شمارهٔ ۳۴ - مدح سلطان ارسلان بن طغرل - مطلع نخست
ای عید ملک و ملت عیدت خجسته باد
عالم به سعی تیغ تو از فتنه رسته باد
چابک رکاب عمر تو تا منزل ابد
بر تیز کام ابلق مدت نشسته باد
شهباز همت تو چو طعمه طلب کند
از کُردگاه شیر سپهریش مسته باد
در عشق مجلس تو که طاقت عهودها
ریحان سبزه زار فلک دسته دسته باد
گر مطلب سخن نه به مدحت زند نوا
در زخمه نخستین، رودش، گسسته باد
در بزمت ارنه حلقه به گوشی بود چو دف
این چنگ گوژپشت به هم درشکسته باد
هر سر که چون کمان ز تو برتافت روی لطف
مغزش به نوک ناوک قهر تو خسته باد
بر دیدهای که دشمن باغ جمال توست
راه نظر چو دیدهٔ نرگس ببسته باد
کم بودهای عقل. به جاسوسی دلت
در جیب و آستین عدم باز خسته باد
تا باغ ملک را ز تو نو باوهها رسد
شاخ قضا ز بیخ رضای تو رسته باد
شام ار ز حشمت تو به رخ درکشد سپر
شمشیر آفتاب از او باز جسته باد
وان ارغنون که چرخ باو رقص میکند
بر دست او به تار مهین، راه بسته باد
در عالم حقیقت رخسار توست عید
این عید بر سخا و سخن، فر خجسته باد
در هر دلی که خصمی تو سر کند چو جوز
رسوا شده ز روزن دیده چو پسته باد
شمارهٔ ۳۳ - مدح خواجه صدرالدین قاضی مراغهٔ وزیر سلطان طغرل: کار دو گیتی به کام صدر اجل بادشمارهٔ ۳۵ - مدح سلطان ارسلان بن طغرل - مطلع دوم: ای آفتاب عالم روزت خجسته باد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای عید ملک و ملت عیدت خجسته باد
عالم به سعی تیغ تو از فتنه رسته باد
هوش مصنوعی: ای روز جشن و سروری کشور و مردم، روزت مبارک باد! دنیا به خاطر تلاش و قدرت تو از بلایا و مشکلات رهایی یافته است.
چابک رکاب عمر تو تا منزل ابد
بر تیز کام ابلق مدت نشسته باد
هوش مصنوعی: عمر تو باید با سرعت و چابکی سپری شود، تا به مقصد ابدیات برسی و در این مسیر، زمان با دقت و تیزبینی بر تو نظارت داشته باشد.
شهباز همت تو چو طعمه طلب کند
از کُردگاه شیر سپهریش مسته باد
هوش مصنوعی: اگر شجاعت و ارادهات مانند پرندهای تیزپرواز در جستجوی هدف باشد، هیچ چیز نمیتواند تو را متوقف کند و تو را به سوی پیروزی و موفقیت سوق خواهد داد.
در عشق مجلس تو که طاقت عهودها
ریحان سبزه زار فلک دسته دسته باد
هوش مصنوعی: در عشق تو، برگزاری یک مجلس است که تحمل زمانهای طولانی را ندارد. در این مجلس، نسیم خوش ریحان و سبزهزار از بهشت به طور دستهدسته میوزد.
گر مطلب سخن نه به مدحت زند نوا
در زخمه نخستین، رودش، گسسته باد
هوش مصنوعی: اگر موضوع سخن به ستایش او نپردازد، نغمهٔ آغازین آن در دستانش قطع خواهد شد.
در بزمت ارنه حلقه به گوشی بود چو دف
این چنگ گوژپشت به هم درشکسته باد
هوش مصنوعی: اگر در جشن و میهمانی نباشی، به مانند حلقهای به گوش خواهی بود. مانند دفی که به چنگی خمیده و شکسته میماند.
هر سر که چون کمان ز تو برتافت روی لطف
مغزش به نوک ناوک قهر تو خسته باد
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو بیمحابا روی برگرداند، مانند کمانی است که از خط تیر رد شده. با این حال، لطف و مهربانی تو باعث میشود که او از قهر و خشم تو آسیب ببیند و خسته شود.
بر دیدهای که دشمن باغ جمال توست
راه نظر چو دیدهٔ نرگس ببسته باد
هوش مصنوعی: اگر کسی که دشمن زیبایی توست به چشمان تو نگاه کند، باید چشمانش مانند نرگسی باشد که به گل بسته است.
کم بودهای عقل. به جاسوسی دلت
در جیب و آستین عدم باز خسته باد
هوش مصنوعی: عقل انسان با کمبودهایی مواجه است و جایگاه قلب او در درون خود، یعنی در جیب و آستین وجودش، پنهان شده است. امیدوارم هرگز از این وضعیت خسته نشود.
تا باغ ملک را ز تو نو باوهها رسد
شاخ قضا ز بیخ رضای تو رسته باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که خواستههای تو برآورده شود، سعادت و خوشی از سرزمین ملک به تو خواهد رسید، زیرا هر چیزی که به تو خوشامد باشد، از ریشهی رضایت تو ناشی میشود.
شام ار ز حشمت تو به رخ درکشد سپر
شمشیر آفتاب از او باز جسته باد
هوش مصنوعی: اگر شب به خاطر بزرگی و شکوه تو بیدار شود، سپر شمشیر خورشید از آن دور شود و به کنار برود.
وان ارغنون که چرخ باو رقص میکند
بر دست او به تار مهین، راه بسته باد
هوش مصنوعی: آن ساز که باد چرخانده و بر دست او میرقصد، به هیچکس جز او اجازهی حرکت نمیدهد.
در عالم حقیقت رخسار توست عید
این عید بر سخا و سخن، فر خجسته باد
هوش مصنوعی: در دنیای واقعی، زیبایی تو همانند عید است و این روز خوشایند و شگفتانگیز را جشن میگیریم.
در هر دلی که خصمی تو سر کند چو جوز
رسوا شده ز روزن دیده چو پسته باد
هوش مصنوعی: هر دلی که به دشمنی تو مبتلا شود، مانند گردو در برابر نور، شرمنده و رسوا میشود. این حالت مثل پستهای است که باد آن را به حرکت درآورده و به نمایش میگذارد.