گنجور

شمارهٔ ۶۱

در رزم بر فلک زنی ار پر دلی کند
آنجا که سرکشان بزمین درکشند پای
بندند بر خراج بحار آنکه هر بهار
گرددزابرهم چو صدف گون گهر نمای
این خود بهانه ئی است بگریدفلک همی
با صد هزار دیده ز تیغت به های های

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در رزم بر فلک زنی ار پر دلی کند
آنجا که سرکشان بزمین درکشند پای
هوش مصنوعی: اگر در میدان جنگ با دلی شجاع به مبارزه بپردازی، می‌توانی آنجا که بی‌پروایان به زمین می‌افتند، بر آسمان ضربه بزنی.
بندند بر خراج بحار آنکه هر بهار
گرددزابرهم چو صدف گون گهر نمای
هوش مصنوعی: هر سال بهاری که می‌گذرد، به مانند صدفی که در خود گوهر ذخیره دارد، کسی که در این بهار می‌سازد و می‌پروراند، به دستاوردهای ارزشمندی دست خواهد یافت.
این خود بهانه ئی است بگریدفلک همی
با صد هزار دیده ز تیغت به های های
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آسمان به خاطر درد و رنجی که از تیرهای تو متحمل شده، با صد هزار چشم اشک می‌ریزد و بهانه‌ای برای گریه دارد.