شمارهٔ ۴۷
آنرا که چنان سلسله ها بافته باشد
هر سلسله زندان دلی تافته باشد
هرجا که بجوئید زجانهای عزیزان
در هر شکن آرامگهی یافته باشد
صد بار بگفتم مکن ای دل مرو آنجا
کان ره نه به پای چو توئی بافته باشد
بر گنبد طرار منه چشم که ناکاه
تا در نگری جیب تو بشکافته باشد
صد نامه سر بسته بخوانی و ندانی
کانجا سخن از کاغذ سر تافته باشد
در راه سر گمشده ئی کم چو اثیر است
آنکس که بتو هم بتو بشتافته باشد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنرا که چنان سلسله ها بافته باشد
هر سلسله زندان دلی تافته باشد
هوش مصنوعی: کسی که مانند زنجیرهای بند از هم تار و پود زندگیاش را به هم بافته، هر زنجیر میتواند قلبش را به بند بکشاند.
هرجا که بجوئید زجانهای عزیزان
در هر شکن آرامگهی یافته باشد
هوش مصنوعی: در هر جایی که به جستوجوی جانهای عزیزان بپردازید، در هر آسیب و درد، مکانی برای آرامش پیدا خواهید کرد.
صد بار بگفتم مکن ای دل مرو آنجا
کان ره نه به پای چو توئی بافته باشد
هوش مصنوعی: بارها به خودم گفتم که ای دل، به آنجا نرو، چون راهی که تو با آن پا بهجا میگذاری، برای تو مناسب نیست.
بر گنبد طرار منه چشم که ناکاه
تا در نگری جیب تو بشکافته باشد
هوش مصنوعی: بر روی گنبد، به چشم خود نگریستن کار درستی نیست، چون ممکن است ناگهان ببینی که جیب تو پاره شده است.
صد نامه سر بسته بخوانی و ندانی
کانجا سخن از کاغذ سر تافته باشد
هوش مصنوعی: اگر صد نامه بسته را بخوانی، اما نخوانی که در آنجا سخن از کاغذی است که به طور خاص و ویژه نوشته شده، به معنای این است که ممکن است درک درست و عمیق از محتوا نداشته باشی.
در راه سر گمشده ئی کم چو اثیر است
آنکس که بتو هم بتو بشتافته باشد
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی اگر گمگشتهای وجود دارد، کسی که به تو نزدیک شده و تلاش دارد تا به تو برسد، مانند یک نیروی پنهان و نامرئی است.