گنجور

شمارهٔ ۱۰

ای روی تو رخشنده‌تر از قبلهٔ زردشت
بی‌روی تو چون زلف تو گوژست مرا پشت
‌عشق تو مرا کشت و هوای تو مرا سوخت
جور تو مرا خست و جفای تو مرا کشت
هر چند همه جور و جفای تو کشیدم
هرگز نکنم مهر و وفای تو فرامشت
برخیز و بیا تا ز رخ و زلف تو امشب
پر لاله کنم دامن و پر مشک‌ کنم مشت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای روی تو رخشنده‌تر از قبلهٔ زردشت
بی‌روی تو چون زلف تو گوژست مرا پشت
هوش مصنوعی: ای چهره‌ات از طلوع خورشید پاک‌تر و درخشان‌تر است، اما بدون وجود تو، همانند موهای پیچ‌دار و بی‌نظم شده‌ی من می‌شوم.
‌عشق تو مرا کشت و هوای تو مرا سوخت
جور تو مرا خست و جفای تو مرا کشت
هوش مصنوعی: عشق تو باعث نابودی من شد و اشتیاق به تو مرا می‌سوزاند. بدی‌های تو مرا خسته کردند و بی‌رحمی‌ات باعث مرگ من گردید.
هر چند همه جور و جفای تو کشیدم
هرگز نکنم مهر و وفای تو فرامشت
هوش مصنوعی: هرچند که سختی‌ها و ناراحتی‌های زیادی از تو متحمل شدم، اما هرگز عشق و وفاداری‌ام به تو را فراموش نخواهم کرد.
برخیز و بیا تا ز رخ و زلف تو امشب
پر لاله کنم دامن و پر مشک‌ کنم مشت
هوش مصنوعی: برخیز و بیا تا شب را با زیبایی‌های چهره و موی تو پر از گل‌های لاله کنم و دامنم را معطر به عطر مشک نمایم.