گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۷ - در مدح ناصرالدین طاهربن مظفر

زهی دست تو بر سر آفرینش
وجود تو سر دفتر آفرینش
فضا خطبه‌ها کرده در ملک و ملت
به نام تو بر منبر آفرینش
چهل سال مشاطه کون کرده
رسوم ترا زیور آفرینش
طرازی نه چون طاهربن مظفر
به عهد تو در ششتر آفرینش
اگر فضلهٔ گوهر تو نبودی
حقیر آمدی گوهر آفرینش
گشاد نفاذ تو گردون فطرت
بپردازد از دفتر آفرینش
وگر اختر تو نبودی نگشتی
سعادت‌رسان اختر آفرینش
به باد عدم بردهد گر بخواهد
خلاف تو خاکستر آفرینش
فنا بارها کرد عزم مصمم
که تا بشکند چنبر آفرینش
شکوه تو دریافت آن کار اگرنه
بکردی فنا در خور آفرینش
به دیوان جاهت گذارند انجم
خراج نهم کشور آفرینش
وز اقطاع جودت رسانند ارکان
وجوب همه لشکر آفرینش
تو ای سرور آفرینش نبینی
که هر دم قضا مادر آفرینش
به زجر تمام از طبیعت بپرسد
که هم به نشد سرور آفرینش
ترا کردگار از برای تحفظ
موکل کند بر سر آفرینش
تکسر چه باشد که با چون تو شحنه
بگردد به گرد در آفرینش
حوادث چرا بستری گستردکان
به معنی بود بستر آفرینش
گوا می‌کنم بر تو هان ای طبیعت
درین داوری داور آفرینش
که تا گرم و سردی برویش نیاری
که این است خشک و تر آفرینش
الا تا مزاج عناصر به نسبت
زیادت کند پیکر آفرینش
تو بادی که جز با تو نیکو نیاید
قبای بقا در بر آفرینش
دوام ترا بیخ در آب و خاکی
کزو رست برگ و بر آفرینش
بقای تو چندان که در طول و عرضش
نشاید به جز محور آفرینش

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی دست تو بر سر آفرینش
وجود تو سر دفتر آفرینش
هوش مصنوعی: ای کاش دست تو بر سر آفرینش باشد، زیرا وجود تو خود آغازگر و بنیاد آفرینش است.
فضا خطبه‌ها کرده در ملک و ملت
به نام تو بر منبر آفرینش
هوش مصنوعی: فضا در مورد ملک و ملت، به پاس تو بر روی منبر زندگی سخنرانی کرده است.
چهل سال مشاطه کون کرده
رسوم ترا زیور آفرینش
هوش مصنوعی: چهل سال است که به زیبایی‌های تو رسیدگی کرده‌ام و تو را به عنوان یک زیبای خلق شده می‌آراستم.
طرازی نه چون طاهربن مظفر
به عهد تو در ششتر آفرینش
هوش مصنوعی: شکلی و زیبایی مانند طاهربن مظفر در زمان تو در آفرینش وجود ندارد.
اگر فضلهٔ گوهر تو نبودی
حقیر آمدی گوهر آفرینش
هوش مصنوعی: اگر ارزش و کیفیت تو به مانند یک گوهر نبود، بنابراین تو هم می‌توانستی به سادگی و به صورت حقیر به دنیا بیایی.
گشاد نفاذ تو گردون فطرت
بپردازد از دفتر آفرینش
هوش مصنوعی: نفوذ و تأثیر تو آن‌قدر گسترده است که آسمان و طبیعت از نوشته‌های آفرینش عبور می‌کند.
وگر اختر تو نبودی نگشتی
سعادت‌رسان اختر آفرینش
هوش مصنوعی: اگر ستاره تو وجود نداشت، سعادت و خوشبختی نیز در جهان پدید نمی‌آمد.
به باد عدم بردهد گر بخواهد
خلاف تو خاکستر آفرینش
هوش مصنوعی: اگر بخواهد، می‌تواند وجود تو را مثل خاکستر در باد برساند و به هیچ تبدیل کند.
فنا بارها کرد عزم مصمم
که تا بشکند چنبر آفرینش
هوش مصنوعی: فنا بارها تصمیم جدی گرفت که چنبره‌های وجود را بشکند و از آنها رهایی یابد.
شکوه تو دریافت آن کار اگرنه
بکردی فنا در خور آفرینش
هوش مصنوعی: اگر شکوه و عظمت تو درک شود، هیچ‌گاه نمی‌توانستی به چیز دیگری تبدیل شوی و از خاطر آفرینش محو گردی.
به دیوان جاهت گذارند انجم
خراج نهم کشور آفرینش
هوش مصنوعی: در آسمان، ستاره‌ها به تو فرایند می‌دهند و من در این دنیا هزینه‌ای از خالق جهان را تامین می‌کنم.
وز اقطاع جودت رسانند ارکان
وجوب همه لشکر آفرینش
هوش مصنوعی: از بخشش و generosity، ارکان وجود را به وجود می‌آورند و تمام سربازان آفرینش را به راه می‌آورند.
تو ای سرور آفرینش نبینی
که هر دم قضا مادر آفرینش
هوش مصنوعی: ای بزرگترین موجود در آفرینش، آیا نمی‌بینی که هر لحظه سرنوشت، مادر آفرینش را به حرکت درمی‌آورد؟
به زجر تمام از طبیعت بپرسد
که هم به نشد سرور آفرینش
هوش مصنوعی: با سختی و رنج بسیار از طبیعت سوال کند که آیا خالق این جهان به او نیز خوشی و سعادت عطا خواهد کرد یا نه.
ترا کردگار از برای تحفظ
موکل کند بر سر آفرینش
هوش مصنوعی: خداوند تو را برای محافظت از خلقت قرار داده است.
تکسر چه باشد که با چون تو شحنه
بگردد به گرد در آفرینش
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید از ویژگی‌های خاص و برجسته‌ای اشاره دارد که شخصی مانند تو را از دیگران متمایز می‌کند. به عبارتی، اینکه چطور وجود تو در دنیای آفرینش به گونه‌ای است که مایه اعتبار و ارزش افزوده برای آن به حساب می‌آید.
حوادث چرا بستری گستردکان
به معنی بود بستر آفرینش
هوش مصنوعی: حوادث چرا بستر را گسترش می‌دهند، وقتی که به معنای آفرینش است؟
گوا می‌کنم بر تو هان ای طبیعت
درین داوری داور آفرینش
هوش مصنوعی: من با دل و جان گواهی می‌دهم که ای طبیعت، در این قضاوت و داوری، تو خالق و سازنده‌ای بی‌نظیری.
که تا گرم و سردی برویش نیاری
که این است خشک و تر آفرینش
هوش مصنوعی: اگر بخواهی تأثیری بر کسی بگذاری و او را تحت تأثیر قرار دهی، باید تجربه‌ها و احساسات مختلفی را به او منتقل کنی. این موضوع نشان می‌دهد که زندگی شامل جنبه‌های مختلف و متنوعی است که بر روی شخصیت و روحیه افراد تأثیر می‌گذارد.
الا تا مزاج عناصر به نسبت
زیادت کند پیکر آفرینش
هوش مصنوعی: اینجا اشاره می‌شود که تا زمانی که ترکیب و نسبت عناصر متناسب و مناسبی وجود داشته باشد، شکل‌گیری و خلق چیزها به خوبی انجام می‌شود.
تو بادی که جز با تو نیکو نیاید
قبای بقا در بر آفرینش
هوش مصنوعی: تو همان نشانه‌ای هستی که بدون وجود تو، هیچ چیز در آفرینش نیکو نخواهد بود.
دوام ترا بیخ در آب و خاکی
کزو رست برگ و بر آفرینش
هوش مصنوعی: دوام تو به ریشه‌ات در آب و خاکی بستگی دارد که از آن سر برآورده‌ای و این همان جایی است که زندگی و شکوفایی‌ات آغاز می‌شود.
بقای تو چندان که در طول و عرضش
نشاید به جز محور آفرینش
هوش مصنوعی: وجود تو آن‌قدر بزرگ و والا است که هیچ اندازه‌ای برای تو در نظر گرفته نمی‌شود، جز اینکه در محور خالقیت قرار بگیری.