گنجور

شمارهٔ ۴۴۸

چیست آن رخشنده و پاک و زدوده‌ گوهری
فتنهٔ هر دشمنی و شحنهٔ هر لشکری
گوهری کاندر صفت مانند آبی روشن است
یا به هنگام عمل مانند سوزان آذری
اصلش از سنگ است وچون آتش فروزد روز جنگ
سنگ خارا از نهیب او شود خاکستری
پشت اسلام‌است ازین معنی ستایندش همی
روز آدینه خطیبان از سر هر منبری
سربه‌سر پرگوهرست و چون هنر باید نمود
گوهر او در هنر پیدا کند هر گوهری
راست‌گویی پیکر رخشان او چون آینه است
کاندرو دیده خیالی بیند از هر پیکری
روز رزم از خون دشمن بشکفاند ارغوان
ورچه رنگش درکبودی هست چون نیلوفری
اختر دشمن بسوزد چون بود روز نبرد
از کف سلطان درفشان چون زگردون اختری
افسر شاهان ملک سلطان که بی‌فرمان او
هیچ شاه اندر جهان بر سر ندارد افسری
آن خداوندی که پیمان بست با او روزگار
کز بقا بر عمر او هر روز بگشاید دری
کس نبیند زو همایون‌تر زمین را خسروی
کس نبیند زو مبارک‌تر جهان را داوری
نیست در عالم برون از بند پیمانش دلی
نیست درگیتی برون از خط فرمانش سری
زینت ایام باشد جاودان تا هر زمان
رسم او برگردن ایام بندد زیوری
عزم او آن است کز شمشیر او سالی دگر
کس نبیند در همه عالم بتی یا بتگری
گرچه آمد شاه ما بعداز همه نام‌آوران
بخت او عالیترست از قدر هر نام آوری
ورچه آمد مصطفی بعد از همه پیغمبران
قدر او افزون‌تر است از قدر هر پیغمبری
شهریارا آفتاب عالم افروزی مگر
زان‌ کجا نام تو مشهورست در هر کشوری
همت تو بر همه آفاق نعمت‌گسترست
نیست الا همت عالیْت‌ْ نعمت‌گستری
روز رزم از هیبت شمشیر گوهردار تو
بر تن خصم تو هر مویی شود چون نَشْتری
با حسام تو نماند در سپاه دشمنان
ناگسسته جوشنی و نا‌شکسته مغفری
هرکه نپسندد در و درگاه تو بالین خویش
روزگار او را ز محنت گستراند بستری
وانکه خواهد تا برآرد بر خلافت یک‌نفس
آن نفس در حنجرش گردد چو بُرّان خنجری
از سخا وجود توست افزایش هر خاطری
وز ثنا و مدح توست آرایش هر دفتری
مر تو را در حضرت عالی سعادت رهبرست
چون تو باشد هرکه دارد چون سعادت رهبری
پیش تو میر مؤید روز و شب خدمتگرست
نیست چون میر مؤید در جهان خدمتگری
هم ندیم است او به خدمت پیش تو هم چاکرست
اینت‌ شایسته ندیمی اینت‌ زیبا چاکری
کهترست او پیش تخت تو ولیکن در هنر
بر سر آزادگان هست او به واجب مهتری
از هنرمندی و عقل او را تویی پروردگار
کس ندید و کس نبیند چون تو چاکر پروری
تا بتابد مهر رخشان بر سپهر زودگرد
همچو زرین مهره‌ای از لاجوردین چنبری
همچنین بادی سر شاهان و تاج خسروان
یافته بوی نشاط تو سر هر سروری
یاور تو در همه کاری خدای دادگر
زانکه در هرکار ازو بهتر نباشد یاوری

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چیست آن رخشنده و پاک و زدوده‌ گوهری
فتنهٔ هر دشمنی و شحنهٔ هر لشکری
هوش مصنوعی: چه چیز درخشان و خالص است که هر دشمنی را فریب می‌دهد و برای هر لشکری ایجاد تهدید می‌کند؟
گوهری کاندر صفت مانند آبی روشن است
یا به هنگام عمل مانند سوزان آذری
هوش مصنوعی: یک گوهری وجود دارد که در وصفش می‌توان گفت مانند آبی شفاف و روشن است و در موقع عمل، همچون آتش سوزان می‌درخشد.
اصلش از سنگ است وچون آتش فروزد روز جنگ
سنگ خارا از نهیب او شود خاکستری
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سنگی که از دل زمین به دست آمده و محکم و استوار است، وقتی که آتش به آن برخورد کند و شعله ور شود، در روز نبرد و جنگ، در برابر نیروی عظیم و وحشتناک، به خاکستر تبدیل خواهد شد. این تصویر نشان می‌دهد که حتی محکم‌ترین چیزها در مواجهه با قدرت و نیروی آتش و جنگ، به راحتی نابود می‌شوند.
پشت اسلام‌است ازین معنی ستایندش همی
روز آدینه خطیبان از سر هر منبری
هوش مصنوعی: در روزهای جمعه، واعظان از هر منبری به ستایش اسلام می‌پردازند و این نشان‌دهنده پشتوانه قوی و حمایت از معنای آن است.
سربه‌سر پرگوهرست و چون هنر باید نمود
گوهر او در هنر پیدا کند هر گوهری
هوش مصنوعی: تمام وجود او پر از ارزش و خوبی است و برای نشان دادن این ارزش‌ها، باید هنر به کار برد. تنها در هنر است که می‌توان ماهیت و گوهری که در وجود هر فرد نهفته است را نمایان کرد.
راست‌گویی پیکر رخشان او چون آینه است
کاندرو دیده خیالی بیند از هر پیکری
هوش مصنوعی: راست گفتن او مانند آینه‌ای روشن و شفاف است که در آن هر کس می‌تواند تصویر خیالی خود را از هر چیزی ببیند.
روز رزم از خون دشمن بشکفاند ارغوان
ورچه رنگش درکبودی هست چون نیلوفری
هوش مصنوعی: در روز نبرد، گل‌های قرمز از خون دشمن می‌رویند و اگر رنگشان به آبی تغییر کند، مانند گل نیلوفر خواهند شد.
اختر دشمن بسوزد چون بود روز نبرد
از کف سلطان درفشان چون زگردون اختری
هوش مصنوعی: در روز نبرد، وقتی که دشمن از قدرت سلطان در امان نیست، مانند ستاره‌ی درخشانی که می‌سوزد، به شدت آسیب می‌بیند.
افسر شاهان ملک سلطان که بی‌فرمان او
هیچ شاه اندر جهان بر سر ندارد افسری
هوش مصنوعی: رشید شاهان و سلطان بزرگ، که بدون فرمان او هیچ شاهی در دنیا قدرت و رهبری ندارد.
آن خداوندی که پیمان بست با او روزگار
کز بقا بر عمر او هر روز بگشاید دری
هوش مصنوعی: آن خدایی که با زمان پیمان بسته است که هر روز به عمر او افزوده شود و در زندگی‌اش را به روی او بگشاید.
کس نبیند زو همایون‌تر زمین را خسروی
کس نبیند زو مبارک‌تر جهان را داوری
هوش مصنوعی: هیچ کس زمین را با شکوه‌تر از او نمی‌بیند، و هیچ کس جهان را با برکت‌تر از او نمی‌شناسد.
نیست در عالم برون از بند پیمانش دلی
نیست درگیتی برون از خط فرمانش سری
هوش مصنوعی: هیچ دلی در این جهان وجود ندارد که از بند عهد و پیمان او آزاد باشد و هیچ سر و رمزی در این دنیا نیست که فراتر از دستور و اراده او باشد.
زینت ایام باشد جاودان تا هر زمان
رسم او برگردن ایام بندد زیوری
هوش مصنوعی: زیبایی روزگار همیشه باقی می‌ماند و تا ابد، نشانه‌ای از آن بر دوش روزها قرار می‌گیرد.
عزم او آن است کز شمشیر او سالی دگر
کس نبیند در همه عالم بتی یا بتگری
هوش مصنوعی: او قصد دارد که با قدرت و تندی شمشیرش، به گونه‌ای کار کند که در هیچ جای دنیا، کسی برای یک سال دیگر نتواند بتی یا بت‌سازی را ببیند.
گرچه آمد شاه ما بعداز همه نام‌آوران
بخت او عالیترست از قدر هر نام آوری
هوش مصنوعی: هرچند شاه ما بعد از همه افراد مشهور و نام‌آور ظهور کرده است، اما بخت و تقدیر او بالاتر از ارزش هر شخص نام‌آوری است.
ورچه آمد مصطفی بعد از همه پیغمبران
قدر او افزون‌تر است از قدر هر پیغمبری
هوش مصنوعی: هر چند که پیامبر اسلام بعد از تمامی پیامبران آمد، ولی مقام و ارزش او از هر پیامبر دیگری بالاتر است.
شهریارا آفتاب عالم افروزی مگر
زان‌ کجا نام تو مشهورست در هر کشوری
هوش مصنوعی: ای شهریار، تو خورشید درخشان جهان هستی، از کجا نامت در هر سرزمینی معروف و شناخته شده است؟
همت تو بر همه آفاق نعمت‌گسترست
نیست الا همت عالیْت‌ْ نعمت‌گستری
هوش مصنوعی: همت تو در تمام دنیا گسترده است و جز همت بلند تو، گسترش نعمت ممکن نیست.
روز رزم از هیبت شمشیر گوهردار تو
بر تن خصم تو هر مویی شود چون نَشْتری
هوش مصنوعی: در روز جنگ، با دیدن شمشیر باارزش و باشکوه تو، دشمن احساس ترس و وحشت می‌کند و هر یک از موهای او به مانند نَشتر (چاقوی تیز) می‌شود.
با حسام تو نماند در سپاه دشمنان
ناگسسته جوشنی و نا‌شکسته مغفری
هوش مصنوعی: با وجود تو در سپاه دشمنان، هیچ چیز از جمله زره و کلاه‌خود باقی نمی‌ماند که سالم و کامل باشد.
هرکه نپسندد در و درگاه تو بالین خویش
روزگار او را ز محنت گستراند بستری
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را و جایگاه تو نپسندد، زندگی‌اش به گونه‌ای می‌شود که از رنج و سختی در امان نخواهد بود.
وانکه خواهد تا برآرد بر خلافت یک‌نفس
آن نفس در حنجرش گردد چو بُرّان خنجری
هوش مصنوعی: کسی که بخواهد در مقام خلافت قرار گیرد، باید بداند که این خواسته ممکن است به او آسیب برساند، چنان‌که در لحظه‌ای که خنجر بر خود او فرود می‌آید، او را از درون آسیب می‌زند.
از سخا وجود توست افزایش هر خاطری
وز ثنا و مدح توست آرایش هر دفتری
هوش مصنوعی: وجود تو سبب رونق و شادی دل‌هاست و ستایش و تمجید از تو، به زیبایی هر نوشتاری می‌افزاید.
مر تو را در حضرت عالی سعادت رهبرست
چون تو باشد هرکه دارد چون سعادت رهبری
هوش مصنوعی: شما در مقام بزرگ و محترم خود، نماینده سعادت و رهبری هستید، چرا که هر کسی که به رهبری و سعادت دست می‌یابد، باید ویژگی‌های شما را داشته باشد.
پیش تو میر مؤید روز و شب خدمتگرست
نیست چون میر مؤید در جهان خدمتگری
هوش مصنوعی: در حضور تو، میر مؤید روز و شب به خدمت آماده است و هیچکس در دنیا مانند میر مؤید به خدمت نخواهد بود.
هم ندیم است او به خدمت پیش تو هم چاکرست
اینت‌ شایسته ندیمی اینت‌ زیبا چاکری
هوش مصنوعی: او همدم وفاداری است که برای خدمت به تو همیشه آماده است و همزمان سرباز و بنده‌اش نیز هست. این نشان می‌دهد که چنین دوستی برای این مقام و موقعیت شایسته و زیباست.
کهترست او پیش تخت تو ولیکن در هنر
بر سر آزادگان هست او به واجب مهتری
هوش مصنوعی: این فرد از نظر مقام و جایگاه اجتماعی پایین‌تر از توست، اما در هنر و توانایی‌ها بر سر آزادگان برتری دارد و از نظر شایستگی و مهارت، سزاوار مقام بالاتری است.
از هنرمندی و عقل او را تویی پروردگار
کس ندید و کس نبیند چون تو چاکر پروری
هوش مصنوعی: تو خالق و پرورش‌دهنده‌ای از هنرمندی و خرد، هیچ کس او را مانند تو نمی‌بیند و نمی‌تواند ببیند.
تا بتابد مهر رخشان بر سپهر زودگرد
همچو زرین مهره‌ای از لاجوردین چنبری
هوش مصنوعی: هنگامی که خورشید در آسمان می‌تابد، مانند یک توپ طلایی از جواهر آبی‌رنگ می‌درخشد.
همچنین بادی سر شاهان و تاج خسروان
یافته بوی نشاط تو سر هر سروری
هوش مصنوعی: بادی که بوی نشاط تو را به همراه دارد، بر سر تاج‌داران و پادشاهان می‌وزد و حالتی شاداب به هر رهبری می‌بخشد.
یاور تو در همه کاری خدای دادگر
زانکه در هرکار ازو بهتر نباشد یاوری
هوش مصنوعی: یار و یاری‌دهنده‌ات در هر کاری، خداوند دادگر است، زیرا هیچ یاری در هیچ کاری از او بهتر نیست.