گنجور

شمارهٔ ۵۰

ختنی‌وار رخ خوب بیاراسته‌ای
چگلی‌وار سر زلف بپیراسته‌ای
این همه صنعت و آرایش و پیرایش چیست
گرنه آشوب و بلای دل من خواسته‌ای
باغبانی ز که آموخته‌ای جان پدر
که سمن برگ به شمشاد بیاراسته‌ای
گر بود خواسته و عمر گرانمایه و خوش
خوشتر از عمر گرانمایه و از خواسته‌ای
همه قصد تو به تاراج دل و جان من است
بامدادان مگر از خانه مرا خواسته‌ای

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ختنی‌وار رخ خوب بیاراسته‌ای
چگلی‌وار سر زلف بپیراسته‌ای
هوش مصنوعی: با ظاهری زیبا و دلکش مثل ختن، چهره‌ات را آرایش کرده‌ای و مانند چلی‌وار، موهای خود را به زیبایی مرتب کرده‌ای.
این همه صنعت و آرایش و پیرایش چیست
گرنه آشوب و بلای دل من خواسته‌ای
هوش مصنوعی: این همه زیبایی و ظرافت‌هایی که به کار برده‌ای چه دلیلی دارد، جز اینکه دل من به خاطر تو دچار آشفتگی و درد شده است؟
باغبانی ز که آموخته‌ای جان پدر
که سمن برگ به شمشاد بیاراسته‌ای
هوش مصنوعی: به چه کسی یاد داده‌ای که با دقت و مهارت، گیاهان و درختان را به زیبایی هرچه بیشتر درآوری؟ آیا از پدر خود آموخته‌ای که چگونه سمن‌برگ‌ها را در کنار شمشادها قرار دهی؟
گر بود خواسته و عمر گرانمایه و خوش
خوشتر از عمر گرانمایه و از خواسته‌ای
هوش مصنوعی: اگر خواسته‌ای باشد و عمرش ارزشمند و زیبا، از آن عمر و خواسته هم زیباتر خواهد بود.
همه قصد تو به تاراج دل و جان من است
بامدادان مگر از خانه مرا خواسته‌ای
هوش مصنوعی: تو تنها به فکر چپاول دل و جان من هستی، آیا صبحگاهان فقط برای گرفتن من از خانه‌ام آمده‌ای؟