شمارهٔ ۷۳
یکدمت خود غم دلم دارد
گرچه دل غم بغم نینگارد
می نیارد، خجند با غم تو
می کیم چرخ هم نمی یارد
قد من خم نهد سر زلفت
اگر او اوست حد آن دارد
هر تُنک می ز صاف نگریزد
مرد باید که درد بگسارد
تا نگردد اثیر تر دامن
گرد طوفان فتنه می بارد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکدمت خود غم دلم دارد
گرچه دل غم بغم نینگارد
هوش مصنوعی: دل من از غم پر است و این غم به طور مداوم با من همراه است، هرچند که شاید دیگر دلها غم یا اندوهی نداشته باشند.
می نیارد، خجند با غم تو
می کیم چرخ هم نمی یارد
هوش مصنوعی: غم تو بر دوش من سنگینی میکند و حتی چرخ گردون نیز نمیتواند این بار سنگین را به دوش خود گیرد.
قد من خم نهد سر زلفت
اگر او اوست حد آن دارد
هوش مصنوعی: اگر قدت به زلفت خم شود، این نشانه ای از زیبایی و جذابیت اوست و این زیبایی حد و مرزی دارد.
هر تُنک می ز صاف نگریزد
مرد باید که درد بگسارد
هوش مصنوعی: هر مردی باید از مشکلات و دردها فرار کند و به سوی آرامش و صفا روی آورد.
تا نگردد اثیر تر دامن
گرد طوفان فتنه می بارد
هوش مصنوعی: تا زمانی که دامان طوفان رخدادها به آلودگی گرفتار نشود، مشکلات و آشوبها ادامه دارند.