شمارهٔ ۱۳ - تاسف از جوانی و یاد از گذشته
وداع و فرقت احباب و یاد عهد شباب
دیار عمر امیدم، خراب کرد خراب
ز یاد این، رخ زردم در آب گشت غریق
ز داغ آن، دل ریشم بر آتش است کباب
سرشک، خون روان دل من است ولیک
سفید گشتن او را عجایب است عجاب
چو بر شود سوی چشمم ز دل، بود چو عقیق
فرو چکد، شده مانند لولوی خوشاب
هم آنچنان که اگر چند باشد آن گل، سرخ
ز گرمی و تفِ آتش، شود سفید گلاب
دریغ عمر گرامی و مدت شادی
دریغ دور جوانی و صحبت احباب
رخ چو لاله سیراب من چو دید، ببست
زمانه بر دو بناگوش من ز برف، نقاب
بپژمرید بدینسان و بس عجب نبود
اگر بپژمرد از برف، لاله سیراب
بدیع نیست ز بهر شباب و عمر عزیز
اگر سیاه کنم موی را همی به خضاب
اگر به سوگ عزیزان کنند جامه سیاه
سیاه کردم من، موی خود به سوگ شباب
ایا فریفته روزگار بی محصول
به عمر عاریت خویش تا کی این اعجاب؟
همیشه بر درِ تسلیم گرد؛ از آن که به جهد
برون نیاید هرگز سفینه از غرقاب
مکن گناه به امید آن که گویی هست
خدای عز و جل هر گناه را تواب
اگر شکار تذرو آرزو کنی رسدت
که قامت تو خم آورد همچو چنگ عقاب
کنون که جَفت شدی، مر دعا فزای بدان
که مر دعای تو را زودتر دهند جواب
همی نبینی از روی تجربت که کمان
چو جَفت گردد، از او دورتر رود پرتاب
شمارهٔ ۱۲ - مدح خواجه شمس الدین: گر مایه گیرد از رخت ای دلبر آفتابشمارهٔ ۱۴ - مدح عماد الدین محمد: ای سالکان راه هوای تو در طلب
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وداع و فرقت احباب و یاد عهد شباب
دیار عمر امیدم، خراب کرد خراب
هوش مصنوعی: وداع و جدایی از دوستان و یادآوری سن جوانی، روزهای شیرین عمرم را ویران کرده است.
ز یاد این، رخ زردم در آب گشت غریق
ز داغ آن، دل ریشم بر آتش است کباب
هوش مصنوعی: به خاطر یاد تو، رنگ چهرهام در آب پریده و غرق شده است. از داغی که بر دلم است، دل شکستهام همچون گوشتی بر آتش میسوزد.
سرشک، خون روان دل من است ولیک
سفید گشتن او را عجایب است عجاب
هوش مصنوعی: اشک من که نشان از غم و درد دل دارد، اما جای شگفتی است که چگونه این اشک به رنگ سفید درآمده است.
چو بر شود سوی چشمم ز دل، بود چو عقیق
فرو چکد، شده مانند لولوی خوشاب
هوش مصنوعی: زمانی که نگاه من به جانب چشمانت برود، احساسی مانند عقیق پیدا میکنم که به آرامی از دل میچکد و همچون عطر خوشی در فضا پراکنده میشود.
هم آنچنان که اگر چند باشد آن گل، سرخ
ز گرمی و تفِ آتش، شود سفید گلاب
هوش مصنوعی: اگر چند گل سرخ در آتش بیفتند، به دلیل حرارت و گرمای آن، سفید میشوند و این تغییر رنگ نشاندهنده تأثیر آتش بر آنهاست.
دریغ عمر گرامی و مدت شادی
دریغ دور جوانی و صحبت احباب
هوش مصنوعی: عمر باارزش و زمان شادی را از دست دادهایم و افسوس که جوانی و همراهی با دوستان را تجربه نمیکنیم.
رخ چو لاله سیراب من چو دید، ببست
زمانه بر دو بناگوش من ز برف، نقاب
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و چهرهی گل لاله را دید، زمان بر گوشهایم پردهای از برف بست.
بپژمرید بدینسان و بس عجب نبود
اگر بپژمرد از برف، لاله سیراب
هوش مصنوعی: اگر به همین شیوه ادامه دهم و با تعجب نباشد، جای شگفتی نیست اگر گل لاله از برف زنده شود و سیراب گردد.
بدیع نیست ز بهر شباب و عمر عزیز
اگر سیاه کنم موی را همی به خضاب
هوش مصنوعی: این شعر به این معنی است که زیبایی و جوانی ارزش زیادی دارد و برای حفظ آن، نیازی به تظاهر نیست. اگر بخواهم موهایم را با رنگ سیاه بزنم تا جوانتر به نظر برسم، هیچ اشکالی ندارد، زیرا خود عمر و جوانی گرانبهاست.
اگر به سوگ عزیزان کنند جامه سیاه
سیاه کردم من، موی خود به سوگ شباب
هوش مصنوعی: اگر مردم به خاطر از دست دادن عزیزانشان لباس مشکی میپوشند، من نیز به این خاطر لباس سیاه بر تن کردهام و برای جوانی خودم نیز عزاداری میکنم.
ایا فریفته روزگار بی محصول
به عمر عاریت خویش تا کی این اعجاب؟
هوش مصنوعی: آیا تا کی فریب روزهای بیثمر را میخوری و به زندگی موقتی و قرضیات ادامه میدهی؟
همیشه بر درِ تسلیم گرد؛ از آن که به جهد
برون نیاید هرگز سفینه از غرقاب
هوش مصنوعی: همیشه با atitude تسلیم در زندگی مواجه شو، زیرا تلاش و کوشش به تنهایی نمیتواند کشتی را از غرق شدن نجات دهد.
مکن گناه به امید آن که گویی هست
خدای عز و جل هر گناه را تواب
هوش مصنوعی: کار خطا نکن به این خاطر که فکر کنی خداوند بزرگ هر خطایی را میبخشد.
اگر شکار تذرو آرزو کنی رسدت
که قامت تو خم آورد همچو چنگ عقاب
هوش مصنوعی: اگر به دنبال شکار پرندهای به نام تذرو باشی، میتوانی به آن دست یابی، اما باید بدان که این سرنوشتی خواهد بود که تو را به خمیدگی و انحطاط میکشاند، مانند حالتی که عقاب در هنگام شکار به خود میگیرد.
کنون که جَفت شدی، مر دعا فزای بدان
که مر دعای تو را زودتر دهند جواب
هوش مصنوعی: حال که به همسری درآمدی، دعاهای خود را بیشتر کن؛ زیرا دعای تو زودتر به نتیجه میرسد و به اجابت میرسد.
همی نبینی از روی تجربت که کمان
چو جَفت گردد، از او دورتر رود پرتاب
هوش مصنوعی: آیا نمیبینی که بر اساس تجربهات، وقتی کمان به حالت جفت درمیآید، تیر از آن دورتر پرتاب میشود؟
حاشیه ها
1400/09/10 13:12
افسانه چراغی
جَفت به معنی خمیده
1400/09/10 13:12
افسانه چراغی
ابیات ۹ و ۱۰ مضمون شعر رودکی است که میفرماید:
من موی خویش را نه از آن میکنم سیاه
تا باز نو جوان شوم و نو کنم گناه
چون جامهها به وقت مصیبت، سیه کنند
من موی از مصیبت پیری، کنم سیاه
1400/09/11 11:12
افسانه چراغی
جای خالی باتوجه به مضمون، چنین چیزی میتواند باشد: "ز گرمی و تَفِ آتش"