شمارهٔ ۱۹
رفت یار و غمی ز یار بماند
جان زغم زار و تن نزار بماند
دل و یار و نشاط هر سه شدند
عشق و هجران و درد یار بماند
رفت معشوق و عشق باقی ماند
که ز معشوق یادگار بماند
هست چون یار غمگسار عزیز
هرچه از یار غمگسار بماند
شد دل و بردبار عاشق او
بر سر ره به انتظار بماند
جانکه بد در طریق عشق سوار
در ره عشق آن سوار بماند
خِرَدِ کارْ دیده در ره عشق
سخت عاشق شد و ز کار بماند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1396/09/02 14:12
مهدی مح
فاعلاتن مفاعلن فعلن
1398/08/21 01:11
عین. ح
بیت پایانی نشان میدهد که وزن شعر همان فعلاتن مفاعلن فعلن است که گنجور گرامی گفته است.