گنجور

شمارهٔ ۴۶۱

شهنشه ملک شاه الب ارسلانی
جهان را خداوند و صاحب قِرانی
به اصل و نسب پادشاه زمینی
به عدل و هنر شهریار زمانی
شه شیربندی و کشورگشایی
شه ملک بخشی وگیتی ستانی
به دیدار روشن‌تر از آفتابی
به مقدار عالیتر از آسمانی
چو تقدیر بر نیک و بدکامکاری
چو خورشید بر بحر و بر کامرانی
قباد دگر در میان قبایی
جهان دگر در میان جهانی
به شمشیر آفاق را کدخدایی
به تدبیر اجرام را ترجمانی
به رزم اندرون شیر گوهر نمایی
به بزم اندرون ابرگوهر فشانی
چو تو رایگانی دهی زرّ و گوهر
بداندیش تو جان دهد رایگانی
اگر قهرمان هنر عقل باشد
تو اندر هنر عقل را قهرمانی
تو اندر دل شهریاری ضمیری
تو اندر تن بختیاری روانی
ز خارا همی نیزه بیرون گذاری
از آهن همی تیر بیرون جهانی
تورا کعبتین ظفر داد دولت
همی مهرهٔ فتح و نصرت ستانی
گر از سیر سیاره و دور گردون
گهی مرگ باشد گهی زندگانی
تو گردون و سیاره در دست داری
که سیاره تیری وگردون کمانی
گرفتی به شش سال ایران و توران
نمودی دل و زور الب ارسلانی
بگیری دگرسال هندوستان را
به تیغ گهر دار هندوستانی
فلک مژده دادست مر حاجیان را
که در بادیه آب دجله برانی
ایا پادشاهِ جهان‌ بخشِ عادل
پیمبر چنین داد ما را نشانی
که از امتم بادشاهی بیاید
پدید آورد عدل نوشیروانی
کند نام او فتح را رهنمایی
کند تیغ او ملک را پاسبانی
اگر راست باشد حدیث پیمبر
پدید آمد آن پادشاه و تو آنی
زعدل تو اندر میان بیابان
کند میش باگرک بازارگانی
به جایی‌که با بیم رفتی مبارز
همی با سلامت رود کاروانی
نداند کس اندیشهٔ خویش در دل
بدانسان که تو راز عالم بدانی
گر از تو بپرسد کسی راز عالم
چو اَلْحمد و چون قُل هُوَالله بخوانی
معانی به نام تو نازد همیشه
چو بنده معزّی به نظم معانی
به گاه جوانی تو را شعر گوید
که نیکو بود شاعری در جوانی
همی تا گل بوستانی بروید
به پیش تو بادا گل بوستانی
همی تا می ارغوانی بخندد
به دست تو بادا می ارغوانی
بماناد با فرّخیّ و سعادت
دل و دولت و عمر تو جاودانی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شهنشه ملک شاه الب ارسلانی
جهان را خداوند و صاحب قِرانی
هوش مصنوعی: شاه بزرگ و فرمانروای درخشان، خداوند و صاحب دوران‌ها و زمانه‌ها را به دنیا آورده است.
به اصل و نسب پادشاه زمینی
به عدل و هنر شهریار زمانی
هوش مصنوعی: اصل و نسب پادشاهی که بر زمین حکم می‌رانَد، براساس عدالت و هنر دیری پایدار است.
شه شیربندی و کشورگشایی
شه ملک بخشی وگیتی ستانی
هوش مصنوعی: شاهی که توانایی در نبرد دارد و کشورها را تسخیر می‌کند، همچنین شاهی که در تقسیم و برقراری عدالت در سرزمین‌ها مهارت دارد و به دنبال به دست آوردن دنیا و گیتی است.
به دیدار روشن‌تر از آفتابی
به مقدار عالیتر از آسمانی
هوش مصنوعی: به دیدار کسی می‌رویم که از آفتاب درخشان‌تر و از آسمان‌ها با‌ارزش‌تر است.
چو تقدیر بر نیک و بدکامکاری
چو خورشید بر بحر و بر کامرانی
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت بر خوب و بدی حکمرانی می‌کند، مانند تابش خورشید بر دریا و شادی.
قباد دگر در میان قبایی
جهان دگر در میان جهانی
هوش مصنوعی: قباد دیگر در دنیای جدیدی قرار دارد که کاملاً متفاوت از جهان قبلی است.
به شمشیر آفاق را کدخدایی
به تدبیر اجرام را ترجمانی
هوش مصنوعی: با نیروی اراده و هوشمندی، بر جهان تسلط یابم و به دقت، مفهوم ستارگان و پدیده‌های کیهانی را بیان کنم.
به رزم اندرون شیر گوهر نمایی
به بزم اندرون ابرگوهر فشانی
هوش مصنوعی: در جنگ مانند شیری باستانی و با ارزش خود را نشان می‌دهی، ولی در میهمانی و جشن به مانند ابری پر از گوهر، زیبایی و نعمت خود را پخش می‌کنی.
چو تو رایگانی دهی زرّ و گوهر
بداندیش تو جان دهد رایگانی
هوش مصنوعی: اگر تو چیزی با ارزش و گرانبها مانند طلا و جواهر را به رایگان به کسی بدهی، او احمق است اگر جان خود را برای یک چیز بی‌ارزش به خطر بیاندازد.
اگر قهرمان هنر عقل باشد
تو اندر هنر عقل را قهرمانی
هوش مصنوعی: اگر هنر عقل را قهرمانی در نظر بگیریم، تو به عنوان کسی که در این هنر مهارت دادی، خود قهرمان آن هستی.
تو اندر دل شهریاری ضمیری
تو اندر تن بختیاری روانی
هوش مصنوعی: تو در دل پادشاهی، روحی داری و در وجودت، بختی مانند یک روح زنده است.
ز خارا همی نیزه بیرون گذاری
از آهن همی تیر بیرون جهانی
هوش مصنوعی: از سنگ، نیزه‌ای می‌سازم و از آهن، تیری می‌سازم که در سراسر جهان پراکنده می‌شود.
تورا کعبتین ظفر داد دولت
همی مهرهٔ فتح و نصرت ستانی
هوش مصنوعی: تو به مقام والایی دست یافته‌ای و موفقیت و پیروزی را به خود اختصاص داده‌ای، همچون کعبه‌ای که دو بار به مردم افتخار می‌دهد.
گر از سیر سیاره و دور گردون
گهی مرگ باشد گهی زندگانی
هوش مصنوعی: اگر گاه مرگ باشد و گاه زندگی، این موضوع به گردش سیارات و چرخش زمان مرتبط است.
تو گردون و سیاره در دست داری
که سیاره تیری وگردون کمانی
هوش مصنوعی: تو کنترل دنیا و اجرام آسمانی را در اختیار داری به گونه‌ای که سیاره به شکل تیر و دنیا به شکل کمان برایت می‌باشد.
گرفتی به شش سال ایران و توران
نمودی دل و زور الب ارسلانی
هوش مصنوعی: در شش سالگی، تو توانستی که ایران و توران را به قلب و نیروی خود متصل کنی، ای پسر ارسلان.
بگیری دگرسال هندوستان را
به تیغ گهر دار هندوستانی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی سال های زیادی از هند را با دلیری و شجاعت در اختیار بگیری، باید همچون جواهرات با ارزش، هند را در دست بگیری و از آن حفاظت کنی.
فلک مژده دادست مر حاجیان را
که در بادیه آب دجله برانی
هوش مصنوعی: آسمان خوش خبری داده است به حاجیان که در بیابان آب دجله را روان کنند.
ایا پادشاهِ جهان‌ بخشِ عادل
پیمبر چنین داد ما را نشانی
هوش مصنوعی: ای پادشاهِ بخشنده و عادل جهان، آیا چنین نشانه‌ای به ما داده‌ای؟
که از امتم بادشاهی بیاید
پدید آورد عدل نوشیروانی
هوش مصنوعی: از میان مردم من، پادشاهی ظهور کند که مانند نوشیروان، عدالت را به ارمغان آورد.
کند نام او فتح را رهنمایی
کند تیغ او ملک را پاسبانی
هوش مصنوعی: نام او فتح است و او راهنمایی می‌کند. شمشیر او نیز از ملک پاسبانی می‌کند.
اگر راست باشد حدیث پیمبر
پدید آمد آن پادشاه و تو آنی
هوش مصنوعی: اگر سخنان پیامبر صحیح باشد، آن پادشاه ظهور می‌کند و تو در آن زمان حضور داری.
زعدل تو اندر میان بیابان
کند میش باگرک بازارگانی
هوش مصنوعی: در دل بیابان، میشی که در برابر گرگ قرار دارد، همچون تجارتی است که تحت عدالت تو قرار گرفته است.
به جایی‌که با بیم رفتی مبارز
همی با سلامت رود کاروانی
هوش مصنوعی: به جایی که با ترس و نگرانی رفتی، باید با ایمنی و آرامش کاروانی به راه بیفتی.
نداند کس اندیشهٔ خویش در دل
بدانسان که تو راز عالم بدانی
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از فکر و احساسات درونی خود به‌خوبی تو نسبت به اسرار جهان آگاه نیست.
گر از تو بپرسد کسی راز عالم
چو اَلْحمد و چون قُل هُوَالله بخوانی
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو درباره‌ی رازهای عالم بپرسد، باید همانند ذکر «الحمد» و «قل هو الله» بگویی.
معانی به نام تو نازد همیشه
چو بنده معزّی به نظم معانی
هوش مصنوعی: معانی همیشه به خاطر حضور تو به خود می‌بالند، مانند بنده‌ای که به خاطر مقامش به نظم و ترتیب می‌آید.
به گاه جوانی تو را شعر گوید
که نیکو بود شاعری در جوانی
هوش مصنوعی: در دوران جوانی، تو را شاعرانی خواهند سرود که نشان از نیکویی و زیبایی شعر در این دوران دارد.
همی تا گل بوستانی بروید
به پیش تو بادا گل بوستانی
هوش مصنوعی: هر زمان که گلی در باغ رویید، امیدوارم آن گل به سوی تو بیاید.
همی تا می ارغوانی بخندد
به دست تو بادا می ارغوانی
هوش مصنوعی: تا زمانی که می ارغوانی بخندد، امیدوارم که این نوشیدنی در دستان تو باشد.
بماناد با فرّخیّ و سعادت
دل و دولت و عمر تو جاودانی
هوش مصنوعی: با فرخندگی و خوشبختی زندگی کن و عمر و ثروت تو همیشگی باشد.