گنجور

شمارهٔ ۴۰۴

بیافرید خداوند آسمان و زمین
دو آفتاب که هر دو منورند به دین
یک آفتاب دُرفشان شده ز روی سپهر
یک آفتاب فروزان شده ز روی زمین
همی فزاید از آن آفتاب قُوّت طبع
همی فزاید ازین آفتاب قُوّت دین
مغان به طاعت آن بر زمین نهاده رخان
شهان به خدمت این بر زمین نهاده جبین
سپهر و جملهٔ سیّارگان مُسَخّر آن
زمین و جملهٔ شاهنشهان مُسَخّر این
نظامِ عالم از این آفتاب بیشترست
که جای خویش همه ساله تخت دارد و زین
خدایگانی کز رأی و همت و نظرش
عزیز شد قلم و تیغ و تاج و تخت و نگین
گرفت ملک زآیین و رسم او رونق
که هست خسرو فرخنده‌رسم و خوب‌آیین
اگر به جهد بکوشند اختران فلک
به صد هزار قِرانَش‌ْ نیاورند قرین
وگر شمارکنند آنچه کرد در یک سال
فَذلِکش نتوان یافت از شُهور و سنین
شهان رسند به مقصود در کمین و مصاف
رسید شاه به مقصود بی‌مصاف و کمین
ز بهر ایمنی روزگار و راحت خلق
گمان خویش به اقبال خویش کرد یقین
حسود بیهده کردار پیش او از بیم
چنان نمود که روباه پیش شیر عرین
مخالفان را اقبال او و دولت او
چنان گرفت که گیرد تَذَروْ را شاهین
کشید باز همین وقت لشکری سوی شام
بتوخت از دل اعدا به تیغ بران‌کین
شهی است اوکه به یک سال در دو فتح‌ کند
به‌ حدَ شام چنان و به حدَ بلخ چنین
خدایگانا هستی نشسته بر در بلخ
رسیده صاعقهٔ تیغ تو به روم و به چین
سریر تو چو سپهرست و مرکب تو چو باد
گهی سپهر نشینی و گاه بادنشین
تویی که عدل تو رضوان شدست در عالم
شکفت عالم ازو سربه‌سر چو خلد برین
تویی‌که تیغ و کف تو خبر دهند همی
زصورت مَلَک‌الْموت و جبرئیل امین
تو شاه باز پسینی درین جهان ملکا
چنانکه بود محمد رسول باز پسین
همیشه تاکه ز تشرین صبا کند نیسان
همیشه تاکه ز نیْسان خزان ‌کند تِشْرین
دل تو شاد همی باد و دولت تو بلند
زبخت نیک تورا دانش و هنر تلقین
رعایت تو و عدل تو و عنایت تو
به دین و دنیا پیوسته تا به یوم‌الدین
تو بر مراد دل خویش جام باده به دست
زخلق بر تو دعا وَزْ فرشتگان آمین

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیافرید خداوند آسمان و زمین
دو آفتاب که هر دو منورند به دین
هوش مصنوعی: خداوند آسمان و زمین را آفرید و دو خورشید به وجود آورد که هر دو به نور ایمان روشن‌اند.
یک آفتاب دُرفشان شده ز روی سپهر
یک آفتاب فروزان شده ز روی زمین
هوش مصنوعی: از آسمان، یک خورشید نورانی ظهور کرده و از زمین هم یک خورشید درخشان به وجود آمده است.
همی فزاید از آن آفتاب قُوّت طبع
همی فزاید ازین آفتاب قُوّت دین
هوش مصنوعی: از نور آفتاب، قدرت و نیروی طبیعت افزایش می‌یابد و همچنین از این نور، نیرو و قوت دین نیز بیشتر می‌شود.
مغان به طاعت آن بر زمین نهاده رخان
شهان به خدمت این بر زمین نهاده جبین
هوش مصنوعی: دست‌های مغان به خاطر بندگی خدا به زمین افتاده است، اما در مقابل، صورت‌های پادشاهان به خاطر خدمت به دیگران به زمین خم شده است.
سپهر و جملهٔ سیّارگان مُسَخّر آن
زمین و جملهٔ شاهنشهان مُسَخّر این
هوش مصنوعی: آسمان و تمامی سیارات در اختیار زمین هستند و همهٔ پادشاهان نیز تحت فرمان همین زمین‌اند.
نظامِ عالم از این آفتاب بیشترست
که جای خویش همه ساله تخت دارد و زین
هوش مصنوعی: چشم انداز جهان از این خورشید بزرگ‌تر است، زیرا هر ساله در مکان خود ثابت و پایدار است و بر تخت خود نشسته است.
خدایگانی کز رأی و همت و نظرش
عزیز شد قلم و تیغ و تاج و تخت و نگین
هوش مصنوعی: خدای بزرگی که با تدبیر و اراده‌اش، قلم، شمشیر، تاج، تخت و انگشتر را به ارزش و اهمیت رسانده است.
گرفت ملک زآیین و رسم او رونق
که هست خسرو فرخنده‌رسم و خوب‌آیین
هوش مصنوعی: کشور از بهبود آداب و رسومش رونق گرفته است؛ زیرا پادشاهی خوش‌خلق و نیکوconduct دارد.
اگر به جهد بکوشند اختران فلک
به صد هزار قِرانَش‌ْ نیاورند قرین
هوش مصنوعی: اگر ستارگان آسمان تلاش کنند، هیچ‌گاه نمی‌توانند به اندازه‌ی یک قِرانِ ساده برابری و هم‌طرازی با انسان را به ارمغان آورند.
وگر شمارکنند آنچه کرد در یک سال
فَذلِکش نتوان یافت از شُهور و سنین
هوش مصنوعی: اگر بخواهند کارهایی را که در یک سال انجام داده‌ایم شمارش کنند، هرگز نمی‌توانند به اندازه‌ای که در طول سال‌های مختلف و ماه‌ها تجربه و انجام داده‌ایم به آن دست یابند.
شهان رسند به مقصود در کمین و مصاف
رسید شاه به مقصود بی‌مصاف و کمین
هوش مصنوعی: سلاطین به هدف‌های خود می‌رسند و برای این کار نیاز به جنگ و کمین کردن دارند، اما این پادشاه بدون نیاز به جنگ و کمین به هدف خود دست می‌یابد.
ز بهر ایمنی روزگار و راحت خلق
گمان خویش به اقبال خویش کرد یقین
هوش مصنوعی: برای حفظ ایمنی زندگی و آسایش مردم، به خوش شانسی خود ایمان داشت.
حسود بیهده کردار پیش او از بیم
چنان نمود که روباه پیش شیر عرین
هوش مصنوعی: حسود بی‌دلیل در حضور او رفتاری از خود نشان می‌دهد که شبیه به رفتار روباهی است که در مقابل شیر قوی و خطرناک قرار دارد. این نشان‌دهنده ترس و احتیاط اوست.
مخالفان را اقبال او و دولت او
چنان گرفت که گیرد تَذَروْ را شاهین
هوش مصنوعی: مخالفان او به قدری تحت تأثیر موفقیت و خوشبختی او قرار گرفتند که مانند پرنده‌ای شکارچی که طعمه‌اش را می‌گیرد، قادر به مقاومت در برابر او نیستند.
کشید باز همین وقت لشکری سوی شام
بتوخت از دل اعدا به تیغ بران‌کین
هوش مصنوعی: در همین زمان، سپاهی از دل دشمنان به سمت شام حرکت کرد و با شمشیرهای تیز و بران به نبرد پرداخت.
شهی است اوکه به یک سال در دو فتح‌ کند
به‌ حدَ شام چنان و به حدَ بلخ چنین
هوش مصنوعی: او پادشاهی است که در یک سال دو پیروزی بزرگ به دست می‌آورد، یکی در سرزمین شام و دیگری در سرزمین بلخ.
خدایگانا هستی نشسته بر در بلخ
رسیده صاعقهٔ تیغ تو به روم و به چین
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ در بلخ نشسته است و قدرت تو مانند صاعقه، به روم و چین رسیده است.
سریر تو چو سپهرست و مرکب تو چو باد
گهی سپهر نشینی و گاه بادنشین
هوش مصنوعی: تو مانند آسمان در عظمت و grandeur هستی و وسیله‌ی حرکتت مانند باد است. گاهی بر تخت آسمان نشسته‌ای و گاهی بر باد می‌نشینی.
تویی که عدل تو رضوان شدست در عالم
شکفت عالم ازو سربه‌سر چو خلد برین
هوش مصنوعی: تو هستی که عدالتت باعث خوشبختی و شادی در عالم شده و جهان به‌واسطه‌ی تو مانند بهشتی سرشار از زیبایی و رونق است.
تویی‌که تیغ و کف تو خبر دهند همی
زصورت مَلَک‌الْموت و جبرئیل امین
هوش مصنوعی: تو همان کسی هستی که تیغ و دستانت خبر می‌دهند از چهره فرشته مرگ و جبرئیل امین.
تو شاه باز پسینی درین جهان ملکا
چنانکه بود محمد رسول باز پسین
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، این بیت به مفهوم رهبری و مقام بلند فردی اشاره دارد که در این دنیا مانند پیامبرگرامی محمد، در راس امور قرار دارد و از قدرت و عظمت خاصی برخوردار است. همچنین نماد توانایی و مقام بالا در جامعه نیز هست.
همیشه تاکه ز تشرین صبا کند نیسان
همیشه تاکه ز نیْسان خزان ‌کند تِشْرین
هوش مصنوعی: به طور کلی، این بیت به معنای این است که همیشه تا زمانی که باد صبا (باد ملایمی که در بهار می‌وزد) در فصل تشرین (ماه‌های پاییز) بوزد، فصل نیسان (بهار) پابرجاست. در واقع، این شعر به تغییر فصول و تأثیرات طبیعت اشاره دارد و نشان‌دهنده پیوند بین فصل‌ها و نوعی گذر زمان است.
دل تو شاد همی باد و دولت تو بلند
زبخت نیک تورا دانش و هنر تلقین
هوش مصنوعی: دل تو همیشه شاد باشد و خوشی و خوشبختی تو روز به روز بیشتر شود. دانش و هنر تو به تو القا و منتقل شده‌اند.
رعایت تو و عدل تو و عنایت تو
به دین و دنیا پیوسته تا به یوم‌الدین
هوش مصنوعی: حفظ و رعایت عدالت و لطف تو همواره در دین و دنیا ادامه دارد تا روز قیامت.
تو بر مراد دل خویش جام باده به دست
زخلق بر تو دعا وَزْ فرشتگان آمین
هوش مصنوعی: تو به آرزوی دل خود رسیده‌ای و با دست خود جام می‌نوشی، مردم برایت دعا می‌کنند و فرشتگان هم بر دعاهای آن‌ها آمین می‌گویند.