گنجور

شمارهٔ ۳۵

هرکه دل بر سرو بالائی نهد
بر سر هر آرزو پائی نهد
جمله برخیزد ز راه خویشتن
آنکه سر در راه سودائی نهد
دل بپردازد زهر رائی که هست
پس بیارد بر دل آرائی نهد
برنگین جان معمائی کند
پس براو موم تمنائی نهد
در حریم گوهر دل، هر شبی
از سرشک دیده دریائی نهد
در بدن هرچند شیدائی کند
پیرهن را نام شیدائی نهد
تن بسوزد سوخته خاکی کند
چشم را بر روی زیبائی نهد
زیر هر برگ از گل رخسار او
خود بخود باغ تماشائی نهد
وز خطا او بر سر منشور عشق
رسم توقیعی بطغرائی نهد
طیلسان عقل در پا افکند
زاهدی را نام رسوائی نهد
لاتکف بر نقد امروزی کشد
لامکن در پای فردائی نهد
ناتوانی می نهد او را ولیک
دست بر کتف توانائی نهد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه دل بر سرو بالائی نهد
بر سر هر آرزو پائی نهد
هوش مصنوعی: هر کسی که احساسش را به عشق و زیبایی های بلند سرازیر کند، به هر آرزویی که دارد، دست می‌یابد.
جمله برخیزد ز راه خویشتن
آنکه سر در راه سودائی نهد
هوش مصنوعی: تمام افراد به‌طور طبیعی از مسیر خود برمی‌خیزند و به سمت خواسته‌ها و آرزوهایشان می‌روند، به ویژه کسانی که برای دستیابی به اهدافشان تلاش می‌کنند.
دل بپردازد زهر رائی که هست
پس بیارد بر دل آرائی نهد
هوش مصنوعی: دل از اندیشه‌های بی‌حاصل دور می‌شود، و سپس زیبایی‌ها را در دل جای می‌دهد.
برنگین جان معمائی کند
پس براو موم تمنائی نهد
هوش مصنوعی: برنگین جان، برای کسی که دلش را به دست آورده، معما و رازهایی را می‌سازد؛ سپس بر او آرزویی از نوع محبت و عشق می‌افکند.
در حریم گوهر دل، هر شبی
از سرشک دیده دریائی نهد
هوش مصنوعی: در دل گران بها، هر شب اشکی همچون دریا از چشمانم می‌ریزد.
در بدن هرچند شیدائی کند
پیرهن را نام شیدائی نهد
هوش مصنوعی: هرچند که در بدن، شور و شوق وجود داشته باشد، اما لباس (پیرهن) به تنهایی نمی‌تواند نشانه‌ای از آن شور و شوق باشد.
تن بسوزد سوخته خاکی کند
چشم را بر روی زیبائی نهد
هوش مصنوعی: بدن در آتش می‌سوزد و خاکستر می‌شود، اما چشم بر زیبایی می‌افکند و به آن می‌نگرد.
زیر هر برگ از گل رخسار او
خود بخود باغ تماشائی نهد
هوش مصنوعی: هر برگ از گل، به گونه‌ای زیبایی و شگفتی تصویر چهره او را به نمایش می‌گذارد و باغ را به تماشا دعوت می‌کند.
وز خطا او بر سر منشور عشق
رسم توقیعی بطغرائی نهد
هوش مصنوعی: او با خطا و اشتباه خود، امضایی به شکل سیر و عشق بر روی منشوری به نام عشق قرار می‌دهد.
طیلسان عقل در پا افکند
زاهدی را نام رسوائی نهد
هوش مصنوعی: عقل و تفکر زاهدی را که به دنبال دنیا نبوده است، به شکست و رسوایی می‌کشاند.
لاتکف بر نقد امروزی کشد
لامکن در پای فردائی نهد
هوش مصنوعی: هرچه امروز به دست می‌آوری را صرف نکن، زیرا ممکن است فردا به آن نیاز داشته باشی.
ناتوانی می نهد او را ولیک
دست بر کتف توانائی نهد
هوش مصنوعی: ناتوانی او را به زمین می‌زند، اما او دستش را بر شانه قدرت قرار می‌دهد.