شمارهٔ ۲۷
غم تو خجسته بادا، که غمیست جاودانی
ندهم چنین غمی را به هزار شادمانی
منم آنکه خدمت تو کنم و نمیتوانم
تویی آنکه چاره من نکنی و میتوانی
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غم تو خجسته بادا، که غمیست جاودانی
ندهم چنین غمی را به هزار شادمانی
هوش مصنوعی: غم تو مبارک باشد، چرا که این درد پایدار است و من چنین غمی را به هزار خوشحالی نمیدهم.
منم آنکه خدمت تو کنم و نمیتوانم
تویی آنکه چاره من نکنی و میتوانی
هوش مصنوعی: من کسی هستم که برای تو خدمت میکنم، اما تو نمیتوانی به من کمک کنی، در حالی که قابلیت این کار را داری.
حاشیه ها
1402/08/09 10:11
خانم الف
حالا فهمیدم این شعر زیبای هوشنگ ابتهاج از کجا وام گرفته شده:
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی... به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی