گنجور

شمارهٔ ۳۳

ای شاه عطا بخش که بخشنده‌تر از تو
چشم فلک پیر ندیدست جوانی
درویش به‌درگاه تو بشتافتم امروز
جود تو مرا کرد توانگر به‌ زمانی
شد قصهٔ من قصهٔ موسی‌که همی جست
از روشنی اندر شب تاریک نشانی
در آخر شب‌ گشت‌ کلیمی و رسولی
در اول شب بود کلیمی و شبانی
من شکر توگفتن نتوانم به‌تمامی
گر بر تن من‌گردد هر موی زبانی
همواره مدیح تو سگالم به‌دل و جان
کز بهر مدیح تو دلی دارم و جانی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شاه عطا بخش که بخشنده‌تر از تو
چشم فلک پیر ندیدست جوانی
هوش مصنوعی: ای پادشاه بخشنده‌ای که هیچگاه آسمان پیر، جوانی را با بخشندگی بیشتری از تو ندیده است.
درویش به‌درگاه تو بشتافتم امروز
جود تو مرا کرد توانگر به‌ زمانی
هوش مصنوعی: امروز به درگاه تو درخواست کردم و بخشش تو باعث شد که من ثروتمند شوم.
شد قصهٔ من قصهٔ موسی‌که همی جست
از روشنی اندر شب تاریک نشانی
هوش مصنوعی: داستان من به داستان موسی دچار شده است که در شب تاریک به دنبال نشانه‌ای از نور می‌گردد.
در آخر شب‌ گشت‌ کلیمی و رسولی
در اول شب بود کلیمی و شبانی
هوش مصنوعی: در پایان شب، کسی که یهودی بود و پیامبری در آغاز شب، یهودی و شبان بود.
من شکر توگفتن نتوانم به‌تمامی
گر بر تن من‌گردد هر موی زبانی
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم تمام شکرگزاری و سپاسگزاری‌ام را به زبان بیاورم، حتی اگر هر تار موی من هم زبان می‌شد.
همواره مدیح تو سگالم به‌دل و جان
کز بهر مدیح تو دلی دارم و جانی
هوش مصنوعی: من همیشه با دل و جان خود تو را ستایش می‌کنم، چرا که به خاطر ستایش تو، دلی پر از عشق و جانی پر از شوق دارم.