گنجور

شمارهٔ ۸۰

جهان، جان فشاند چو روی تو بیند
نه روی تو، گر خاک گوی تو بیند
نه بیند صبا رنگ گل با رخ تو
وگر نیز، بیند به روی تو بیند
سمن زار جان، چون سحر خوش بخندد
چو خورشید گلرنگ خوی تو بیند
دل و دیده را دایم این کار باشد
که سوی تو پوید بسوی تو بیند
مبیناد رویت اثیر ار نه چشمش
دو عالم به یک تار موی تو بیند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جهان، جان فشاند چو روی تو بیند
نه روی تو، گر خاک گوی تو بیند
هوش مصنوعی: جهان جان می‌دهد و زندگی را به اوج می‌برد وقتی چهره‌ات را می‌بیند، نه فقط ظاهرت، بلکه حتی اگر خاکی که تو بر رویش ایستاده‌ای را ملاقات کند.
نه بیند صبا رنگ گل با رخ تو
وگر نیز، بیند به روی تو بیند
هوش مصنوعی: گرامی، نسیم هرگز رنگ گل را با چهره تو نمی‌بیند، و اگر هم ببیند، تنها تو را می‌بیند.
سمن زار جان، چون سحر خوش بخندد
چو خورشید گلرنگ خوی تو بیند
هوش مصنوعی: در دشت گل، جانم مانند صبحگاه خوشحال است و مانند خورشید که به زیبایی تو نگاه می‌کند، می‌خندد.
دل و دیده را دایم این کار باشد
که سوی تو پوید بسوی تو بیند
هوش مصنوعی: دل و دیده همیشه به سوی تو می‌رود و به تو نگاه می‌کند.
مبیناد رویت اثیر ار نه چشمش
دو عالم به یک تار موی تو بیند
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو را نبینم، چشمانش دو جهان را تنها با یک تار موی تو مشاهده می‌کنند.