گنجور

شمارهٔ ۵۰

شها چو حلقه بگوش ستانه تو شدم
روا مدار که چون حلقه از برون درم
به نیم چشم نهانک چو دزد در جلاد
ز دور در رخ دربان شاه می نگرم
در این میانه فرو مانده ام که چون اورا
بیک اشارت از این گفت و گوی بازخرم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شها چو حلقه بگوش ستانه تو شدم
روا مدار که چون حلقه از برون درم
هوش مصنوعی: ای کاش که مانند حلقه‌ای زیبا به گردنت بیفتم، اما نگذار که مانند حلقه‌ای تنها و تنگ، از بیرون بر من بیرون باشی.
به نیم چشم نهانک چو دزد در جلاد
ز دور در رخ دربان شاه می نگرم
هوش مصنوعی: با نگاهی پنهانی مانند دزدی که از دور به چهره‌ی نگهبان شاه می‌نگرد، به آرامی و بدون جلب توجه به او نگاه می‌کنم.
در این میانه فرو مانده ام که چون اورا
بیک اشارت از این گفت و گوی بازخرم
هوش مصنوعی: در این وضعیت گیج و سردرگمم و نمی‌دانم چطور می‌توانم او را با یک اشاره از این مکالمه دور کنم.