شمارهٔ ۷۸
دل بر امید وصل تو جان را همی زند
مردانه وار سود و زیان را همی زند
با هجر تو حریف سه یک نقش خوش
وان پاکباز هر دو جهان را همی زند
مائیم و نیم جانی در پای صد بلا
این بار دست پر زده آن را همی زند
الحق به سخت کوشی سستی نمیکند
دل میتوان شناخت که جان را همی زند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل بر امید وصل تو جان را همی زند
مردانه وار سود و زیان را همی زند
هوش مصنوعی: دل به انتظار دیدار تو مشتاقانه میتپد و با شجاعت به مصائب و سختیها میپردازد، بیتوجه به خسارت و نفع.
با هجر تو حریف سه یک نقش خوش
وان پاکباز هر دو جهان را همی زند
هوش مصنوعی: با دوری تو، هم رنگ و هم نوا با خوشیها، تنهایی را برداشت میکنم و این دلباخته هر دو دنیا را به بازی میگیرد.
مائیم و نیم جانی در پای صد بلا
این بار دست پر زده آن را همی زند
هوش مصنوعی: ما در این دنیا تنها نیمهای از وجود خود را داریم و در برابر مشکلات و سختیها ایستادهایم. در این میان، با تمام توان و قدرتی که داریم، هنوز هم با چالشها مواجه هستیم و این وضعیت را تحمل میکنیم.
الحق به سخت کوشی سستی نمیکند
دل میتوان شناخت که جان را همی زند
هوش مصنوعی: به راستی، دل هرگز از تلاش و کوشش خسته نمیشود، و میتوان فهمید که این دل به زندگی و روح بستگی دارد.