شمارهٔ ۲۹۹
فرخنده باد و خرم نوروز شاه عالم
سلطان تاجداران تاج تبار آدم
عالی جلال دولت باقی جمال ملت
دارندهٔ زمانه شاهنشه معظم
از تخت و خاتم آمد آرایش بزرگان
و آراست از ملکشاه امروز تخت و خاتم
شاهنشهی که عدلش بفزود نور گیتی
فرماندهی که جودش بشکفت روی عالم
در روزگار شاهان تاریخ او موخر
در خاندان شاهان فرمان او مقدم
از قلعههای محکم دشمن همی چه نازد
مرگ است تیغ سلطان در قلعههای محکم
تا عزم کرد سلطان رفتن به جانب چین
فغفور چین به چین در برساخته است ماتم
قیصر ز بیم تیغش بیزار شد ز رهبان
بهتان همی نگوید بر عیسی بن مریم
ای در جمال چون جم در فتح چون سکندر
در لشکر تو بینم سیصد هزار رستم
گر نازش مسلمان از زمزم است و کعبه
تخت تو هست کعبه دست تو هست زمزم
اندر بهار خرم شادی و خرمی به
شادی و خرمی کن که آمد بهار خرم
بنشین به تخت شاهی تا بخت تو بنازد
می نوش کن به شادی تا دشمنت خورد غم
عدل تو باد و عمرت هر ساعتی در افزون
هرگز مباد روزی عدل تو از جهان کم
شاعر تو را معزی، راوی تو را شکر لب
دولت تو را مسلم، نصرت تو را دمادم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرخنده باد و خرم نوروز شاه عالم
سلطان تاجداران تاج تبار آدم
هوش مصنوعی: نوروز، زمان خوشبختی و شادابی است و در این روز، شاه عالم، یعنی برترین پادشاهان، به عنوان بزرگترین شخصیت و مظهر شکوه و جلال در میان تاجداران و نسل آدم ابراز وجود میکند.
عالی جلال دولت باقی جمال ملت
دارندهٔ زمانه شاهنشه معظم
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصیت و جایگاه رفیع کسی اشاره شده که به عنوان موجودی با عظمت و قدرتمند در زمان خود شناخته میشود و بر ملت خود افتخار میکند. این شخص با ویژگیهایی همچون زیبایی و جلال، نماد و نمایندهای از اقتدار و عظمت ملت است.
از تخت و خاتم آمد آرایش بزرگان
و آراست از ملکشاه امروز تخت و خاتم
هوش مصنوعی: بزرگان با شکوه و زیبایی خود، از تخت و تاج، آرایش و زینت میگیرند و امروز تخت و تاج از آن ملکشاه شده است.
شاهنشهی که عدلش بفزود نور گیتی
فرماندهی که جودش بشکفت روی عالم
هوش مصنوعی: سلطانی که عدالتش روز به روز افزایش مییابد، و فرمانروایی که سخاوتمندیاش بر چهرهی جهان میافزاید.
در روزگار شاهان تاریخ او موخر
در خاندان شاهان فرمان او مقدم
هوش مصنوعی: در زمان پادشاهان، نام و یاد او پس از آنها باقی میماند، ولی دستورش همیشه در اولویت و مهمتر از دیگران است.
از قلعههای محکم دشمن همی چه نازد
مرگ است تیغ سلطان در قلعههای محکم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که مرگ در برابر قدرت سلطان، حتی در دل قلعههای مستحکم دشمن نیز بیاعتنا و نگرانکننده نیست. در واقع، این سخن بیانگر این است که قدرت و تسلط سلطان میتواند بر هر تهدیدی غلبه کند، حتی اگر آن تهدید در امنیت و محکمترین دژها باشد.
تا عزم کرد سلطان رفتن به جانب چین
فغفور چین به چین در برساخته است ماتم
هوش مصنوعی: زمانی که سلطان تصمیم به سفر به چین گرفت، فغفور چین در سرزمین خود به عزاداری و سوگواری پرداخته است.
قیصر ز بیم تیغش بیزار شد ز رهبان
بهتان همی نگوید بر عیسی بن مریم
هوش مصنوعی: قیصر از ترس شمشیرش از راهبان دوری میکند و به آنها چیزی نمیگوید که بر عیسی بن مریم افتراء بزند.
ای در جمال چون جم در فتح چون سکندر
در لشکر تو بینم سیصد هزار رستم
هوش مصنوعی: ای تو که در زیبایی شبیه به جم، و در پیروزی مانند سکندر هستی، در سپاه تو، من سیصد هزار رستم را میبینم.
گر نازش مسلمان از زمزم است و کعبه
تخت تو هست کعبه دست تو هست زمزم
هوش مصنوعی: اگر زیبایی مسلمان به زمزم مربوط میشود و کعبه مظهر قدرت توست، پس کعبه وابسته به دستان توست و زمزم هم به تو تعلق دارد.
اندر بهار خرم شادی و خرمی به
شادی و خرمی کن که آمد بهار خرم
هوش مصنوعی: در روزهای بهار خوش و دلپذیر، شادی و خوشحالی را افزایش بده، زیرا بهار خوشی و سرسبزی فرارسیده است.
بنشین به تخت شاهی تا بخت تو بنازد
می نوش کن به شادی تا دشمنت خورد غم
هوش مصنوعی: روی تخت سلطنت بنشین و از خوشبختیات لذت ببر. نوشیدنیات را به خاطر خوشحال بودنت بنوش و بگذار که دشمنانت غمگین باشند.
عدل تو باد و عمرت هر ساعتی در افزون
هرگز مباد روزی عدل تو از جهان کم
هوش مصنوعی: عدل تو همیشه برقرار باشد و عمرت در هر لحظه بیشتر و بیشتر شود. هرگز نیست که روزی از جهان عدل تو کاسته شود.
شاعر تو را معزی، راوی تو را شکر لب
دولت تو را مسلم، نصرت تو را دمادم
هوش مصنوعی: شاعر به تو احترامی خاص میگذارد و تو را عزیز میداند. راوی تو را با کلامی شیرین و دلنشین توصیف میکند. دولت تو برای او مسلّم و ثابت است، و پیروزی و موفقیت تو همیشه ادامه دارد.