گنجور

شمارهٔ ۱۴

مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد
زدیده بر سرکویش نثار باید کرد
چو در فتاد به‌دام آن نگار سیم اندام
سه بوسه از دو لب او شکار باید کرد
چو وصل بر سر کوی استوار خواهد شد
‌در سرای به قفل استوار باید کرد
همه حدیث سماع و شراب بایدگفت
همه حکایت بوس وکنار بایدکرد
وگر به وقت صبوح از خمار باشد رنج
شراب و بوسه علاج خمار باید کرد
چو یار نیست به دست آرزوست اینکه مرا
نخست باری تدبیر یار باید کرد
شفیع باید بردن مگر بسازد یار
چو یار ساخته شد سازگار باید کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد
زدیده بر سرکویش نثار باید کرد
هوش مصنوعی: برای رسیدن به معشوق، باید راهی را پیمود و در مسیر او، هدیه‌ای از عشق و ارزشی به چشم‌هایش تقدیم کرد.
چو در فتاد به‌دام آن نگار سیم اندام
سه بوسه از دو لب او شکار باید کرد
هوش مصنوعی: زمانی که به دام آن زیبای خوش‌اندام افتی، باید سه بوسه از دو لب او بگیری.
چو وصل بر سر کوی استوار خواهد شد
‌در سرای به قفل استوار باید کرد
هوش مصنوعی: زمانی که محبت و وصل در جایی برقرار شود، باید در آن مکان با عشق و تعهد به شکل محکمی از آن نگهداری کرد.
همه حدیث سماع و شراب بایدگفت
همه حکایت بوس وکنار بایدکرد
هوش مصنوعی: همه داستان‌ها درباره شنیدن و نوشیدنی خوش باید بیان شود و همه روایت‌ها درباره بوسه و آغوش باید انجام گیرد.
وگر به وقت صبوح از خمار باشد رنج
شراب و بوسه علاج خمار باید کرد
هوش مصنوعی: اگر در صبح زود از مستی رنج می‌بری، باید برای درمان این مستی از شراب و بوسه استفاده کنی.
چو یار نیست به دست آرزوست اینکه مرا
نخست باری تدبیر یار باید کرد
هوش مصنوعی: وقتی یار حضور ندارد، آرزوها به دست نمی‌آیند. بنابراین، ابتدا باید برای رسیدن به یار برنامه‌ریزی کرد.
شفیع باید بردن مگر بسازد یار
چو یار ساخته شد سازگار باید کرد
هوش مصنوعی: برای رسیدن به شفاعت و کمک از دیگران، باید ابتدا رابطه‌ی خوبی برقرار کرد. زمانی که این رابطه خوب برقرار شد، باید به سازگاری و هماهنگی بپردازیم.