شمارهٔ ۱۰
بیاید نام او در مَخلَص شعر
چنان کاندر نماز الله اکبر
نه دنیا بهر ما نفع است و ضَرّست
وزو ما را نه نفعستی و نه ضرّ
بدین معنی خرد نپسندد از ما
که با دریا کنیم او را برابر
اگر گردون بپیماید مثنی
و گر کشور بپیماید مکرر
ز قدرش کمتر آید هفت گردون
ز جاهش کمتر آید هفت کشور
ولی چون در وثاق او نهد پای
عدو چون از وفاق او کشد سر
حلال است آن ولی را خون انگور
حرام است آن عدو را شیر مادر
اگر در دولت او دوستانش
توانگر گشتهاند از زر و گوهر
حسودش هم توانگر شد که دارد
سرشک و چهره همچون گوهر و زر
ایا شاکر ز عدلت شاه و دستور
و یا راضی به دادت ملک و لشکر
چراغ اصل خویشی تا به آدم
جمال نسل خویشی تا به محشر
کسی کاندر انظرا شخص تو ببیند
سپهری را همی بیند مصور
فلک خواند تو را ابر گهربار
ملک خواند تورا ببر دلاور
به رزم اندر چنان کوشی که هرگز
نکوشد با درختان باد صرصر
اگر ناطق شوندی همچو مردم
به هر وقتی چه گردون و چه اختر
دهندی اختر و گردون گواهی
که در عالم نباشد چون تو دیگر
اگرچه مهتران بسیار دیدم
ندیدم بهتر از تو هیچ مهتر
چو بر دفتر نویسم شکر این قوم
کنم شکر تو را آغاز دفتر
بپیوستند بس عِقْد مدیحت
همه شایسته و زیبا و درخور
که پیوندد چنین عِقدی که تا حشر
بود بر گردن ایام زیور
همی تا بی عرض جوهر نباشد
چنان چون بیفلک خورشید ازهر
امارت چون فلک باد و تو خورشید
ریاست چون عَرَض باد و تو جوهر
ز نور رای تو دولت مزین
ز بوی خلق تو دنیا معطر
سرایت چون بهشت و بندگانت
چو حورالعین دمی چون آب کوثر
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیاید نام او در مَخلَص شعر
چنان کاندر نماز الله اکبر
هوش مصنوعی: بیا تا نام او در آغاز شعر آورده شود، مانند اینکه در نماز "الله اکبر" به زبان آورده میشود.
نه دنیا بهر ما نفع است و ضَرّست
وزو ما را نه نفعستی و نه ضرّ
هوش مصنوعی: نه از دنیا برای ما چیزی سود دارد و نه ضرر. از آن، نه بهرهای داریم و نه زیانی.
بدین معنی خرد نپسندد از ما
که با دریا کنیم او را برابر
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که عقل و خرد نمیپذیرد که ما چیز با ارزشی را با چیزی خیلی بزرگ و قابل توجه برابر بدانیم. برای مثال، نمیتوانیم ارزش یک چیز کوچک را با ارزش یک دریا مقایسه کنیم، چرا که دریا به مراتب بزرگتر و با ارزشتر است.
اگر گردون بپیماید مثنی
و گر کشور بپیماید مکرر
هوش مصنوعی: اگر آسمان به دور خود بچرخد و کشورهای مختلف همواره تغییر کنند،
ز قدرش کمتر آید هفت گردون
ز جاهش کمتر آید هفت کشور
هوش مصنوعی: قدرت و مقام او چنان بالا است که حتی هفت آسمان و هفت کشور نیز به پای او نمیرسند و از ارزش او کمتر محسوب میشوند.
ولی چون در وثاق او نهد پای
عدو چون از وفاق او کشد سر
هوش مصنوعی: اما زمانی که دشمنان در بند او گرفتار شوند، او به راحتی از توافق و دوستی آنها جدا میشود.
حلال است آن ولی را خون انگور
حرام است آن عدو را شیر مادر
هوش مصنوعی: خون ولی (ولایتمدار) درست و مجاز است، اما شیر مادر برای دشمن (عدو) ممنوع و غیرمجاز است. یعنی چیزی که در نظر اول ممکن است نادرست به نظر برسد، در واقع بر اساس موقعیت و نوع رابطه ممکن است قابل قبول باشد، در حالی که بسیاری از چیزهای دیگر ممکن است با وجود اصالت، برای دشمنان نامناسب و ممنوع باشد.
اگر در دولت او دوستانش
توانگر گشتهاند از زر و گوهر
هوش مصنوعی: اگر در دوران سلطنت او، دوستانش به خاطر طلا و جواهر ثروتمند شدهاند،
حسودش هم توانگر شد که دارد
سرشک و چهره همچون گوهر و زر
هوش مصنوعی: حتی حسود او هم به ثروت رسیده است چون او زیبایی و چهرهای چون جواهر و طلا دارد.
ایا شاکر ز عدلت شاه و دستور
و یا راضی به دادت ملک و لشکر
هوش مصنوعی: آیا تو از عدالت پادشاه و فرمانش سپاسگزار هستی یا از قضاوت و داد تو به پادشاهی و سپاه راضی هستی؟
چراغ اصل خویشی تا به آدم
جمال نسل خویشی تا به محشر
هوش مصنوعی: روشنی نژاد و اصالت آدمی تا روز قیامت به زیبایی نسل خود ادامه مییابد.
کسی کاندر انظرا شخص تو ببیند
سپهری را همی بیند مصور
هوش مصنوعی: اگر کسی در نگاهش تو را ببیند، گویی به تماشای آسمانی زیبا و پرنقش و نگار نشسته است.
فلک خواند تو را ابر گهربار
ملک خواند تورا ببر دلاور
هوش مصنوعی: آسمان تو را همچون ابری پربار میبیند و سرزمین تو را همچون موجودی قوی و دلیر میخواند.
به رزم اندر چنان کوشی که هرگز
نکوشد با درختان باد صرصر
هوش مصنوعی: در جنگ به قدری تلاش کن که مانند درختانی نباشی که با باد سرسخت نمیجنگند و فقط به آرامی از آن عبور میکنند.
اگر ناطق شوندی همچو مردم
به هر وقتی چه گردون و چه اختر
هوش مصنوعی: اگر تو مانند مردم عادی در هر زمانی سخن بگویی، دیگر نه آسمان و نه ستارهها تفاوتی نخواهند داشت.
دهندی اختر و گردون گواهی
که در عالم نباشد چون تو دیگر
هوش مصنوعی: تو را ستارهها و آسمان گواهی میدهند که در این دنیا هیچکس مثل تو وجود ندارد.
اگرچه مهتران بسیار دیدم
ندیدم بهتر از تو هیچ مهتر
هوش مصنوعی: هرچند افراد برجسته و سرشناس زیادی را دیدهام، اما هیچکس را بهتر از تو نیافتم.
چو بر دفتر نویسم شکر این قوم
کنم شکر تو را آغاز دفتر
هوش مصنوعی: وقتی که بر روی کاغذ چیزی مینویسم، ابتدا به خاطر این مردم شکرگزاری میکنم و تو را به عنوان آغازکننده تمام نوشتههایم یاد میکنم.
بپیوستند بس عِقْد مدیحت
همه شایسته و زیبا و درخور
هوش مصنوعی: زیباییها و شایستگیهای بسیار در وصف تو گرد هم آمدهاند و همگی به تو با احترام و تحسین مینگرند.
که پیوندد چنین عِقدی که تا حشر
بود بر گردن ایام زیور
هوش مصنوعی: این جمله به این مفهوم است که رابطۀای شکل میگیرد که تا روز قیامت، بر گردن زمان و روزگار زینت و زیبایی خواهد بود.
همی تا بی عرض جوهر نباشد
چنان چون بیفلک خورشید ازهر
هوش مصنوعی: تا زمانی که ارزش و جوهر در چیزی نباشد، مانند این است که خورشید بدون آسمان وجود داشته باشد.
امارت چون فلک باد و تو خورشید
ریاست چون عَرَض باد و تو جوهر
هوش مصنوعی: ساختمان و مقام مانند آسمان است، اما تو همانند خورشید درخشان و با ارزش هستی که در این مقام میدرخشی.
ز نور رای تو دولت مزین
ز بوی خلق تو دنیا معطر
هوش مصنوعی: از روشنی اندیشه تو، حکومت و سلطنت زینت مییابد و به خاطر عطر وجود تو، جهان خوشبو میشود.
سرایت چون بهشت و بندگانت
چو حورالعین دمی چون آب کوثر
هوش مصنوعی: سرایت مانند بهشت است و بندگانت مانند حوریان چشم. لحظهای مثل آب کوثر و سرشار از خیر و برکتاند.