گنجور

شمارهٔ ۵۲

حسن رویش دیده پرخون می‌کند
عقل واقف نیست تا چون می‌کند
آب می‌گیرد ز رویش چشم و پس
عکس او آن آب گلگون می‌کند
دست حسنش ماه را گیسو کشان
از بساط چرخ بیرون می‌کند
جمله تلقین رخ و زلفین اوست
چرخ هر بیداد کاکنون می‌کند
عین بیدادی است در دور غمش
هرکه آه از جور کردون می‌کند
عقل را چون ابلهان در شیشه کرد
چشم او یارب چه افسون می‌کند
ظلم جزعش آشکارست آن بگوی
لعل متواریش هم خون می‌کند
از جهان هر چند جورش بر من است
گو بکن زیرا که موزون می‌کند
گفت زر و سیم، گفتم روی و اشک
گفت این وجهم چو قارون می‌کند
نیک ادایی رفت اثیرا کم مپیچ
تا مراعات تو افزون می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حسن رویش دیده پرخون می‌کند
عقل واقف نیست تا چون می‌کند
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌اش چشمانم را پر از اشک می‌کند، در حالی که عقل نمی‌داند او چه کار می‌کند.
آب می‌گیرد ز رویش چشم و پس
عکس او آن آب گلگون می‌کند
هوش مصنوعی: چشمان او مانند آب، پر از زیبایی و احساسات است و وقتی به او نگاه می‌کنم، آن نگاه در من احساساتی مخلوط و غمگین ایجاد می‌کند.
دست حسنش ماه را گیسو کشان
از بساط چرخ بیرون می‌کند
هوش مصنوعی: دست حسنش به قدری زیبا و چنان با ظرافت است که مانند گیسوی ماه، آن را از چرخ روزگار و مشکلات زندگی بیرون می‌آورد.
جمله تلقین رخ و زلفین اوست
چرخ هر بیداد کاکنون می‌کند
هوش مصنوعی: تمامی زیبایی‌ها و ویژگی‌های او، به مانند یک درس یا آموزه است. زمانه اکنون، فقط در حال ایجاد مشکلات و ناملایمات است.
عین بیدادی است در دور غمش
هرکه آه از جور کردون می‌کند
هوش مصنوعی: هر که از ظلم و ستم غمگین شده، نشان از بی‌عدالتی و دردهایی است که در زندگی دیگران وجود دارد. این شخص هیچ‌گاه نمی‌تواند از این وضعیت غم‌انگیز رهایی یابد و همواره در رنج و عذاب خواهد بود.
عقل را چون ابلهان در شیشه کرد
چشم او یارب چه افسون می‌کند
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف حالتی می‌پردازد که عقل و اندیشه‌اش به حالت جنون و دیوانگی افتاده و به نوعی در بند و محدود شده است. او از خداوند کمک می‌خواهد و به نوعی اشاره می‌کند که چشمان او تحت تأثیر جادوی خاصی قرار گرفته‌اند و نمی‌توانند واقعیت را درست ببینند. نمایش این حالت نشان‌دهنده یأس و سردرگمی شاعر است.
ظلم جزعش آشکارست آن بگوی
لعل متواریش هم خون می‌کند
هوش مصنوعی: ظلم، رنج و ناراحتی‌اش را به وضوح نشان می‌دهد و بگویید که وقتی لعل پنهان می‌شود، خون می‌ریزد.
از جهان هر چند جورش بر من است
گو بکن زیرا که موزون می‌کند
هوش مصنوعی: با اینکه دنیا با من نامهربانی می‌کند، اما این نامهربانی‌ها به نوعی به نظم و ترتیب زندگی‌ام کمک می‌کند.
گفت زر و سیم، گفتم روی و اشک
گفت این وجهم چو قارون می‌کند
هوش مصنوعی: گفت طلا و نقره چه اهمیتی دارند، من به چهره‌ات و اشکی که بر گونه داری توجه می‌کنم. او می‌گوید که چهره‌ام مثل قارون می‌درخشد.
نیک ادایی رفت اثیرا کم مپیچ
تا مراعات تو افزون می‌کند
هوش مصنوعی: رفتار خوب و زیبای تو اثری ماندگار دارد، پس تا زمانی که می‌توانی به خواسته‌های من توجه کنی، بیشتر مراقب خودت باش.