گنجور

شمارهٔ ۳۸۸

جشنی‌ است بس مبارک عیدی‌ است بس همایون
بر شهریار گیتی فرخنده باد و میمون
شاهی که طلعت او هر روز بندگان را
عیدی بود مبارک جشنی بود همایون
آنجا که هست ‌کامش باکام اوست دولت
وانجا که هست رایش بارای اوست گردون
تا آخته است خنجر پرداخته است ‌گیتی
از دشمنان مُفْسِد وز حاسدان ملعون
هر سال ایزد او را ملکی دهد دگرسان
هر ماه دولت او را فتحی دهد دگرگون
گه ‌گرد لشکر او خیزد ز آبِ دجله
گه ماه رایت او تابد زآب جیحون
بِفْزود دانش او بر دانش سکندر
بگذشت بخشش او از بخشش فریدون
با عدل او نماند جور و فساد و آفت
با تیغ او نپاید بند و طلسم و افسون
در دولتش چه‌ گویم کز وصف هست برتر
در همتش چه‌ گویم کز وهم هست بیرون
بحری است دست رادش بحری‌ که موج او در
ابری است تیغ تیزش ابری که قطر او خون
از رنگ وز نمایش نیلوفرست تیغش
نیلوفری ندیدم کز وی دمد طَبَرْ‌خون
ای خسروی که رادی بر دست توست عاشق
ای عادلی که شادی بر طبع توست مفتون
ملت به‌توست قایم همچون عَرَض به جوهر
دولت به توست باقی همچون رَصَد به قانون
در خاک همچو قارون رفتند دشمنانت
نشگفت اگر بر آری از خاک‌ گنج قارون
گشتست عید فرخ با ماه دی موافق
در بزمگاه عالی باید دو آتش اکنون
از گونهٔ یک آتش پرلاله ‌گشت ساغر
از قوت یک آتش پر لعل‌ گشت‌ کانون
شاها به این دو آتش بِفزْ‌ای شادکامی
وز عکس هر دو آتش بِفْروز روی هامون
دایم شنیده باداگوشت سماعِ مُطرب
دایم گرفته بادا دستت شراب گلگون
در جشن دین سِماطت چون جشن دین مبارک
بر ماه نو نشاطت چون ماه نو در افزون

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جشنی‌ است بس مبارک عیدی‌ است بس همایون
بر شهریار گیتی فرخنده باد و میمون
هوش مصنوعی: این روز، روز خیرو برکت و شادی است که به خاطر آن، برای پادشاه جهان جشن گرفته می‌شود. امید است که این روز برای او خوشایند و خوشبخت باشد.
شاهی که طلعت او هر روز بندگان را
عیدی بود مبارک جشنی بود همایون
هوش مصنوعی: شاهی که چهره‌اش هر روز برای پیروانش جشن و سوغاتی به حساب می‌آید، روزی خوش و فرخنده بود.
آنجا که هست ‌کامش باکام اوست دولت
وانجا که هست رایش بارای اوست گردون
هوش مصنوعی: در جایی که خوشی و سعادتمندی او با خوشی دیگران هماهنگ است، خوشبختی و موفقیت وجود دارد. و در جایی که نظر و رای او با نظر دیگران سازگار است، آرامش و سکون بر آنجا حاکم است.
تا آخته است خنجر پرداخته است ‌گیتی
از دشمنان مُفْسِد وز حاسدان ملعون
هوش مصنوعی: این دنیا به خاطر دشمنان ستمگر و حسودان لعنتی، آماده درگیری و نبرد است.
هر سال ایزد او را ملکی دهد دگرسان
هر ماه دولت او را فتحی دهد دگرگون
هوش مصنوعی: هر سال، خداوند به او نعمت و برکتی تازه می‌بخشد و هر ماه، موقعیت و موفقیتی متفاوت را نصیبش می‌سازد.
گه ‌گرد لشکر او خیزد ز آبِ دجله
گه ماه رایت او تابد زآب جیحون
هوش مصنوعی: هر زمان که سپاه او در کنار رود دجله به حرکت درمی‌آید، و گاهی نیز پرچم او از روی آب جیحون درخشش پیدا می‌کند.
بِفْزود دانش او بر دانش سکندر
بگذشت بخشش او از بخشش فریدون
هوش مصنوعی: او از دانش سکندر نیز برتر است و بخشش‌هایش از بخشش فریدون فراتر می‌باشد.
با عدل او نماند جور و فساد و آفت
با تیغ او نپاید بند و طلسم و افسون
هوش مصنوعی: با عدالت او، ظلم و فساد از بین می‌رود و با قدرت او، هیچ بند و طلسم و افسونی نمی‌تواند پایدار بماند.
در دولتش چه‌ گویم کز وصف هست برتر
در همتش چه‌ گویم کز وهم هست بیرون
هوش مصنوعی: چه بگویم از مقام و قدرت او که توصیف آن فراتر از کلمات است، و چه بگویم درباره‌ی همت و اراده‌اش که از تصورات و خیالات فراتر می‌رود.
بحری است دست رادش بحری‌ که موج او در
ابری است تیغ تیزش ابری که قطر او خون
هوش مصنوعی: دست رادش مانند دریا است، دریایی که موج‌هایش در میان ابرها قرار دارد. تیغ تیزش شبیه به ابری است که قطراتش به رنگ خون هستند.
از رنگ وز نمایش نیلوفرست تیغش
نیلوفری ندیدم کز وی دمد طَبَرْ‌خون
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و ظرافت نیلوفر آبی اشاره دارد و می‌گوید که از رنگ و شکل نیلوفر، شمشیری با شکلی نیلوفری ندیده است که از آن، خون بریزد. به طور کلی، شاعر به زیبایی و لطافت نیلوفر اشاره کرده و تأکید می‌کند که این زیبایی می‌تواند به درد و خونریزی تبدیل نشود.
ای خسروی که رادی بر دست توست عاشق
ای عادلی که شادی بر طبع توست مفتون
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که عشق در دستان توست، ای عادل که خوشحالی در سرشت تو نهفته است، من مجذوب توام.
ملت به‌توست قایم همچون عَرَض به جوهر
دولت به توست باقی همچون رَصَد به قانون
هوش مصنوعی: مردم به تو وابسته‌اند مانند اینکه یک شیء به ویژگی‌های خود وابسته است. قدرت و بقای تو نیز مانند قوانین طبیعی است که همواره استمرار دارد.
در خاک همچو قارون رفتند دشمنانت
نشگفت اگر بر آری از خاک‌ گنج قارون
هوش مصنوعی: دشمنانت مثل قارون به خاک سپرده شدند. تعجب نکن اگر تو هم از خاک، گنجی بزرگ بیرون بیاوری.
گشتست عید فرخ با ماه دی موافق
در بزمگاه عالی باید دو آتش اکنون
هوش مصنوعی: عید خوش یمن و شاداب با ماه دی هماهنگ شده است. در جشن‌گاه بزرگ و با شکوه، اکنون باید دو آتش روشن کرد.
از گونهٔ یک آتش پرلاله ‌گشت ساغر
از قوت یک آتش پر لعل‌ گشت‌ کانون
هوش مصنوعی: از چهرهٔ یک آتش، ساغر زینت گرفت و به‌دلیل قدرت همان آتش، کانون (منبع) نیز زیبا و درخشان شد.
شاها به این دو آتش بِفزْ‌ای شادکامی
وز عکس هر دو آتش بِفْروز روی هامون
هوش مصنوعی: ای شاه، به این دو شعله شادی و خوشحالی اضافه کن و از بازتاب هر دو شعله نور چهره‌ام را در دریا به درخشش درآور.
دایم شنیده باداگوشت سماعِ مُطرب
دایم گرفته بادا دستت شراب گلگون
هوش مصنوعی: همواره بشنو که چقدر صدای ساز و آواز دلنشین است و همواره به یاد داشته باش که دستت همواره پر از شراب قرمز باشد.
در جشن دین سِماطت چون جشن دین مبارک
بر ماه نو نشاطت چون ماه نو در افزون
هوش مصنوعی: در جشن دین، مانند جشنی که شاداب و مبارک است، مثل ماه نو، انرژی و شادابی‌ات روز به روز بیشتر می‌شود.