گنجور

شمارهٔ ۴۳۰

ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو
وی فخر ملک و رونق ملک از لقای تو
عید است و همچنانکه تو شادی به ‌روز عید
شادند ملک و دین به لقا و بقای تو
ای چون پدر همام و قلم در کفت همای
بر خلف فرخ است و همایون همای تو
دولت ندیم توست و خرد همنشین تو
تایید خویش توست و ظفر آشنای تو
در چشمهٔ وزارت و در بحر مملکت
ماند به آشنای پدر آشنای تو
ای عالم شریف که اندر چهار فصل
صافی است از غبار حوادث هوای تو
پنجاه سال بیش بود گر کنی شمار
تا هست دور چرخ به ‌کام و هوای تو
پاک و منزه است ز کبر و ریای خلق
پنجاه سال مرتبت و کبریای تو
آن چیست از کرم ‌که نکرده است کردگار
در دولت و ملوک و سلاطین به جای تو
فهرست مرسلات رسولان مُرسَل است
احوال روزگار عجایب نمای تو
تو در ری‌ای و هست به چین و به‌ قیروان
نام و نشان و حشمت و فرّ و بهای تو
خورشید عالمی تو درخشان ز برج سعد
وز شرق تا به غرب رسیده ضیای تو
چرخ بلند را نبود قدر بخت تو
ماه دو هفته را نبود نور رای تو
در گوش چرخ حلقه سزد نعل اسب تو
در چشم ماه سرمه سزد خاک پای تو
صد آفتاب مضمر و صد بحر مدغم است
زیر زره و د‌رعه و بند قبای تو
در جود اگر تو را به ‌گوا حاجت اوفتد
آثار میزبانی تو بس‌ گوای تو
یکساله دخل قیصر و فغفور و رآی هست
یک روزه در ضیافت خسرو عطای تو
چون کارگاه ششتر و بغداد و روم گشت
بازارگاه لشکر شاه از سخای تو
گر فیلسوف زر کند از مس به کیمیا
رای و کفایت است و هنر کیمیای تو
در حل و عقد همبر توفیق ایزدست
تدبیر خصم بند ولایت‌گشای تو
معیار ‌نفس و خاطر مردان عالم است
نفس شریف خاطر مردآزمای تو
حال مخالفان تو از رنج کاسته است
تا دیده‌اند طلعت راحت فزای تو
ناگه ربود دولت تو دشمنانت را
پاینده باد دولت دشمن ربای تو
هرچند بر وقار و حیا خشم غالب است
بر خشم غالب است وقار و حیای تو
بر هر زبان ‌که لفظ شهادت گذر کند
شاید که آن زبان نبود بی ‌دعای تو
ارجو که جاودانه بمانید همچنین
تو در وفای شاه و مَلَک در وفای تو
ایدون گمان برم که بهشتی مُصورست
چون بنگرم به صُفهٔ کاخ و سرای تو
ایزد ز نقش صورت روی بهشتیان
گویی بیافرید جهانی برای تو
معلومِ رأی توست‌ که هستم ز دیرباز
من بنده در سرای تو مدحت سرای تو
خواهم‌ که برشود سخن من بر آسمان
تا باشد آن سخن ز بلندی سزای تو
هرچند از عطای تو حشمت فزون شود
از صد عطا به است مرا یک رضای تو
این فخر بس مرا که بزرگان روزگار
بر من ثناکنند چو گویم ثنای تو
تا پادشاه تن به همه وقت دل بود
از تو به شکر باد دل پادشای تو
عید تو باد فرّخ و هر روز عید باد
در خدمت تو بر خَدَم و اولیای تو
امروز عزّ و جاه جزای تو از فلک
فردا بهشت و حور ز یزدان جزای تو
تو شاه را مشیر و مشیر تو بخت نیک
تو کدخدای شاه و معین کدخدای تو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو
وی فخر ملک و رونق ملک از لقای تو
هوش مصنوعی: ای تو که محور دین و یاری‌دهنده آنی، بقای تو باعث افتخار و زینت سرزمین است.
عید است و همچنانکه تو شادی به ‌روز عید
شادند ملک و دین به لقا و بقای تو
هوش مصنوعی: این روز عید است و همچنان که تو در این روز شادی می‌کنی، کشور و دین نیز به خاطر دیدن تو و استمرار وجودت خوشحال هستند.
ای چون پدر همام و قلم در کفت همای
بر خلف فرخ است و همایون همای تو
هوش مصنوعی: چون پدر تو در علم و دانش برجسته و در راستای قلم و نویسندگی مهارت داری، پس فرزندان تو نیز درخشان و نیکو خواهند بود و به همین ترتیب، تو نیز درخشش و بزرگای خاصی داری.
دولت ندیم توست و خرد همنشین تو
تایید خویش توست و ظفر آشنای تو
هوش مصنوعی: خوشبختی و شادی همراه توست و عقل و خرد، یار و همدم تو هستند. تأیید و حمایت آن‌ها از توست و نیکی و پیروزی، دوست تو به شمار می‌آید.
در چشمهٔ وزارت و در بحر مملکت
ماند به آشنای پدر آشنای تو
هوش مصنوعی: در چشمهٔ وزارت و در دریاى کشور، او تنها به خاطر دوستی پدر تو مانده است.
ای عالم شریف که اندر چهار فصل
صافی است از غبار حوادث هوای تو
هوش مصنوعی: ای دانشمند محترم، تو در میان چهار فصل سال مانند هوایی پاک و بدون غبار حوادث هستی.
پنجاه سال بیش بود گر کنی شمار
تا هست دور چرخ به ‌کام و هوای تو
هوش مصنوعی: اگر پنجاه سال دیگر هم حساب کنی، باز هم به نظر می‌رسد که دوران زندگی به نفع و خواسته‌های تو در حال جریان است.
پاک و منزه است ز کبر و ریای خلق
پنجاه سال مرتبت و کبریای تو
هوش مصنوعی: تو که به مدت پنجاه سال، از هر گونه تکبر و نیرنگ دل مردم پاک و خالص بوده‌ای، دارای مقام و بزرگواری خاصی هستی.
آن چیست از کرم ‌که نکرده است کردگار
در دولت و ملوک و سلاطین به جای تو
هوش مصنوعی: این چه نعمت و لطفی است که خداوند در زندگی و حکومت پادشاهان و سلطان‌ها به جای تو قرار داده است.
فهرست مرسلات رسولان مُرسَل است
احوال روزگار عجایب نمای تو
هوش مصنوعی: فهرست پیام‌های فرستاده شده از سوی پیامبران، نشانه‌ای از وضعیت روزگار و عجایب آن است که به تو نمایان می‌شود.
تو در ری‌ای و هست به چین و به‌ قیروان
نام و نشان و حشمت و فرّ و بهای تو
هوش مصنوعی: تو در ری زندگی می‌کنی و در چین و قیروان، نام و نشانی و بزرگی و اعتبار و ارزش تو وجود دارد.
خورشید عالمی تو درخشان ز برج سعد
وز شرق تا به غرب رسیده ضیای تو
هوش مصنوعی: تو همچون خورشیدی هستی که درخشش و نور تو از برج سعد آغاز شده و از شرق تا غرب را پر کرده است.
چرخ بلند را نبود قدر بخت تو
ماه دو هفته را نبود نور رای تو
هوش مصنوعی: چرخ بلند زمین، برای تو ارزشی ندارد و بخت تو مانند ماهی است که دو هفته نور ندارد، یعنی شرایط و شانس تو مناسب نیست.
در گوش چرخ حلقه سزد نعل اسب تو
در چشم ماه سرمه سزد خاک پای تو
هوش مصنوعی: حلقه‌ای که به دور چرخ خداینده می‌چرخد، به نعل اسب تو می‌آید و خاکی که زیر پای توست، به چشم ماه سرمه‌ای زیبا می‌بخشد.
صد آفتاب مضمر و صد بحر مدغم است
زیر زره و د‌رعه و بند قبای تو
هوش مصنوعی: زیر زره و لباس تو، صد آفتاب و صد دریا نهفته است. این نشان‌دهنده‌ی قدرت، ارزش و زیبایی نهفته در وجود توست.
در جود اگر تو را به ‌گوا حاجت اوفتد
آثار میزبانی تو بس‌ گوای تو
هوش مصنوعی: اگر در بخشش خود نیاز به شاهدی داشته باشی، نشانه‌های مهمان‌نوازی‌ات گواهی بر بخشش تو خواهد بود.
یکساله دخل قیصر و فغفور و رآی هست
یک روزه در ضیافت خسرو عطای تو
هوش مصنوعی: یک سال درآمدهای بزرگترین پادشاهان همچون قیصر و کسرى به اندازه یک روز هدیه و عطاى تو نیست.
چون کارگاه ششتر و بغداد و روم گشت
بازارگاه لشکر شاه از سخای تو
هوش مصنوعی: به خاطر سخاوت تو، شهرهایی مانند شوشتر، بغداد و روم حالتی مانند بازار بزرگ لشکر شاه پیدا کردند.
گر فیلسوف زر کند از مس به کیمیا
رای و کفایت است و هنر کیمیای تو
هوش مصنوعی: اگر فیلسوف بتواند مس را با دانش و بینش خود به طلا تبدیل کند، این کافی است و هنر تو نیز معجزه‌گر است.
در حل و عقد همبر توفیق ایزدست
تدبیر خصم بند ولایت‌گشای تو
هوش مصنوعی: در مسائلی که حل و فصل می‌شود، موفقیت به دست خداوند است و تدابیر دشمن به خاطر لطف و هدایت تو بسته شده است.
معیار ‌نفس و خاطر مردان عالم است
نفس شریف خاطر مردآزمای تو
هوش مصنوعی: معیار شخصیت و درک افراد باهوش و بزرگ، به نفس و ذهن آن‌ها بستگی دارد. نفس باارزش و خویشتن‌داری تو هم نشان‌دهنده قدرت و قابلیت‌های توست.
حال مخالفان تو از رنج کاسته است
تا دیده‌اند طلعت راحت فزای تو
هوش مصنوعی: مخالفان تو از درد و رنج خود کاسته‌اند چرا که روی زیبای تو را دیده‌اند و به آرامش رسیده‌اند.
ناگه ربود دولت تو دشمنانت را
پاینده باد دولت دشمن ربای تو
هوش مصنوعی: ناگهان خوشی و موفقیت تو دشمنانت را تحت تأثیر قرار دهد، و این موفقیت تو برای همیشه پایدار باد.
هرچند بر وقار و حیا خشم غالب است
بر خشم غالب است وقار و حیای تو
هوش مصنوعی: با اینکه خشم بر آرامش و نجابت تو غلبه کرده، اما همچنان آرامش و نجابت تو بر خشم چیره است.
بر هر زبان ‌که لفظ شهادت گذر کند
شاید که آن زبان نبود بی ‌دعای تو
هوش مصنوعی: هر زبانی که نام شهادت را بر زبان بیاورد، ممکن است آن زبان بدون دعای تو وجود نداشته باشد.
ارجو که جاودانه بمانید همچنین
تو در وفای شاه و مَلَک در وفای تو
هوش مصنوعی: امیدوارم که همیشه پایدار بمانید، همان‌طور که شما به شاه وفادارید و شاه نیز به شما وفادار است.
ایدون گمان برم که بهشتی مُصورست
چون بنگرم به صُفهٔ کاخ و سرای تو
هوش مصنوعی: وقتی به تزئینات و زیبایی‌های کاخ و خانه‌ات نگاه می‌کنم، به نظرم می‌رسد که بهشتی زیبا و خیال‌انگیز است.
ایزد ز نقش صورت روی بهشتیان
گویی بیافرید جهانی برای تو
هوش مصنوعی: خداوند به مانند کسی که دنیایی را برای تو خلق کرده، از زیبایی صورت بهشتیان نقش و نگار آفریده است.
معلومِ رأی توست‌ که هستم ز دیرباز
من بنده در سرای تو مدحت سرای تو
هوش مصنوعی: من از زمان‌های دور خضوع و بندگی‌ام را در خانه تو نشان داده‌ام و خوب می‌دانم که نظر تو در مورد من چیست.
خواهم‌ که برشود سخن من بر آسمان
تا باشد آن سخن ز بلندی سزای تو
هوش مصنوعی: می‌خواهم که حرفم به بلندای آسمان برسد تا شایسته تو باشد.
هرچند از عطای تو حشمت فزون شود
از صد عطا به است مرا یک رضای تو
هوش مصنوعی: هرچند که بخشش‌های تو باعث افزایش رفاه و قدرت من شود، اما برای من یک رضایت از تو از صد بخشش بهتر است.
این فخر بس مرا که بزرگان روزگار
بر من ثناکنند چو گویم ثنای تو
هوش مصنوعی: این برای من افتخار بزرگی است که وقتی بزرگان زمان درباره من صحبت می‌کنند و از من تعریف می‌کنند، من هم در مقابلشان از تو ستایش کنم.
تا پادشاه تن به همه وقت دل بود
از تو به شکر باد دل پادشای تو
هوش مصنوعی: اگر پادشاه در همه حال به تو و مهر تو فکر کند، جای شکرگزاری دارد که دل پادشاه به تو تعلق دارد.
عید تو باد فرّخ و هر روز عید باد
در خدمت تو بر خَدَم و اولیای تو
هوش مصنوعی: عید شما مبارک و خوش باشد و هر روز برایتان عید باشد؛ در خدمت شما و خدمتگزاران و دوستانتان.
امروز عزّ و جاه جزای تو از فلک
فردا بهشت و حور ز یزدان جزای تو
هوش مصنوعی: امروز مقام و منزلت تو در دنیا پاداشی است که فردا بهشت و نعمت‌های آن در انتظار توست.
تو شاه را مشیر و مشیر تو بخت نیک
تو کدخدای شاه و معین کدخدای تو
هوش مصنوعی: تو مشاور پادشاهی و پادشاه برای تو آرزوی نیکویی دارد، تو مانند کدخدای پادشاهی و یاری برای کدخدای خود هستی.