گنجور

شمارهٔ ۵۵

کافر بچه‌ای سنگدل آوردهٔ غازی
دلهای مسلمانان بربوده به‌ بازی
شد در صفت حیلت بازی دل او سخت
تا سست کند قاعدهٔ ملت تازی
هر توبه‌ که دیدیم در اسلام حقیقی است
در عشق همان توبه شد امروز مجازی
سوگند خورم‌ کز دل و جان بندهٔ اویم
هرچند که هرگز نکند بنده نوازی
اندر صف خوبان پری چهره چنان است
کاندر صف شمشیر زنان حیدر غازی
مسکین دل من هست همیشه به ‌کف او
گردان شده چون دف به کف حیدر رازی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کافر بچه‌ای سنگدل آوردهٔ غازی
دلهای مسلمانان بربوده به‌ بازی
هوش مصنوعی: شخصی که به دین خود اعتقاد ندارد، فرزندی را به دنیا آورده که مانند او بی‌رحم و سنگدل است. این فرزند به راحتی احساسات و دل‌های مسلمانان را بازیچه قرار می‌دهد و آن‌ها را می‌ازارد.
شد در صفت حیلت بازی دل او سخت
تا سست کند قاعدهٔ ملت تازی
هوش مصنوعی: دل او به شدت در دام فریب و حیله گرفتار شده است تا بتواند اصول و پایه‌های دین تازی را تضعیف کند.
هر توبه‌ که دیدیم در اسلام حقیقی است
در عشق همان توبه شد امروز مجازی
هوش مصنوعی: هر توبه‌ای که در اسلام واقعی دیده‌ایم، در عشق تبدیل به یک توبه‌ی غیر واقعی شده است.
سوگند خورم‌ کز دل و جان بندهٔ اویم
هرچند که هرگز نکند بنده نوازی
هوش مصنوعی: قسم می‌خورم که با تمام وجود بندهٔ او هستم، هرچند که او هرگز با من مهربانی نمی‌کند.
اندر صف خوبان پری چهره چنان است
کاندر صف شمشیر زنان حیدر غازی
هوش مصنوعی: در میان زیبایان، چهره زیبای او به قدری درخشان و جذاب است که مانند شمشیرهای برنده و تیز حیدر، قهرمان جنگ، می‌درخشد.
مسکین دل من هست همیشه به ‌کف او
گردان شده چون دف به کف حیدر رازی
هوش مصنوعی: دل من همیشه در دستان اوست و مانند دفی که در دستان حیدر می‌چرخد، به او وابسته و متصل شده است.