گنجور

شمارهٔ ۵۸

لعل تو به نکته دُر چکاند
وین قاعده کس چو تو نداند
در حسن رخت بدست مردی
از ماه خراج ها ستاند
خورشید نمیرسد بگردت
شاید که براق کم دواند
دامن دامن دلم ز دیده
در پای غم تو در فشاند
نزدیک شد که فتنه تو
بر عالم جوی خون براند
در کار تو، اند پادشاهان
عشقت بمن گدا چه ماند
مرسوم مرا که بر لب توست
چون وصل به جمله می براند
دیوان خیال را چه نقصان
گر زود ترک بمن رساند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لعل تو به نکته دُر چکاند
وین قاعده کس چو تو نداند
هوش مصنوعی: لب‌های تو مانند جواهری گرانبهاست که به زیبایی رازها را بیان می‌کند و هیچکس به اندازه تو این قاعده را نمی‌داند.
در حسن رخت بدست مردی
از ماه خراج ها ستاند
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌ات از مردی که ماه را تماشا کرده، طلب می‌کند.
خورشید نمیرسد بگردت
شاید که براق کم دواند
هوش مصنوعی: خورشید به تو نمی‌رسد، شاید که اسب تندرویی برایت بیاورد.
دامن دامن دلم ز دیده
در پای غم تو در فشاند
هوش مصنوعی: دلم را به خاطر غم تو به دامنم می‌زنم و در پای غم تو اسیر هستم.
نزدیک شد که فتنه تو
بر عالم جوی خون براند
هوش مصنوعی: وقتی فتنه و آشوب تو به نزدیک می‌شود، بر جهان خونریزی می‌افکند.
در کار تو، اند پادشاهان
عشقت بمن گدا چه ماند
هوش مصنوعی: در تلاش برای جلب محبت و توجه تو، حتی پادشاهان عشق هم در مقابل من مانند گدایان به نظر می‌رسند.
مرسوم مرا که بر لب توست
چون وصل به جمله می براند
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که منطبق با آشنایی و شیوه‌ای که از تو دارم، مانند ارتباطی عمیق با دیگران، مرا به سوی خوشی و سرزندگی می‌برد.
دیوان خیال را چه نقصان
گر زود ترک بمن رساند
هوش مصنوعی: اگر کسی به سرعت مرا از دنیای خیالات و آرزوهایم جدا کند، چه مشکلی برایم پیش خواهد آمد؟