شمارهٔ ۶۹ - مدح ملک مظفرالدین قزل ارسلان
کوی ظفر اقبال تو بر بود ز هرکس
المنته لله تعالی و تقدس
اثبات کرامات تو را حجت ظاهر
آنرا که دل و دیده بیناست همین بس
کز، یک اثر عزم تو مردود بماندند
چندین متطلس همه چون زر مطلس
در جوشن تلبیس حشر کرده چوماهی
لیکن همه چون تیغ زبان آور و اخرس
زین یکدو سبکبارتر از نبض مودن
غماز تر از صفحه قاروره ی املس
چندانکه بشوئی همه دل قار چو دبه
چندانکه بجوئی همه تن ریش چو مکنس
چهره همه گلگونه تزویر چو لاله
چنگال همه ناخن درنده چو فلحس
ناموس طلب مال ربا نغز چو طاوس
مردار نگر، چشم طمع، پیر، چو کرکس
بد زهره تر از ناقه و لیکن ز تصلف
چون ناقه همه گرد در افکنده بمعطس
کردند با کسیر حیل بر تو مزور
لیکن تو مصعد شوی آن قوم مکلس
ای شست تو یک تیر و جهانی همه شمسول
وی عزم تو یک باد و جهانی همه برخس
هر تحفه که لفظ تو طرازید بزرگان
بر دیده نهادندش چون میوه نورس
نصرت چو ملک با تو هم از راست هم از چپ
دولت چو حشم با تو هم از پیش هم از پس
این وقعه شبی بود که همرنگ نمودند
در ظلمت اودون و شریف و کس و ناکس
شد پرده آن قوم بیک بار دریده
من مطلع اقبال اذا الصبح تنفس
افروخته بر گیتی از این فتح بد انسان
کز خنجر خورشید رخ چرخ مقوس
با آنکه تو خود کعبه ی ئی و زینت کعبه
هم رکن مطهر شود و خاک مقدس
نیکو نبود با شرف یاء اضافت
مدحش بالف لام قصب کردن و اطلس
تا رشته ترکیب طباع است مربع
تا عرصه میدان جهات است مسدس
مملو نعم کن دل این کلبه شش سوی
زیر قدم آور سر این سقف مقرنس
در بارگه فتح بهر عزمی بنشین
بر باره امید بهر کامی در رس
شمارهٔ ۶۸ - وصف صبح و مدح سلطان مظفر الدین قزل ارسلان سلجوقی: چون کرد دیده بان افق چشم خفته بازشمارهٔ ۷۰ - مدح نظامی گنجوی و یکی از دانشمندان زمان: ای جره ی صید جای دانش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کوی ظفر اقبال تو بر بود ز هرکس
المنته لله تعالی و تقدس
هوش مصنوعی: خیابان پیروزی و خوشبختی تو نسبت به هر کسی دیگر روشنتر و درخشانتر است. این نتیجهای است که تنها از خداوند بزرگ و پاک میتوان گرفت.
اثبات کرامات تو را حجت ظاهر
آنرا که دل و دیده بیناست همین بس
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که معجزات و ویژگیهای خاص تو به اندازهای روشن و واضح هستند که نیازی به دلیل و شاهد بیشتری نیست. آنچه برای قلب و چشم انسانها قابل مشاهده است، خود گواهی بر کرامات و صلاح تو کافی است.
کز، یک اثر عزم تو مردود بماندند
چندین متطلس همه چون زر مطلس
هوش مصنوعی: از عزم و اراده تو، تأثیرات زیادی ناامید و بیاثر ماندهاند، همانطور که بسیاری از اشیاء عالی و باارزش مانند طلا درخشان و زیبا، به خاطر این تأثیرات به زحمت میافتند.
در جوشن تلبیس حشر کرده چوماهی
لیکن همه چون تیغ زبان آور و اخرس
هوش مصنوعی: در لباس تظاهر مانند مادیان ظاهر شدهاند، اما همه مانند شمشیر بران و بیزبان هستند.
زین یکدو سبکبارتر از نبض مودن
غماز تر از صفحه قاروره ی املس
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالتی از سبکی و بیوزنی میپردازد که از نگرانیها و دردها آزاد شده است. شاعر به نوعی نشان میدهد که این حالت بسیار لطیف و شفاف است، به گونهای که نسبت به باقی چیزها حساستر و دقیقتر میشود. در واقع، آن حس آزادگی و سبکی باعث میشود که فرد درک عمیقتری از محیط خود داشته باشد.
چندانکه بشوئی همه دل قار چو دبه
چندانکه بجوئی همه تن ریش چو مکنس
هوش مصنوعی: هر چه بیشتر دل را بشویی و خالص کنی، مانند دبهای میماند که به اندازهای میتوانی آن را پر کنی. و هر چه در جستجوی حقیقت بروی، تن در واقع ریشههایش به هم پیچیده و سرنوشتش به سختی تغییر میکند. لذا کوشش نکن که تغییرات را به سادگی انجام دهی.
چهره همه گلگونه تزویر چو لاله
چنگال همه ناخن درنده چو فلحس
هوش مصنوعی: چهره همه مانند گلها زیبا و فریبنده است، اما در پشت آن، ناخنها مانند چنگال درنده آماده حمله هستند.
ناموس طلب مال ربا نغز چو طاوس
مردار نگر، چشم طمع، پیر، چو کرکس
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده که کسانی که به دنبال مال و ثروت نامشروع و ربا هستند، مانند طاووسها، که زیبا و فریبندهاند، در حقیقت به چیزهای زشت و بیارزش درمیغلتند. همچنین، چشم طمع آنها مانند چشم کرکس است که به دنبال طعمههای مرده میگردد. در واقع، این تصویرسازی نشاندهندهی ناپاکی و بیارزشی کارهایی است که این افراد انجام میدهند.
بد زهره تر از ناقه و لیکن ز تصلف
چون ناقه همه گرد در افکنده بمعطس
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زنی میپردازد که از نظر زیبایی و جذابیت، بسی بالاتر از دیگران است. هرچند که او به مانند یک شتر، به دلیل زینتآلات و تجملاتی که به خود دارد، در مرکز توجه قرار گرفته و همه او را میبینند و به او نگاه میکنند. به عبارت دیگر، زیبایی و جاذبهاش باعث شده که همگان به او خیره شوند.
کردند با کسیر حیل بر تو مزور
لیکن تو مصعد شوی آن قوم مکلس
هوش مصنوعی: با وجود تلاشهای زیادی که برخی افراد برای فریب تو انجام دادند، اما تو به مقام بلندی خواهی رسید و در برابر آنها به موفقیت خواهی رسید.
ای شست تو یک تیر و جهانی همه شمسول
وی عزم تو یک باد و جهانی همه برخس
هوش مصنوعی: تو مانند تیر هستی که به سرعت پرتاب میشود و همه جهان تحت تأثیر نیروی ارادهات قرار دارد. همچنین، ارادهات مانند بادی است که همه جا را فرا میگیرد و تسخیر میکند.
هر تحفه که لفظ تو طرازید بزرگان
بر دیده نهادندش چون میوه نورس
هوش مصنوعی: هر هدیهای که تو به زبان بیاوری، بزرگان آن را با احترام و ارزش به چشم میگذارند، مانند میوهای که تازه و رسیده است.
نصرت چو ملک با تو هم از راست هم از چپ
دولت چو حشم با تو هم از پیش هم از پس
هوش مصنوعی: اگر یاری خداوند با تو باشد، از هر طرف حمایت و پشتیبانی خواهی داشت. همچنین، اگر نعمت و خوشبختی به سراغت بیاید، از همه جهت همراهیات خواهد کرد.
این وقعه شبی بود که همرنگ نمودند
در ظلمت اودون و شریف و کس و ناکس
هوش مصنوعی: در آن شب تاریک، همه افراد، چه بزرگ و محترم و چه بینام و نشان، یکسان به نظر میرسیدند و رنگ ظلمت به آنها پوشانده شده بود.
شد پرده آن قوم بیک بار دریده
من مطلع اقبال اذا الصبح تنفس
هوش مصنوعی: همه چیز با یک بار پردهبرداری آشکار شد. من آغازی از خوشبختی را زمانی حس کردم که صبح دمید.
افروخته بر گیتی از این فتح بد انسان
کز خنجر خورشید رخ چرخ مقوس
هوش مصنوعی: در جهان بر اثر این پیروزی، انسان را میبینیم که از تیغ تابناک خورشید به ستارههای آسمان میدرخشد.
با آنکه تو خود کعبه ی ئی و زینت کعبه
هم رکن مطهر شود و خاک مقدس
هوش مصنوعی: با وجود اینکه تو خود کعبه هستی و زیبایی کعبه، حتی رکن آن هم پاک و مقدس میشود.
نیکو نبود با شرف یاء اضافت
مدحش بالف لام قصب کردن و اطلس
هوش مصنوعی: مدح و ستایش شخصی با ویژگیهای خوب و محترم، شایسته نیست که به صورت بیاحترامی و زشت بیان شود.
تا رشته ترکیب طباع است مربع
تا عرصه میدان جهات است مسدس
هوش مصنوعی: تا زمانی که ویژگیهای مختلف در هم ترکیب شدهاند، شکل مربعی وجود دارد، و وقتی که به میدانهای مختلف و جهات نگاه میکنیم، شکل مسدس نمایان میشود.
مملو نعم کن دل این کلبه شش سوی
زیر قدم آور سر این سقف مقرنس
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت از فراوانی نعمت و برکت در دل کلبهای اشاره دارد و از نعمتها میخواهد که سراسر زندگی را پر کنند. همچنین به معنای توجه به زیبایی و تزیینات سقف کلبه نیز اشاره شده است. به طور کلی، شاعر در پی بهبود زندگی و پر شدن آن از خوشی و نعمتهای الهی است.
در بارگه فتح بهر عزمی بنشین
بر باره امید بهر کامی در رس
هوش مصنوعی: در دفتر پیروزی، برای تحقق آرزوهایت بنشین و با امید به موفقیت، تلاش کن تا به خواستههایت برسی.

اثیر اخسیکتی