گنجور

شمارهٔ ۱۸

بنده بودن تورا سزا باشد
چون تو اندر جهان کجا باشد
گرکنم بندگیت هست صواب
جز تو را بندگی خطا باشد
تا تو در شهر یار ما باشی
کار در شهر کار ما باشد
نشود با نشاط بیگانه
هر که با وصلت آشنا باشد
عاشقت را نفس‌گسسته شود
گر ز تو یک نفس جدا باشد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بنده بودن تورا سزا باشد
چون تو اندر جهان کجا باشد
هوش مصنوعی: بنده بودن تو شایسته است، زیرا در دنیا هیچ‌کس به اندازه تو ارزشمند نیست.
گرکنم بندگیت هست صواب
جز تو را بندگی خطا باشد
هوش مصنوعی: اگر انجام دادن بندگی تو کار درستی باشد، پس هر نوع بندگی دیگری اشتباه خواهد بود.
تا تو در شهر یار ما باشی
کار در شهر کار ما باشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو در شهر محبوب ما هستی، همه چیز در شهر به نفع ما خواهد بود.
نشود با نشاط بیگانه
هر که با وصلت آشنا باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که طعم عشق را چشیده باشد، نمی‌تواند از شادی و سرور دور شود.
عاشقت را نفس‌گسسته شود
گر ز تو یک نفس جدا باشد
هوش مصنوعی: محبوب تو اگر یک لحظه از تو دور شود، جان عاشقت به تنگ می‌آید و بی‌نفس می‌شود.

حاشیه ها

1397/01/02 23:04
امین کیخا

نشاط از سانسکریت است