گنجور

شمارهٔ ۳۸

ای پسر ما دل ز تو برداشتیم
بار عشق تو به تو بگذاشتیم
تا تو ما را دوست از دل داشتی
ما تو را چون جان و دل پنداشتیم
چون تو برگشتی و دل برداشتی
از تو برگشتیم و دل برداشتیم
ما همین پنداشتیم از تو نخست
هم چنان آمد که ما پنداشتیم
تا کی از بدمهری و بیگانگی
ما تو را بیگانه‌وار انگاشتیم
چند از این قلاشی و ناداشتی
ما نه قلاشیم و نه ناداشتیم
مهر خرسندی کنون بر دل زدیم
تخم صبر اندر دل و جان کاشتیم
بر سرکوی تو خواندیم این غزل
رخت بر بستیم و دل برداشتیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای پسر ما دل ز تو برداشتیم
بار عشق تو به تو بگذاشتیم
هوش مصنوعی: ای پسر، ما دیگر از عشق تو دل کندیم و بار محبت تو را بر دوش خودت گذاشتیم.
تا تو ما را دوست از دل داشتی
ما تو را چون جان و دل پنداشتیم
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو ما را از صمیم قلب دوست داشتی، ما هم تو را به اندازه جان و دل خود عزیز می‌دانستیم.
چون تو برگشتی و دل برداشتی
از تو برگشتیم و دل برداشتیم
هوش مصنوعی: وقتی تو برگشتی و از ما دل بریدی، ما هم از تو دل برداشتیم و به عقب برگشتیم.
ما همین پنداشتیم از تو نخست
هم چنان آمد که ما پنداشتیم
هوش مصنوعی: ما از ابتدا همین تصور را داشتیم که تو نیز به همان صورت که ما فکر کرده‌ایم، عمل کردی.
تا کی از بدمهری و بیگانگی
ما تو را بیگانه‌وار انگاشتیم
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که به خاطر بد رفتاری و دوری ما، تو را به شکلی غریبه و بیگانه تصور کرده‌ایم.
چند از این قلاشی و ناداشتی
ما نه قلاشیم و نه ناداشتیم
هوش مصنوعی: ما نه آدم‌های بی‌کلاس و بی‌هویت هستیم و نه چیزی کم داریم.
مهر خرسندی کنون بر دل زدیم
تخم صبر اندر دل و جان کاشتیم
هوش مصنوعی: اکنون شادی را در دل خود نشاندیم و در وجود خود، بذر صبر را کاشته‌ایم.
بر سرکوی تو خواندیم این غزل
رخت بر بستیم و دل برداشتیم
هوش مصنوعی: در خیابان تو این شعر را خواندیم، وسایل خود را جمع کردیم و از آنجا رفتیم.

حاشیه ها

1402/12/06 00:03
نَهان

من موندم منظورش از « ای پسر » کی هست ..