شمارهٔ ۳۲ - مدح رضا ابن محمود
رسید، کان مروت بقعر گوهر جود
رضا بن دین دریای مکرمت محمود
سخی کفی که سر بُعد چار عنصر را
دو نیر است یک انگشت او بمعنی جود
برای ختم مروت پس از ولادت او
بمهر کرد طبیعت مشیمه های ولود
زهی ضمیر منیرت نجوم را مصعد
زهی مکان رفیعت سپهر را مسجود
خدای کرد بهنگامی پیمبر خود
ستوده سیرت او در نهاد تو موجود
ز امر و نهی کتابی است پیش او مرقوم
زحل و عقد سجلی است نزد او مشهود
تو را محل عنایت بمجلس مخدوم
در انتقام شفاعت بحضرت معبود
مرا سعود فلک ره نموده اند بتو
که باد طالع تو حاصل قران سعود
تو باد رحمتی و صدر پاشه دریاست
بسعی باد ز دریا وفا شود مقصود
بپای مختصران نیست پای دانش تو
دراز گوش چه داند ز نغمه داود
به حسن عهد ز خواجه صلات من بستان
که حسن عهد خود از چون توئی بود معهود
مرا گرفته شمار از وجود راه عدم
اگر تو خلعت من ناری از عدم بوجود
همیشه تا که سجودی بود عقبت رکوع
در تو باد چو قبله نشانگاه سجود
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رسید، کان مروت بقعر گوهر جود
رضا بن دین دریای مکرمت محمود
هوش مصنوعی: به جایی رسید که جوانمردی و سخاوت، در عمق گوهر بخشش رضا و دریای بزرگواری محمود قرار دارد.
سخی کفی که سر بُعد چار عنصر را
دو نیر است یک انگشت او بمعنی جود
هوش مصنوعی: بیت به توصیف کیفیت انسانی سخاوتمند پرداخته است. این فرد، با روحی بزرگ و خوشایند، به گونهای است که فضا و عناصر را درک میکند و تأثیر مثبتی بر محیط خود دارد. سخاوت او نه تنها در بخشش مادی بلکه در ابعاد روحی و معنوی نیز جلوهگر است. او با یک اشاره کوچک میتواند معانی عمیق و ارزشمندی از خوشفکری و جود را منتقل کند.
برای ختم مروت پس از ولادت او
بمهر کرد طبیعت مشیمه های ولود
هوش مصنوعی: پس از به دنیا آمدن او، طبیعت به گونهای عمل کرد که در نهایت احترام و مهربانی به انسانیت شکل گرفت.
زهی ضمیر منیرت نجوم را مصعد
زهی مکان رفیعت سپهر را مسجود
هوش مصنوعی: ای کاش، پرتو وجود تو، ستارگان را به عرش میرساند و ای کاش، جایگاه بلند تو، آسمان را سجدهگاه خود قرار میدهد.
خدای کرد بهنگامی پیمبر خود
ستوده سیرت او در نهاد تو موجود
هوش مصنوعی: خداوند در زمان معین، پیامبر خود را فرستاد و ویژگیهای ستوده او در ذات تو موجود است.
ز امر و نهی کتابی است پیش او مرقوم
زحل و عقد سجلی است نزد او مشهود
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیا وجود دارد، در دفتر الهی ثبت شده و او به همه امور و وضعیتها آگاه است.
تو را محل عنایت بمجلس مخدوم
در انتقام شفاعت بحضرت معبود
هوش مصنوعی: تو در میان توجه و محبت در مجلس پروردگارت قرار داری، و در این مجالست درخواستی برای شفاعت و کمک در برابر عذاب یا دشواریها مطرح میکنی.
مرا سعود فلک ره نموده اند بتو
که باد طالع تو حاصل قران سعود
هوش مصنوعی: سرنوشت من به تو راهی داده است، چون خوش شانسی تو به واسطه قران و ستارهها رقم خورده است.
تو باد رحمتی و صدر پاشه دریاست
بسعی باد ز دریا وفا شود مقصود
هوش مصنوعی: تو مانند نسیم رحمت هستی و دل دریا را به عشق و امیدی که در توست به حرکت درمیآوری، به طوری که تلاش باد از دریا باعث میشود هدف و مقصود به دست آید.
بپای مختصران نیست پای دانش تو
دراز گوش چه داند ز نغمه داود
هوش مصنوعی: سرشتی که بر اثر دانش و علم پیدا میشود، به پای کسانی که کممایهاند نمیرسد. اگر کسی مانند خر، فقط به ظواهر توجه کند، چه میداند از نغمههای پر معنی و روحنواز داوود؟
به حسن عهد ز خواجه صلات من بستان
که حسن عهد خود از چون توئی بود معهود
هوش مصنوعی: از خواجه بخواه که در حفظ و نگهداری عهد و پیمان تو تلاش کند، چون وفای به عهد از ویژگیهای کسی چون تو است.
مرا گرفته شمار از وجود راه عدم
اگر تو خلعت من ناری از عدم بوجود
هوش مصنوعی: تو باعث شدهای که وجودم را از عدم بگیری، اگر تو لباس هستی که من را از عدم به وجود میآوری.
همیشه تا که سجودی بود عقبت رکوع
در تو باد چو قبله نشانگاه سجود
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که دراز کشیدن و نماز خواندن ادامه دارد، تو همچنان نقطهی قبله و مقصد نیایش خواهی بود.