گنجور

شمارهٔ ۳۹۱

این روزگار فرخ وین موسم همایون
بر تاج دین و دنیا فرخده‌باد و میمون
خاتون باک‌سیرت کاندر سرای دولت
هرگز بزرگتر زو ننشست هیچ خاتون
هست از همه بزرگان در شرق و غرب عالم
با دولتی دگرسان با حشمتی دگرگون
با قدر او ز گردون کس را سخن نشاید
زیرا که هست گردون در پیش قدر او دون
اقبال او رسیدست از روم تا به توران
فرمان او رسیدست از نیل تا به سیحون
بر رسم و سیرت او مفتون شدست دنیا
تا دولت مساعد بر عمر اوست مفتون
چونانکه شاه سنجر نازد ز طلعت او
اسفندیار نازید از طلعت کتایون
سعی و عنایت او اندر عراق و غزنین
کردست خسروان را دلها به شکر مرهون
از حسن اعتقادش شد شهریار عادل
در ملک چون سکندر در فتح چون فریدون
چون در عراق سلطان لشکر کشید و پیلان
گفتی‌گرفت عالم سیل فرات و جیحون
از جوش و توش لشکر چون شهرگشت صحرا
وزلون و شکل پیلان چون کوه گشت هامون
پیش مصاف خصمان از بهر فتح سلطان
وهم دعای او شد بهتر ز حرز و افسون
از دشمنان ملعون شد رزمگاه خالی
چون حمله برد سلطان بر دشمنان ملعون
گر مهر و رحمت او اندر میان نبودی
بسیار سوختی دل بسیار ریختی خون
پیغام و نامهٔ او گر در میان نبودی
ناآمد از سپاهان محمود شاه بیرون
با کام هر دو سلطان سازنده‌ گشت اختر
وز صلح هر دو خسرو نازنده گشت‌گردون
کردند سجده میران در پیش بارگاهش
تا قد چون الف‌شان چفتیده گشت چون نون
هرگز چو شاه سنجر شاهی دگر نباشد
پاینده باد ملکش تا جاودان هم‌ایدون
در شاهی و خلافت نازند تا قیامت
سلجوقیان ز سنجر عباسیان ز مأمون
ای تاج دین و دنیا جز خیر نیست‌‌ کارت
کاری‌که تو سگالی باشد به خیر مقرون
از بهر نام نیکوگر در عرب زبیده
خیرات کرد بی‌ حد در روزگار هارون
آن خیرها که او کرد از بهر نام نیکو
خیر تو در خراسان نیکوتر آمد اکنون
چونانکه تو به دولت افزونی از زبیده
خیر تو در زمانه از خیر اوست افزون
از بهر زیور تو وز بهر مرکبانت
خیزد ز کوه و دریا یاقوت و در مکنون
در خاک همچو قارون رفتند دشمنانت
نشگفت اگر برآری از خاک گنج قارون
چون روز عید باشد فرخنده سال و ماهت
تا سال و ماه باشد یارت خدای بی‌چون
شاید که از طبیبان معجون دل نخواهی
دل را ز فضل یزدان سازی همیشه معجون
از جود تو معزی بی‌وزن یافت نعمت
هرگه که در مدیحت یک بیت گفت موزون
تا باغ در بهاران خندد چو روی لیلی
تا ابر در زمستان گرید چو چشم مجنون
بادی ز شاه عالم خندان و شاد و خرم
بدخواه هر دو دایم‌ گریان و زار و محزون
از دولت مساعد فال ولیت فرخ
وز دهر نامساعد بخت عدوت وارون
کارت همه ستوده رسمت همه گزیده
روزت همه مبارک عیدت همه همایون

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این روزگار فرخ وین موسم همایون
بر تاج دین و دنیا فرخده‌باد و میمون
هوش مصنوعی: این روزگار خوش و این فصل پرخیر و برکت، بر سر دین و دنیا شیرین و خرم باد.
خاتون باک‌سیرت کاندر سرای دولت
هرگز بزرگتر زو ننشست هیچ خاتون
هوش مصنوعی: در خانقاه و دربار، هیچ زنی به پایگاه و جایگاه این خانم نرسید و در سایه ی او، کسی به بزرگی او نمی‌تواند باشد.
هست از همه بزرگان در شرق و غرب عالم
با دولتی دگرسان با حشمتی دگرگون
هوش مصنوعی: در سراسر جهان، از جمله در شرق و غرب، افرادی بزرگ و مهم وجود دارند که با قدرت و اقتدار متفاوتی شناخته می‌شوند و جایگاهی متفاوت از سایرین دارند.
با قدر او ز گردون کس را سخن نشاید
زیرا که هست گردون در پیش قدر او دون
هوش مصنوعی: هیچ کس حق ندارد درباره مقام و عظمت او صحبت کند، زیرا در مقایسه با ارزش و جایگاه او، گردون (جهان) از ارزش پایینی برخوردار است.
اقبال او رسیدست از روم تا به توران
فرمان او رسیدست از نیل تا به سیحون
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تاثیر و فرمان او به گستره‌ای وسیع و متفاوت از جمله از سرزمین روم تا توران و از رود نیل تا سیحون رسیده است. این نشان‌دهنده قدرت و نفوذ او در مناطق مختلف است.
بر رسم و سیرت او مفتون شدست دنیا
تا دولت مساعد بر عمر اوست مفتون
هوش مصنوعی: دنیا تحت تأثیر رفتار و ویژگی‌های او قرار گرفته است، زیرا وقتی که بخت و سعادت به او یاری می‌کند، همه چیز به نفع اوست.
چونانکه شاه سنجر نازد ز طلعت او
اسفندیار نازید از طلعت کتایون
هوش مصنوعی: همچون شاه سنجر از زیبایی‌اش مباهات می‌کرد، اسفندیار نیز به زیبایی کتایون افتخار می‌کرد.
سعی و عنایت او اندر عراق و غزنین
کردست خسروان را دلها به شکر مرهون
هوش مصنوعی: تلاش و توجه او نسبت به عراق و غزنین، دل‌های شاهان را به شکر و قدردانی وابسته کرده است.
از حسن اعتقادش شد شهریار عادل
در ملک چون سکندر در فتح چون فریدون
هوش مصنوعی: او به خاطر خوش‌باوری و نیک‌گمانی‌اش، به پادشاهی عادل تبدیل شد، همان‌طور که اسکندر در پیروزی‌ها و فریدون در مدیریت و رهبری مشهور بودند.
چون در عراق سلطان لشکر کشید و پیلان
گفتی‌گرفت عالم سیل فرات و جیحون
هوش مصنوعی: وقتی در عراق پادشاهی به جنگ رفت و فیل‌ها به میدان آمدند، جهانیان احساس کردند که سیل‌های فرات و جیحون به راه افتاده‌اند.
از جوش و توش لشکر چون شهرگشت صحرا
وزلون و شکل پیلان چون کوه گشت هامون
هوش مصنوعی: وقتی لشکر در میدان نبرد به هم می‌پیوندند و به شدت در حال نبرد هستند، زمین و فضا شبیه به یک دشت وسیع و پرتلاطم می‌شود و به همین ترتیب، بدن‌های بزرگ و تنومند آنها مانند کوه‌ها به نظر می‌آید.
پیش مصاف خصمان از بهر فتح سلطان
وهم دعای او شد بهتر ز حرز و افسون
هوش مصنوعی: در میدان جنگ علیه دشمنان، دعای سلطان و امید به پیروزی او از هرگونه تلاش و ترفند دیگر مؤثرتر است.
از دشمنان ملعون شد رزمگاه خالی
چون حمله برد سلطان بر دشمنان ملعون
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، دشمنان بی‌رحم و ملعون وجود نداشتند، زیرا زمانی که سلطان به دشمنان خود حمله کرد، آنها فراری شدند و میدان خالی ماند.
گر مهر و رحمت او اندر میان نبودی
بسیار سوختی دل بسیار ریختی خون
هوش مصنوعی: اگر محبت و رحمت او در میان نبود، دل‌ها بسیار می‌سوخت و خون‌ها بسیار ریخته می‌شد.
پیغام و نامهٔ او گر در میان نبودی
ناآمد از سپاهان محمود شاه بیرون
هوش مصنوعی: اگر پیغام و نامهٔ او در میان نبود، لشکر محمود شاه از سپاهان بیرون نمی‌آمد.
با کام هر دو سلطان سازنده‌ گشت اختر
وز صلح هر دو خسرو نازنده گشت‌گردون
هوش مصنوعی: هر دو فرمانروا به توافق و صلح رسیدند و این اتحاد باعث خوشبختی و رونق در زندگی آن‌ها شد. آسمان نیز با این سازش، به نیکی و سعادت آن‌ها شاهد بوده است.
کردند سجده میران در پیش بارگاهش
تا قد چون الف‌شان چفتیده گشت چون نون
هوش مصنوعی: سران و بزرگ‌زادگان در برابر مقام او سجده کردند تا قد و قامتشان به قدری خم شد که مانند حرف "الف" شدند و به صورت نان در آمدند.
هرگز چو شاه سنجر شاهی دگر نباشد
پاینده باد ملکش تا جاودان هم‌ایدون
هوش مصنوعی: هرگز مانند شاه سنجر، شاه دیگری نخواهد بود. امیدوارم کشورش همیشه پابرجا بماند و تا ابد پاینده باشد.
در شاهی و خلافت نازند تا قیامت
سلجوقیان ز سنجر عباسیان ز مأمون
هوش مصنوعی: سلجوقیان در دوران حکومت و سلطنتشان تا همیشه خود را برتر از عباسیان و مأمون می‌دانند و به این خودبزرگ‌بینی می‌بالند.
ای تاج دین و دنیا جز خیر نیست‌‌ کارت
کاری‌که تو سگالی باشد به خیر مقرون
هوش مصنوعی: ای پادشاه دین و دنیا، کار تو فقط خیر و نیکی است. هر کاری که تو انجام دهی، باید به خوبی و خیر مرتبط باشد.
از بهر نام نیکوگر در عرب زبیده
خیرات کرد بی‌ حد در روزگار هارون
هوش مصنوعی: به خاطر کسب نیکنامی، زبیده در زمان هارون با کمال سخاوت انعام و بخشش‌های فراوانی انجام داد.
آن خیرها که او کرد از بهر نام نیکو
خیر تو در خراسان نیکوتر آمد اکنون
هوش مصنوعی: آن کارهای خوبی که او انجام داد به خاطر داشتن نام نیک، باعث شد که خیر تو در خراسان بهتر و بیشتر نمایان شود.
چونانکه تو به دولت افزونی از زبیده
خیر تو در زمانه از خیر اوست افزون
هوش مصنوعی: تو به قدری در مقام و نعمت بزرگ هستی که خوبی تو در این دنیا از خوبی زبیده هم بیشتر است.
از بهر زیور تو وز بهر مرکبانت
خیزد ز کوه و دریا یاقوت و در مکنون
هوش مصنوعی: برای زیبایی تو و به خاطر مرکب‌هایت، یاقوت‌ها از کوه‌ها و دریاها به دست می‌آیند و در دل خود نهان دارند.
در خاک همچو قارون رفتند دشمنانت
نشگفت اگر برآری از خاک گنج قارون
هوش مصنوعی: دشمنانت در خاک مانند قارون به سرنوشت شوم دچار شدند. تعجب نکن اگر از خاک، ثروتی مانند گنج قارون به دست آوری.
چون روز عید باشد فرخنده سال و ماهت
تا سال و ماه باشد یارت خدای بی‌چون
هوش مصنوعی: زمانی که روز عید فرا می‌رسد، سال و ماه تو خوش‌ویژه و خوش‌یمن خواهد بود تا زمانی که سال و ماه تو، حمایت‌گر و پشت‌وانی تو خداوند بی‌همتا باشد.
شاید که از طبیبان معجون دل نخواهی
دل را ز فضل یزدان سازی همیشه معجون
هوش مصنوعی: شاید تو از پزشکان دارویی برای دل نیابی، اما همیشه می‌توانی دل را به فضل خداوند بیارایی.
از جود تو معزی بی‌وزن یافت نعمت
هرگه که در مدیحت یک بیت گفت موزون
هوش مصنوعی: برخی از افراد به لطف generosity تو، همواره از نعمت‌ها برخوردار می‌شوند؛ زیرا هر بار که من از تو مدح و ستایش می‌کنم، شاعری را با وزن و قافیه می‌یابم.
تا باغ در بهاران خندد چو روی لیلی
تا ابر در زمستان گرید چو چشم مجنون
هوش مصنوعی: تا زمانی که باغ در بهار شاداب و خندان باشد مانند چهره لیلی، و زمانی که ابر در زمستان بگرید، شبیه به اشک‌های مجنون.
بادی ز شاه عالم خندان و شاد و خرم
بدخواه هر دو دایم‌ گریان و زار و محزون
هوش مصنوعی: نسیمی از سوی شاه عالم می‌وزد و خوشی و شادی را به همراه دارد، اما دشمنان همواره در حال گله و گریه هستند و حالتی اندوهگین و محزون دارند.
از دولت مساعد فال ولیت فرخ
وز دهر نامساعد بخت عدوت وارون
هوش مصنوعی: با لطف و حمایت سرنوشت، زندگی به خوبی برای تو جریان دارد، اما از طرف دیگر، زمان و سرنوشت نامساعد به تو آسیب می‌زند و این وضعیت تو را به چالش می‌کشد.
کارت همه ستوده رسمت همه گزیده
روزت همه مبارک عیدت همه همایون
هوش مصنوعی: همه کارهایت ستودنی است، راه و رسم تو همواره پسندیده است. روزهایت پر از خوشی و شگفتی است و عیدت نیز همیشه پربرکت و خوشحال کننده.