گنجور

شمارهٔ ۲۹

ماه است جام باده و شاه است آفتاب
سیارگان سپاه و فلک مجلس شراب
بر دست شهریار نهادست جام می
چون گوهر گداخته بر دست آفتاب
شاهی که پیش از آدم و دیدار آدمی
دولت همی نمود به‌دیدار او شتاب
صاحبقِران عدل که گردون به‌صد قِران
چون او نیاورد ملکی مالک الرقاب
ای داوری که چون بنشستی به تخت ملک
کردی ز نصرت و ظفر و فتح‌، فتح باب
بی‌دولت بلند تو عالم خراب بود
آباد شد به دولت تو عالم خراب
یک خطبه بی‌خطاب تو اندر جهان‌ کجاست
در هیچ خطبه‌ای نسزد جز تو را خطاب
گر بر تذرو سایهٔ عدل تو اوفتد
پیش تذرو سجده کند هر زمان عقاب
خدمت‌کند عنان و رکاب تورا فلک
چون دست در عنان زنی و پای در رکاب
آواز کوس تو چو سوی آسمان رسد
لبیک و مرحبا بود از آسمان جواب
تدبیر تو به تیر تو ماند از آن‌ کجا
هرگز نشد ز شست تو یک تیر ناصواب
پیش تو زرّ ناب چو دشمن شدست خوار
زان است روی دشمن تو همجو زرناب
رنج آمدست در دو جهان قسم دشمنت
اینجا کشید محنت و آنجا کشد عذاب
ایزد دعای سوختگان را بود مجیب
پس چون دعای دشمن تو نیست مستجاب
شاها تو را خدای به شاهنشهی و عدل
امروز داد دولت و فردا دهد ثواب
تعبیر خواب خویش سعادت کند همی
هر خسروی که روی تو بیند همی به خواب
زین پیش چهرهٔ طرب اندر نقاب بود
از باده خوردن تو برون آمد از نقاب
بفزود ملک را ز نشاط تو آب و قدر
چون چشم را ز روشنی و چشمه را ز آب
زاندیشهٔ ستایش تو خاطر رهی
همچون صدف شدست بر از لؤلؤ خوشاب
تا گل نشان‌ کند به چمن بر همی صبا
تا درفشان‌ کند به سمن بر همی سحاب
تا روی نیکوان بود از قطره‌های خون
چونانکه برچکد به‌گل سرخ برگلاب
فارغ مباد دست تو از جام پر نَبیدْ
خالی مباد بزم تو از چنگ و از رباب
بر هرکه دشمن تو بود کام دل‌بران
بر هر چه همت تو بود کام دل بیاب
تا آسمان بماند با آسمان بمان
تا مشتری بتابد با مشتری بتاب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماه است جام باده و شاه است آفتاب
سیارگان سپاه و فلک مجلس شراب
هوش مصنوعی: ماه مانند جام باده‌ای است که زیبایی و نشاط را به ارمغان می‌آورد و آفتاب همچون پادشاهی است که به زمین زندگی و روشنی می‌بخشد. ستاره‌ها مانند سربازانی هستند که در این مجلس آسمانی حضور دارند و آسمان محفل نوشیدن و شادی است.
بر دست شهریار نهادست جام می
چون گوهر گداخته بر دست آفتاب
هوش مصنوعی: پادشاه جام می را در دست گرفته است، مانند گوهری ذوب شده که در دست آفتاب می‌درخشد.
شاهی که پیش از آدم و دیدار آدمی
دولت همی نمود به‌دیدار او شتاب
هوش مصنوعی: پادشاهی که قبل از ظهور انسان و آشنا شدن با او، حکومت و سلطنت می‌کرد، اکنون به خاطر دیدار با او عجله دارد.
صاحبقِران عدل که گردون به‌صد قِران
چون او نیاورد ملکی مالک الرقاب
هوش مصنوعی: کسی که در عدالت مانند او وجود ندارد، آسمان به هیچ قیمتی نتوانسته است مثل او را به وجود آورد تا بر مالکیت جان‌ها تسلط داشته باشد.
ای داوری که چون بنشستی به تخت ملک
کردی ز نصرت و ظفر و فتح‌، فتح باب
هوش مصنوعی: ای دادگری که وقتی بر تخت سلطنت نشستی، به خاطر پیروزی و موفقیت، درهای نصرت و فتح را گشوده‌ای.
بی‌دولت بلند تو عالم خراب بود
آباد شد به دولت تو عالم خراب
هوش مصنوعی: بی‌قدرتی تو باعث نابودی دنیا بود، اما به واسطه وجود تو، جهان از حالت ویرانی خارج و به آبادانی رسید.
یک خطبه بی‌خطاب تو اندر جهان‌ کجاست
در هیچ خطبه‌ای نسزد جز تو را خطاب
هوش مصنوعی: در تمام دنیا، هیچ سخنرانی به اندازه تو شایسته خطاب کردن نیست و هیچ جا نمی‌توانی خطبه‌ای بیابی که به تو اشاره نشده باشد.
گر بر تذرو سایهٔ عدل تو اوفتد
پیش تذرو سجده کند هر زمان عقاب
هوش مصنوعی: اگر سایهٔ عدالت تو بر تذرو بیفتد، تذرو هر بار در برابر آن سجده می‌کند.
خدمت‌کند عنان و رکاب تورا فلک
چون دست در عنان زنی و پای در رکاب
هوش مصنوعی: وقتی که آسمان هدایت و مسیر تو را در دست دارد، مثل این است که تو دستت را بر گردن مسیر و پایت را بر رکاب گذاشتی.
آواز کوس تو چو سوی آسمان رسد
لبیک و مرحبا بود از آسمان جواب
هوش مصنوعی: وقتی صدای تو به آسمان برسد، از آن‌جا به تو پاسخ داده می‌شود و خوشامدگویی می‌شود.
تدبیر تو به تیر تو ماند از آن‌ کجا
هرگز نشد ز شست تو یک تیر ناصواب
هوش مصنوعی: تدبیر تو مانند تیر تو است، زیرا هیچ‌گاه اشتباهی از دستان تو صادر نشده است.
پیش تو زرّ ناب چو دشمن شدست خوار
زان است روی دشمن تو همجو زرناب
هوش مصنوعی: در برابر تو، طلای ناب مانند دشمن بی‌قدرت شده است. به همین خاطر است که چهره‌ی دشمن تو نیز مانند طلای ناب است.
رنج آمدست در دو جهان قسم دشمنت
اینجا کشید محنت و آنجا کشد عذاب
هوش مصنوعی: درد و رنجی که در این دنیا به خاطر دشمنی‌ات تجربه می‌کنی، در آن دنیا نیز برایت عذاب و عواقب خواهد داشت.
ایزد دعای سوختگان را بود مجیب
پس چون دعای دشمن تو نیست مستجاب
هوش مصنوعی: خداوند دعاهای آن‌هایی که در حال سوختن و رنج هستند را پاسخ می‌دهد؛ پس اگر دعای دشمن تو برآورده نمی‌شود، باید بدانید که او نیز در زمره سوختگان نیست.
شاها تو را خدای به شاهنشهی و عدل
امروز داد دولت و فردا دهد ثواب
هوش مصنوعی: ای پادشاه، خداوند به تو سلطنت و عدالت عطا کرده است، امروز به تو قدرت و موفقیت می‌بخشد و فردا پاداش نیکو خواهد داد.
تعبیر خواب خویش سعادت کند همی
هر خسروی که روی تو بیند همی به خواب
هوش مصنوعی: هر فرمانروایی که در خواب چهره تو را ببیند، به سعادت و خوشبختی دست خواهد یافت.
زین پیش چهرهٔ طرب اندر نقاب بود
از باده خوردن تو برون آمد از نقاب
هوش مصنوعی: پیش از این، چهره‌ی شادی پنهان بود، اما اکنون به خاطر نوشیدن تو، از پنهان بیرون آمده است.
بفزود ملک را ز نشاط تو آب و قدر
چون چشم را ز روشنی و چشمه را ز آب
هوش مصنوعی: به خاطر شادابی و نشاط تو، ملک و سرزمین افزون‌تر می‌شود، مانند اینکه روشنایی چشم به آن زیبایی می‌بخشد و چشمه‌ها با آب پر می‌شوند.
زاندیشهٔ ستایش تو خاطر رهی
همچون صدف شدست بر از لؤلؤ خوشاب
هوش مصنوعی: خاطر من به خاطر تفکر دربارهٔ تو، مانند صدفی شده که درونش مروارید زیبا و درخشانی دارد.
تا گل نشان‌ کند به چمن بر همی صبا
تا درفشان‌ کند به سمن بر همی سحاب
هوش مصنوعی: باد به گل‌ها صفا می‌بخشد و زیبایی چمن را نمایان می‌سازد، در حالی که ابرها هم باران خود را بر سمن‌ها می‌پاشند و به آنها لطف می‌کنند.
تا روی نیکوان بود از قطره‌های خون
چونانکه برچکد به‌گل سرخ برگلاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبایی‌ها به‌خاطر عشق و احساسات همچون قطره‌های خون بر گل سرخ بچکد، زندگی معنی و زیبایی خاصی خواهد داشت.
فارغ مباد دست تو از جام پر نَبیدْ
خالی مباد بزم تو از چنگ و از رباب
هوش مصنوعی: دست تو هیچ‌گاه از پیاله پر نبیذ خالی نماند و جمع بزم تو همیشه از ساز و طرب خالی نباشد.
بر هرکه دشمن تو بود کام دل‌بران
بر هر چه همت تو بود کام دل بیاب
هوش مصنوعی: بر هر کسی که با تو دشمنی می‌کند، آرزوهای دل‌نشین آنها برآورده خواهد شد. و بر هر چیزی که تو به آن اراده کردی، آرزوهای دل‌نشین خود را به دست بیاور.
تا آسمان بماند با آسمان بمان
تا مشتری بتابد با مشتری بتاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که در آسمان هستی، با آسمان سازگار باش و وقتی که در کنار افرادی بزرگ و مهم هستی، خود را با آنها تطبیق بده.