گنجور

شمارهٔ ۴۲

بربود روزگار تو را از کنار من
وز تن ببرد داغ فراقت قرار من
جفت دگر کسی و غمان تو جفت من
یار دگر کسی و فراق تو یار من
تو شادمانه جای دگر بر مراد خویش
وینجا به جان رسیده زعشق تو کار من
تا از کنار من تو کرانه گرفته‌ای
بی‌خون دل نبود زمانی کنار من
هر جایگاه که روزی با تو نشسته‌ام
آن جایگه شدست‌ کنون غمگسار من

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بربود روزگار تو را از کنار من
وز تن ببرد داغ فراقت قرار من
هوش مصنوعی: روزگار تو را از نزد من برداشت و درد جدایی‌ات آرامش من را از بین برد.
جفت دگر کسی و غمان تو جفت من
یار دگر کسی و فراق تو یار من
هوش مصنوعی: هر کس برای خودش محبوب و معشوقی دارد، اما برای من تو محبوبم و دوری‌ات غم بزرگ من است.
تو شادمانه جای دگر بر مراد خویش
وینجا به جان رسیده زعشق تو کار من
هوش مصنوعی: تو به شادی در مکانی دیگر به آرزویت رسیده‌ای و من در اینجا با عشق تو به نقطه‌ای از زندگی‌ام رسیده‌ام.
تا از کنار من تو کرانه گرفته‌ای
بی‌خون دل نبود زمانی کنار من
هوش مصنوعی: زمانی که تو از کنار من رفته‌ای و به دور از من زندگی می‌کنی، دل من پر از غم و درد شده و به خاطر این جدایی بی‌پناه و بی‌سرنوشت به نظر می‌رسد.
هر جایگاه که روزی با تو نشسته‌ام
آن جایگه شدست‌ کنون غمگسار من
هوش مصنوعی: هر مکانی که روزی در کنار تو بودم، امروز آن مکان برایم تبدیل به محلی شده که فقط غم و اندوه از آن می‌بارد.

حاشیه ها

1398/08/21 02:11
عین. ح

بیت آخر «هر جایگه مه روزی»