گنجور

شمارهٔ ۹۸

گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش
خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش
گه سرای خاص را، چون عامیان دهلیز کن
گه زبان عام را، چون خاصگان خانه باش
هر که را بر کوش زنجیری بود دیوانه شو
هر که را بر پیشگه شمعی بود پروانه باش
در میان پاکبازان بر بساط انبساط
گر همی خواهی که فرزینی شوی فرزانه باش
راه این درگاه، بر نفی است و اثبات ای اثیر
سالها تو روی گر آری، نه در بت خانه باش

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش
خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش
هوش مصنوعی: اگر در مسیر عاشقان قدم بگذاری، حتی اگر تا مرز نابودی برسی، با دلبرانی زیبا روبرو خواهی شد، اما برای خودت غریبه خواهی بود.
گه سرای خاص را، چون عامیان دهلیز کن
گه زبان عام را، چون خاصگان خانه باش
هوش مصنوعی: گاهی به محفل خاصان برو و مانند مردم عادی فرصت صحبت کن، و گاهی هم به جمع مردم عادی ملحق شو و به مانند خاصان رفتار کن.
هر که را بر کوش زنجیری بود دیوانه شو
هر که را بر پیشگه شمعی بود پروانه باش
هوش مصنوعی: هر کسی که به زنجیری وابسته است، باید به دیوانگی رو بیاورد و هر کسی که در نور شمعی قرار دارد، باید مانند پروانه به دور آن بچرخد.
در میان پاکبازان بر بساط انبساط
گر همی خواهی که فرزینی شوی فرزانه باش
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در جمع افرادی که پاک و باکرامت هستند به جایگاه بلندی برسی، باید خودت را فرزانه و با خرد نشان دهی.
راه این درگاه، بر نفی است و اثبات ای اثیر
سالها تو روی گر آری، نه در بت خانه باش
هوش مصنوعی: راه ورود به اینجا نیازمند از بین بردن و تأیید همزمان است. ای عزیز، اگر سال‌ها هم در این مسیر پیش بروی، نباید در معبد بت‌ها بمانی.