهد تو در این سرزمین حاکم خواهد شد.
ایام امتداد نفاذ ترا بدید
گفتا زهی دوام که دارد مدار ملک
هوش مصنوعی: روزهای تداوم و تاثیر تو را دیدم و گفتم چه خوب که سلطنت و حاکمیت تو پایدار است.
تقدیر گرد بارهٔ حزم تو طوف کرد
گفتا زهی اساس که دارد حصار ملک
هوش مصنوعی: سرنوشت به دور استحکام و تدبیر تو طوفانی آغاز کرد و گفت: چه خوشبختی که این پایه و بنای قوی، دژی برای ملک و مملکت دارد.
از سایهٔ وقوف تو بیرون نیافتند
گرچه زنور و سایه برون شد گذار ملک
هوش مصنوعی: آنها نتوانستند از زیر سایهٔ آگاهی تو خارج شوند، هرچند که نور و سایه به بیرون رفتند و قلمرو ملک به شکل دیگری درآمد.
دایم چو خلق ساعت از امداد سعی تو
نونو همی فزاید خویش و تبار ملک
هوش مصنوعی: هر لحظه که مردم به قدرت تو نیازمندند، تلاش تو موجب فزونی نعمت و برکت برای خودت و خاندانت می‌شود.
ای بارگاه تو افق آفتاب عدل
وی آستان تو ربض استوار ملک
هوش مصنوعی: ای بارگاه تو محل روشنایی و عدالت است و در مقابل تو، سرزمین قدرت و استحکام قرار دارد.
چون خوانمت وزیر که صد پادشا نشاند
توقیع تو ز تاجوران در دیار ملک
هوش مصنوعی: وقتی که من تو را به عنوان وزیر می‌خوانم، به این معناست که تو به مقام و منزلتی رسیده‌ای که صد پادشاه می‌توانند از امضای تو بهره‌مند شوند، در سرزمین پادشاهان.
یک مستحق نماند کز انصاف تو نیافت
معراج تخت دولت و معلاق دار ملک
هوش مصنوعی: هیچ کسی نیست که به اندازه کافی شایسته باشد و از انصاف تو بهره‌ای نبرد؛ بنابراین کسی نیست که به مقام بالا و حکومت دست یابد.
فاروق حق و باطل ملک زمین تویی
احسنت شاد باش زهی حق‌گزار ملک
هوش مصنوعی: ای فاروق، تو کسی هستی که حق و باطل را از هم جدا می‌کنی و حاکم بر زمین هستی. تبریک می‌گویم و امیدوارم همیشه شاد و خرسند باشی، تو که به حق خدمت می‌کنی و مالک این سرزمین هستی.
خورشید روزکی دو سه پیش از وزارتت
بر پای کرد نوبتئی در جوار ملک
هوش مصنوعی: خورشید روزی دو سه قبل از اینکه تو به وزارت برسی، نوبت خود را در کنار سرزمین تو تنظیم کرد.
یعنی که ملک را به وزارت سزا منم
بر ناگرفته چون همه طفلان شمار ملک
هوش مصنوعی: من لایق مقام وزارت هستم، چرا که در این مقام به خوبی می‌توانم خدمت کنم و مانند کودکان نمی‌مانم که تنها در شمارش ملک به حساب بیایند.
چون در سواد ملک بجنبید رایتت
آن در سواد سایهٔ او بیخ و بار ملک
هوش مصنوعی: زمانی که در سرزمین تو حرکت کنی، پرچم تو در سایهِ او، ریشه و پایه‌ای برای حکومت تو خواهد بود.
تقدیر گفت خیمه بکن هین که آمد آنک
هست از هزار گونه شرف یادگار ملک
هوش مصنوعی: تقدیر به او فرمان می‌دهد که چادر بزند، زیرا کسی که از هزار ویژگی ارزشمند برخوردار است، به زودی می‌رسد.
باری کسی که ملک برد انتظار اوی
نه چون تویی که هرزه بری انتظار ملک
هوش مصنوعی: در واقع، این جمله به این معناست که کسی که برای رسیدن به مقام و جایگاه بزرگ تلاش می‌کند و منتظر برکت‌های الهی است، باید در انتظار نعمت‌های خاص باشد. اما تو که به بی‌هدفی و بی‌فکری مشغولی، نباید انتظار چیزهای بزرگ و با ارزش را داشته باشی.
ای ملک در بسیط زمین خواستار تو
واندر بسیط او همه‌کس خواستار ملک
هوش مصنوعی: ای فرشته، در این دنیای وسیع همه به دنبال تو هستند و در این گستره، هر کس به دنبال تویی که ملک و پادشاهی.
تا روزگار دست تصرف همی کند
اندر نهان ملت و در آشکار ملک
هوش مصنوعی: تا زمانی که سرنوشت و روزگار در خفا بر سر ملت تسلط دارد و در ظاهر هم بر کشور حکومت می‌کند.
ای در تصرف تو جهان تا ابد مباد
یک روزه روزگار تو جز روزگار ملک
هوش مصنوعی: ای جهان که در دست توست، تا ابد این‌گونه باقی نماند. یک روز هم نمی‌خواهد که روزگار تو به جز سلطنت و پادشاهی تو باشد.
عهدت قدیم باد و به عهد تو ملک شاد
یارت خدای باد و شکوه تو یار ملک
هوش مصنوعی: عهد و پیمان تو قدیمی است و به خاطر آن کشور، شاد و خوشحال است. همچنین خدا همراه تو و عظمت تو یار و یاور کشور است.
ملکی که خیمه از خم گردون برون ز دست
در زینهار تو نه تو در زینهار ملک
هوش مصنوعی: در اینجا به مفهوم قدرت و سلطنت اشاره شده است. اینکه یک ملک، که ممکن است به زندگی و موفقیت‌ها و نگرانی‌هایش اشاره داشته باشد، زمانی ممکن است تحت تأثیر اتفاقات و شرایط زندگی قرار گیرد. همچنین، در این بیت به این نکته اشاره می‌شود که فرد باید برای حفظ مواضع و مقام خود تلاش کند و در برابر چالش‌ها هوشیار باشد. در واقع، اهمیت توجه به شرایط و موقعیت‌ها در زندگی و لزوم دقت در انتخاب‌ها و اقدامات به خوبی نمایان است.
بر درگهت رکوع وضیع و شریف عصر
در مجلست سجود صغار و کبار ملک
هوش مصنوعی: در حضور تو، افراد بزرگ و کوچک با تواضع و احترام به عبادت می‌پردازند و همه در کنار یکدیگر به ستایش تو مشغول‌اند.