گنجور

شمارهٔ ۳۴۷

جاودان باد دولت سلطان
دل او شاد باد و بخت جوان
رای او پاک و همتش عالی
تیغ او تیز و ملکش آبادان
کرده با بخت او قضا بیعت
کرده با قَدر او قَدَر پیمان
دست او روز بزم گوهر بار
تیغ او روز رزم خون‌افشان
هر ندیمش به فرّ افریدون
هر غلامش به عدل نوشروان
روز بزم است و روزگار نشاط
فَروَدین است در مه آبان
به چنین روز شاد باشد دل
در چنین بزم تازه باشد جان
ساقیا رَطل باده بر پیمای
مطربا دست بَر سوی دستان
ای بزرگان عصر نوش کنید
یاد شاهنشه زمین و زمان
می روشن به یاد طلعت شاه
قوّت خاطرست و قُوت روان
پادشاهی که هست گیتی بخش
شهریاری که هست شهر‌ستان
از جهان کوشش و ازو بخشش
وز فلک طاعت و ازو فرمان
میزبانان و میهمانان را
پیش ازین دیده‌اند خلق جهان
میزبانی که دید چون سرهنگ
میهمانی که دید چون سلطان
شادباش ای خدایگان بزرگ
حکم تو بر بزرگ و خرد روان
همچنین باده نوش و خرم زی
مجلس آرای و کام خویش بران
تا بپاید فلک تو نیز بپای
تا بماند جهان تو نیز بمان

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جاودان باد دولت سلطان
دل او شاد باد و بخت جوان
هوش مصنوعی: سلطنت او همیشه پایدار باشد، دل او شاد و بختش جوان و خوش!
رای او پاک و همتش عالی
تیغ او تیز و ملکش آبادان
هوش مصنوعی: اندیشه‌اش خالص و هدف‌هایش والا است، قدرتش قوی و حکومتش آباد و flourishing است.
کرده با بخت او قضا بیعت
کرده با قَدر او قَدَر پیمان
هوش مصنوعی: سرنوشت، با خوشی او همراه شده و تقدیرش در آینده، یک پیمان محکم بسته است.
دست او روز بزم گوهر بار
تیغ او روز رزم خون‌افشان
هوش مصنوعی: در روزهای جشن و سرور، دست او همچون گوهری درخشان است و در روزهای جنگ، تیغ او خون‌افشان و خطرناک می‌باشد.
هر ندیمش به فرّ افریدون
هر غلامش به عدل نوشروان
هوش مصنوعی: هر دوستی که دارد، مانند فرّ افریدون است و هر خدمتکاری که دارد، به اندازه عدالت نوشروان است.
روز بزم است و روزگار نشاط
فَروَدین است در مه آبان
هوش مصنوعی: امروز روز شادی و جشن است و فصل خوشی در پاییز فرارسیده است.
به چنین روز شاد باشد دل
در چنین بزم تازه باشد جان
هوش مصنوعی: در چنین روز خوشی، دل شاد باشد و جان در این جشن تازگی و خوشحالی حس کند.
ساقیا رَطل باده بر پیمای
مطربا دست بَر سوی دستان
هوش مصنوعی: ای ساقی، قطره‌ای از شراب را در پیمانه بریز و ای مطرب، به سوی دستان بنواز.
ای بزرگان عصر نوش کنید
یاد شاهنشه زمین و زمان
هوش مصنوعی: ای بزرگواران زمان، به یاد پادشاهی که در زمین و آسمان فرمانروایی می‌کرد، نوش جان کنید.
می روشن به یاد طلعت شاه
قوّت خاطرست و قُوت روان
هوش مصنوعی: نور درخشان یاد چهره‌ی پادشاه، قدرت و استقامت روح را به همراه دارد.
پادشاهی که هست گیتی بخش
شهریاری که هست شهر‌ستان
هوش مصنوعی: شاهی که در این دنیا پادشاهی می‌کند، فرمانرانی است که بر سرزمین‌ها حکومت می‌کند.
از جهان کوشش و ازو بخشش
وز فلک طاعت و ازو فرمان
هوش مصنوعی: از دنیای تلاش و زحمات، بخشش حاصل می‌شود و از آسمان، اطاعت و فرمان می‌گیریم.
میزبانان و میهمانان را
پیش ازین دیده‌اند خلق جهان
هوش مصنوعی: مردم دنیا قبلاً میزبانان و میهمانان را دیده‌اند و با آنها آشنا هستند.
میزبانی که دید چون سرهنگ
میهمانی که دید چون سلطان
هوش مصنوعی: میزبان وقتی مهمان را دید، مانند یک سرهنگ برخورد کرد و مهمان وقتی میزبان را دید، مانند یک سلطان رفتار کرد.
شادباش ای خدایگان بزرگ
حکم تو بر بزرگ و خرد روان
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، شاد باش! فرمان تو هم بر بزرگان و هم بر خردمندان جاری است.
همچنین باده نوش و خرم زی
مجلس آرای و کام خویش بران
هوش مصنوعی: سعی کن از زندگی لذت ببری، خوشحال باش و در مهمانی‌ها شرکت کن و به آرزوهات برس.
تا بپاید فلک تو نیز بپای
تا بماند جهان تو نیز بمان
هوش مصنوعی: برای اینکه فلک و آسمان پایدار بمانند، تو هم باید استقامت داشته باشی؛ و اگر می‌خواهی جهان به پایداری خود ادامه دهد، باید تو هم در مکان خود ثابت بمانی.