گنجور

شمارهٔ ۴۳

بار دیگر باز گرم افتادم اندر کار او
باز نشکیبم همی یکساعت از دیدار او
گر مرا بینی عجب مانی فرو درکار من
تا دگر باره چرا عاجز شدم درکار او
هر شبی‌ گویم‌ که مهمان آرمش برخوان‌ خویش
تا مگرگیرم زمانی بهره ازگفتار او
بازگویم کز دو چشم من جهان پرگل شود
چون زمین پرگل شود مشکل شود رفتار او

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.