شمارهٔ ۲۳
سال چون نو گشت فرزند نو آمد شاه را
شاه نیکو روی نیکوعهد نیکوخواه را
خواست یزدان تا ز نسل شاه بنماید به خلق
چون ملکشاه و چو طغرلشاه و سلطانشاه را
خواست دولت تا بود چون آفتاب و مشتری
آسمانی نو به برج پادشاهی ماه را
زین طرب نشگفت اگر زینت فزاید در جهان
رایت و تیغ و نگین و تاج و تخت و گاه را
ای جهانداری که ایوان تو و میدان تو
قبله و محراب شد عز و جلال و جاه را
در هنر پیشی ز اسکندر که هنگام هنر
سجده باید کرد پیش تو چون او پنجاه را
عدل و انصاف تو اندر بیشهٔ ایران زمین
آشتی داده است با شیر ژیان روباه را
رسم تو رونق دهد رسم بزرگان را همی
همچو یاقوتی که او قیمت دهد اشباه را
شیرمردان بینم اندر خدمت درگاه تو
طوق در گردن فکنده طوع بیاکراه را
دوستان و دشمنانت در جهان مستوجب اند
شادی پاداشن و تیمار بادافراه را
حلق و فرق بدسگالت جای آه و آهن است
درخور آمد فرقش آهن را و حلقش آه را
کامکاری کی بود در پیش تیغت خصم را
پایداری کی بود در پیش صرصر کاه را
هرکه جوید کین تو، کوتاه گردد مدتش
کین تو گویی سبب شد مدت کوتاه را
دشمن تو در نهان شش چیز دارد روز و شب
تیر و تیغ و نیزه و زندان و بند و چاه را
بر هر آن صحرا که لشکرگه زند شاه جهان
ابر سقائی کند هر روز لشکرگاه را
عنبرین بینم همی افواه خلق از مدح تو
بوی عنبر داد گویی مدح تو اَفواه را
بنده از راه حوادث با سلامت بگذرد
چون ز مدح و آفرینت توشه سازد راه را
سیرت و رسم تو را بر هر هنر تقدیم باد
تا بود بر هر سخن تقدیم بسمالله را
سال و ماه تو همیشه فرخ و فرخنده باد
تا که در تقویم تاریخ است سال و ماه را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سال چون نو گشت فرزند نو آمد شاه را
شاه نیکو روی نیکوعهد نیکوخواه را
هوش مصنوعی: سال نو که میشود، فرزندی نو به دنیا میآید. پادشاهی با چهره زیبا و نیکو، با عهد و پیمانی نیکو نیز به وجود میآید.
خواست یزدان تا ز نسل شاه بنماید به خلق
چون ملکشاه و چو طغرلشاه و سلطانشاه را
هوش مصنوعی: خداوند اراده کرد که از نسل پادشاهان، افرادی مانند ملکشاه، طغرلشاه و سلطانشاه را به مردم معرفی کند.
خواست دولت تا بود چون آفتاب و مشتری
آسمانی نو به برج پادشاهی ماه را
هوش مصنوعی: خواست قدرت مانند خورشید و سیاره مشتری در آسمان باشد و ماه را به جایگاه پادشاهی برساند.
زین طرب نشگفت اگر زینت فزاید در جهان
رایت و تیغ و نگین و تاج و تخت و گاه را
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر شادی و خوشی در جهان بیشتر شود، تعجبی ندارد که زیباییهای مادی مانند پرچم، شمشیر، جواهرات، تاج، تخت و مکانهای مهم نیز افزایش یابد. به عبارت دیگر، وقتی که زندگی پر از سرور و نشاط باشد، طبیعتاً جلوههای ظاهری و مادی نیز بیشتر و زیباتر خواهند شد.
ای جهانداری که ایوان تو و میدان تو
قبله و محراب شد عز و جلال و جاه را
هوش مصنوعی: ای صاحب قدرت و سلطنت، ای مکان تو که مانند قبله و محل نماز در نظر مردم قابل احترام و بزرگ است. قدرت و عظمت تو در میانه میدان و تالارها نمایان است.
در هنر پیشی ز اسکندر که هنگام هنر
سجده باید کرد پیش تو چون او پنجاه را
هوش مصنوعی: در هنر و خلاقیت از اسکندر هم جلوتر هستی، زیرا او در زمان هنر به سجده میرفت، اما اکنون باید به تو احترام گذاشت و پیش تو زانو زد، حتی اگر این کار برای پنجاه نفر دیگر باشد.
عدل و انصاف تو اندر بیشهٔ ایران زمین
آشتی داده است با شیر ژیان روباه را
هوش مصنوعی: با عدالت و انصاف تو، در سرزمین ایران، آشتی و همزیستی میان شیر و روباه برقرار شده است.
رسم تو رونق دهد رسم بزرگان را همی
همچو یاقوتی که او قیمت دهد اشباه را
هوش مصنوعی: رسم و رفتار تو باعث شکوه و جذابیت رسوم بزرگترها میشود، درست مانند یاقوتی که به دیگر سنگها ارزش و قیمت میدهد.
شیرمردان بینم اندر خدمت درگاه تو
طوق در گردن فکنده طوع بیاکراه را
هوش مصنوعی: شیرمردان را میبینم که در خدمت درگاه تو با کمال میل و بدون هیچ گونه اجبار، گردن خود را زیر طوق قرار دادهاند.
دوستان و دشمنانت در جهان مستوجب اند
شادی پاداشن و تیمار بادافراه را
هوش مصنوعی: دوستان و دشمنانت در زندگی، هر کدام به نوعی سزاوار شادی و پاداش هستند و همچنین باید تحت مراقبت و توجه قرار بگیرند.
حلق و فرق بدسگالت جای آه و آهن است
درخور آمد فرقش آهن را و حلقش آه را
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویرسازی از زنجیری اشاره میشود که بخشی از آن از آهن و بخشی دیگر از آتش ساخته شده است. ارتباط بین آهن و آتش نشاندهندهی تضاد و تعامل میان دو عنصر مختلف است. وجود آهن به عنوان محکمترین و مقاومترین ماده، و آتش به عنوان نیرویی تخریبگر، نمادی از قدرت و آسیبپذیری در کنار هم است. این تصویرهای نمادین نشاندهندهی عملکردهای مختلف و تأثیرات آنها بر یکدیگر هستند.
کامکاری کی بود در پیش تیغت خصم را
پایداری کی بود در پیش صرصر کاه را
هوش مصنوعی: انجام کارهای خوب و موفقیت در برابر دشمنان هیچگاه پایدار نیست، مانند اینکه در برابر طوفان نمیتوان کاه را استقامت داد.
هرکه جوید کین تو، کوتاه گردد مدتش
کین تو گویی سبب شد مدت کوتاه را
هوش مصنوعی: هر کس که به دنبال تو باشد، عمر و زمانش کوتاه میشود، چون تو باعث میشوی که زمان برای او کوتاه بگذرد.
دشمن تو در نهان شش چیز دارد روز و شب
تیر و تیغ و نیزه و زندان و بند و چاه را
هوش مصنوعی: دشمن تو در خفا شش چیزی دارد که در تمام روز و شب بر تو مسلط است: تیر، تیغ، نیزه، زندان، بند و چاه.
بر هر آن صحرا که لشکرگه زند شاه جهان
ابر سقائی کند هر روز لشکرگاه را
هوش مصنوعی: در هر جایی که پادشاه دنیا اردو بزند، ابر به مانند سقا هر روز آنجا را مانند لشکرگاه آبیاری میکند.
عنبرین بینم همی افواه خلق از مدح تو
بوی عنبر داد گویی مدح تو اَفواه را
هوش مصنوعی: بوهای خوش که از زبان مردم در مورد تو به مدح و ثنای تو منتشر میشود، مانند بوی عنبر است که فضای اطراف را معطر کرده است.
بنده از راه حوادث با سلامت بگذرد
چون ز مدح و آفرینت توشه سازد راه را
هوش مصنوعی: من با وجود مشکلات و حوادث، به سلامت عبور میکنم چون از ستایش و دلگرمی تو بهرهمند هستم و این امر راه را برایم هموار میسازد.
سیرت و رسم تو را بر هر هنر تقدیم باد
تا بود بر هر سخن تقدیم بسمالله را
هوش مصنوعی: ای سیرت و رفتار تو، هر هنری را به تو تقدیم میکنم تا بر هر سخنی، ابتدا نام خدا ذکر شود.
سال و ماه تو همیشه فرخ و فرخنده باد
تا که در تقویم تاریخ است سال و ماه را
هوش مصنوعی: همیشه برای تو سال و ماهی خوش یمن و مبارک باشد تا زمانی که این تقویم تاریخ وجود دارد.