شمارهٔ ۴۱۲
زباغ و راغ به آسیب لشکر تِشرین
گرفت راه هزیمت سپاه فروردین
برون کشید ز باغ و ز راغ رایت خویش
چو دید بر سر کهسار رایت تشرین
چه رایتی است که تشرین زدست بر کهسار
که شد به لون دگر عالم بهشت آیین
گرفت گونهٔ دینار دشت مینا رنگ
نهاد تودهٔ کافور کوه مشکآگین
پدید شد به هوا بر مثال اهریمن
نهفته شد بهزمین در نگار حورالعین
نه باغ را خبرست از بنفشه و سوسن
نه راغ را اثرست از شکوفه و نسرین
نه هست لالهٔ کوهی پلنگ را بستر
نه هست سوسن حمری تذرو را بالین
اگرچه فصل بهار از خزان بهشت که دید
همی شکفته از آنگردد وکآشفته ازین
من از خزان به یکی چیز شاکرم که خزان
زبانهای درختان همی کند زرین
ز بهر آنکه درختان به آن زبان خوانند
به جشن مهر مدیح وزیر شاه زمین
نظام ملک رضیّ خلیفه شمس کفات
غیاث دولت و صدر اجل قوامالدین
ابوعلی حسن آن صاحبی که در عقبی
روان صاحب کافی به مهر اوست رهین
شعاع روزبهی تابد از جبین کسی
که در پرستش او برنهد به خاک جبین
سپهر تا به قیامت جدا نخواهد کرد
ز دست دولت او دامن شهور و سنین
به شکل حلقهٔ انگشتری است چنبر چرخ
ز بخت اوست در انگشتری نشانده نگین
اگر میان یم اندر صدف ندیدستی
نگاهکن قلم او در آن خجسته یمین
اگر خبر بدی ابلیس را ز نور دلش
به نار فخر و تکبر نکردی آن مسکین
سجود کردی و هرگز نگفتی آدم را
من آفریده ز نارم تو آفریده ز طین
ایا متابع رای تو مهر روشن تاب
و یا مسخرکلک تو عقل روشن بین
وزیر بازپسین خوانمت که تازه شده است
به روزگار تو دین رسول بازپسین
تو آن خجسته وزیریکه ازکفایت تو
کشید دولت سلجوق سر به علیین
تو آن ستوده مشیری که در فتوح و ظفر
شدستکلک تو با طبع شهریار قرین
تو آدمی و همه خلق چون فریشتگان
مخالف تو چو ابلیس خاک راه و لعین
اگر ز بهر تو ابلیس یک سجود نکرد
سزای لعنت گشته است تا به یومالدین
هر آن دعا که ز بهر تو بر شود به هوا
ستارهوار بتابد بر آسمان و زمین
ضمیر پاک تورا دیو کی کند وسواس
که هست بر سر تو پرّ جبرئیل امین
ز چرخ بر تو ثنا وزستارگان احسنت
ز بخت بر تو دعا وز فرشتگان آمین
تویی دلیل و معین جهانیان شب و روز
خدای باد تو را روز و شب دلیل و معین
کسی که بر تن و جان تو آفرین نکند
مباد بر تن و بر جان او مگر نفرین
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زباغ و راغ به آسیب لشکر تِشرین
گرفت راه هزیمت سپاه فروردین
هوش مصنوعی: درختان و باغها در برابر حملهی لشکر پاییز آسیب دیدند و سپاه بهاری از مسیر شکست فرار کردند.
برون کشید ز باغ و ز راغ رایت خویش
چو دید بر سر کهسار رایت تشرین
هوش مصنوعی: پرچم خود را از باغ و دشت بیرون آورد، چون پرچم فصل پاییز را بر فراز کوهها دید.
چه رایتی است که تشرین زدست بر کهسار
که شد به لون دگر عالم بهشت آیین
هوش مصنوعی: چه نشانهای است که به کوهها و دشتها زده شده و دنیای جدیدی به رنگ بهشت درآمده است؟
گرفت گونهٔ دینار دشت مینا رنگ
نهاد تودهٔ کافور کوه مشکآگین
هوش مصنوعی: رنگ صورت دشت مینا به رنگ سکههای طلا درآمد و تودهای از کافور رنگ کوه را به عطر مشک آغشته کرده است.
پدید شد به هوا بر مثال اهریمن
نهفته شد بهزمین در نگار حورالعین
هوش مصنوعی: در آسمان، بهمانند شیطانی نمایان شد و در زمین، مانند یک نگار زیبا و دلفریب پنهان گشت.
نه باغ را خبرست از بنفشه و سوسن
نه راغ را اثرست از شکوفه و نسرین
هوش مصنوعی: نه باغ از وجود بنفشه و سوسن آگاه است و نه باغبان اثر شکوفه و نسرین را میداند.
نه هست لالهٔ کوهی پلنگ را بستر
نه هست سوسن حمری تذرو را بالین
هوش مصنوعی: نه لالهٔ کوهی برای پلنگ جایی دارد و نه سوسن حمری برای تذرو، به عبارت دیگر، در این مکان نه محلی برای آرامش و خوابیدن پلنگ وجود دارد و نه جایی برای استراحت تذرو.
اگرچه فصل بهار از خزان بهشت که دید
همی شکفته از آنگردد وکآشفته ازین
هوش مصنوعی: به رغم اینکه فصل بهار زیباییهای خود را از خزان بهشت میبیند، اما تحت تأثیر آن، دچار تغییر و بینظمی میشود.
من از خزان به یکی چیز شاکرم که خزان
زبانهای درختان همی کند زرین
هوش مصنوعی: من از فصل پاییز به یک دلیل سپاسگزارم؛ آن هم این که پاییز بر سرِ درختان شاخ و برگشان را طلاگون میکند.
ز بهر آنکه درختان به آن زبان خوانند
به جشن مهر مدیح وزیر شاه زمین
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه درختان به آن زبان صحبت میکنند، در جشن مهر، مدح وزیر شاه زمین را میخوانند.
نظام ملک رضیّ خلیفه شمس کفات
غیاث دولت و صدر اجل قوامالدین
هوش مصنوعی: حاکمیت کشور به دست فردی شایسته و مورد رضایت است که نور و زندگی را به جامعه میبخشد و در برپایی دولت و حفظ عدالت نقش کلیدی دارد.
ابوعلی حسن آن صاحبی که در عقبی
روان صاحب کافی به مهر اوست رهین
هوش مصنوعی: ابوعلی حسن، شخصیتی است که در قیامت، به خاطر محبت و علمش، در سایه حمایت خداوند قرار دارد و از فضل او بهرهمند خواهد شد.
شعاع روزبهی تابد از جبین کسی
که در پرستش او برنهد به خاک جبین
هوش مصنوعی: نور و روشنی روز به مانند تابی از پیشانی کسی ساطع میشود که در عبادت و پرستش او، پیشانیاش را بر خاک میگذارد.
سپهر تا به قیامت جدا نخواهد کرد
ز دست دولت او دامن شهور و سنین
هوش مصنوعی: آسمان تا پایان زندگی بشر، تاجگذاری و نعمتهای او را از ماهها و سالها جدا نخواهد کرد.
به شکل حلقهٔ انگشتری است چنبر چرخ
ز بخت اوست در انگشتری نشانده نگین
هوش مصنوعی: چرخ زندگی مانند حلقهی انگشتری است و سرنوشت او همانند نگینی در این حلقه قرار دارد.
اگر میان یم اندر صدف ندیدستی
نگاهکن قلم او در آن خجسته یمین
هوش مصنوعی: اگر در دریا درون صدف چیزی نمیدیدی، بنگر که قلم او در آن دست راست خوشبخت چه کرده است.
اگر خبر بدی ابلیس را ز نور دلش
به نار فخر و تکبر نکردی آن مسکین
هوش مصنوعی: اگر خبر بدی ابلیس را از نور دلش به خاطر فخر و غرور نرساندی، آن موجود بیچاره است.
سجود کردی و هرگز نگفتی آدم را
من آفریده ز نارم تو آفریده ز طین
هوش مصنوعی: تو در برابر خداوند سجود کردی و هرگز نگفتی که من آدم را از آتش آفریدم، در حالی که تو از گل ساخته شدهای.
ایا متابع رای تو مهر روشن تاب
و یا مسخرکلک تو عقل روشن بین
هوش مصنوعی: آیا پیرو نظر تو، ستارهای درخشان وجود دارد یا اینکه فریب کارهای تو باعث میشود عقل روشن من مسخره شود؟
وزیر بازپسین خوانمت که تازه شده است
به روزگار تو دین رسول بازپسین
هوش مصنوعی: من وزیر آخرین پیامبر را مینامم، چرا که دین او در روزگار تو تازه و نو شده است.
تو آن خجسته وزیریکه ازکفایت تو
کشید دولت سلجوق سر به علیین
هوش مصنوعی: تو آن وزیر خوشبختی که با دانایی و شایستگیات، دولت سلجوق را به اوج و علو رساندی.
تو آن ستوده مشیری که در فتوح و ظفر
شدستکلک تو با طبع شهریار قرین
هوش مصنوعی: تو آن ستودهای که در فتح و پیروزی به موفقیت رسیدهای و قلم تو با طبع شریف پادشاه همخوانی دارد.
تو آدمی و همه خلق چون فریشتگان
مخالف تو چو ابلیس خاک راه و لعین
هوش مصنوعی: تو انسان هستی و تمام مخلوقات دیگر مانند فرشتگان به تو احترام میگذارند، اما شیطان مانند ابلیس در برابر تو سرکش است و پست و حقیر به شمار میرود.
اگر ز بهر تو ابلیس یک سجود نکرد
سزای لعنت گشته است تا به یومالدین
هوش مصنوعی: اگر ابلیس فقط به خاطر تو یک بار هم سجده نمیکرد، سزاوار لعنتی شده است که تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.
هر آن دعا که ز بهر تو بر شود به هوا
ستارهوار بتابد بر آسمان و زمین
هوش مصنوعی: هر دعایی که به خاطر تو به آسمان میرود، مانند ستارهای در آسمان و زمین میدرخشد.
ضمیر پاک تورا دیو کی کند وسواس
که هست بر سر تو پرّ جبرئیل امین
هوش مصنوعی: ضمیر پاک و نیک تو چطور میتواند تحت تأثیر وسوسههای شیطانی قرار بگیرد، در حالی که بالای سر تو فرشته جبرئیل و نعمتهای الهی حضور دارند؟
ز چرخ بر تو ثنا وزستارگان احسنت
ز بخت بر تو دعا وز فرشتگان آمین
هوش مصنوعی: از آسمان برای تو ستایش میکنند و ستارهها برایت نیکو بختی میطلبند. از جانب بخت نیز برایت دعا میشود و فرشتگان آمین میگویند.
تویی دلیل و معین جهانیان شب و روز
خدای باد تو را روز و شب دلیل و معین
هوش مصنوعی: تو هستی دلیل و راهنمای همهی جهانیان در شب و روز، و خداوند تو را در تمامی لحظات، راهنما و دلیل قرار داده است.
کسی که بر تن و جان تو آفرین نکند
مباد بر تن و بر جان او مگر نفرین
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو پیامی نیکو نرساند، نباید بر او چیزی جز بدگویی و نفرین داشته باشی.