گنجور

شمارهٔ ۲۶

بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
بیا کی گویی اندر جام مانند گلابستی
به خوشی گویی اندر دیدهٔ بی‌خواب خوابستی
سحابستی قدح‌ گویی و می قطر سحابستی
طرب گویی که اندر دل دعای مستجابستی
اگر می نیستی یکسر همه دل‌ها خرابستی
وگر در کالبد جان را به دل هستی شرابستی
اگر این می به ابر اندر به چنگال عقابستی
از آن تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
هوش مصنوعی: می‌خواهم آن شرابی را بیاوری که فکر می‌کنی روحش مانند یاقوت خالص است یا مثل شمشیری است که در مقابل خورشید درخشش دارد.
بیا کی گویی اندر جام مانند گلابستی
به خوشی گویی اندر دیدهٔ بی‌خواب خوابستی
هوش مصنوعی: بیا و بگو که آیا در جام مانند گل و گلاب هستی، در حالی که در خوشی و آرامش به خواب رفته‌ای و در چشم‌های خواب‌آلودت، خواب را تجربه می‌کنی.
سحابستی قدح‌ گویی و می قطر سحابستی
طرب گویی که اندر دل دعای مستجابستی
هوش مصنوعی: ای همچون ابر، مانند جامی پر از شراب، و ای فرح بخش، چون باران. در دل تو دعایی است که به جایی خواهد رسید.
اگر می نیستی یکسر همه دل‌ها خرابستی
وگر در کالبد جان را به دل هستی شرابستی
هوش مصنوعی: اگر تو وجود نداشتی، همه دل‌ها آشفته و خراب می‌شدند و اگر در جسم خود هستی، دل‌ها مانند شراب شاداب و سرشار از زندگی‌اند.
اگر این می به ابر اندر به چنگال عقابستی
از آن تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی
هوش مصنوعی: اگر این شراب در ابر به چنگال عقاب باشد، تا آن زمان هیچ‌کس دیگری نخواهد چشید و در این صورت، هیچ‌کس نخواهد توانست از آن بهره‌مند شود.

حاشیه ها

1396/12/27 02:02
nabavar

شمارهٔ 113

رودکی
رودکی » قصاید و قطعات

بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
بیا کی گویی: اندر جام مانند گلابستی
به خوشی گویی: اندر دیدهٔ بی‌خواب خوابستی
سحابستی قدح گویی و می قطرهٔ سحابستی
طرب، گویی، که اندر دل دعای مستجابستی
اگر می نیستی، یکسر همه دل ها خرابستی
اگر در کالبد جان را ندیدستی، شرابستی
اگر این می به ابر اندر، به چنگال عقابستی
ازان تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی