بخش ۷ - مدح سلطان یعقوب
زهی لطف خدا خورشید تابان
سلیمان زمان یعقوب سلطان
چو صاحب دیده از نور الهی است
خداوند سفیدی و سیاهی است
چو شمع پادشاهی در خورش گشت
هما پروانه وش گرد سرش گشت
عجب شمعی که از عین عنایت
بود پروانه اش نجم سعادت
بپایش هر که چون پروانه افتاد
به سر تاج زرش چون شمع بنهاد
نهاد او تاج زرین بر سر جمع
چو آن شمعی کز او افروخت صد شمع
بدین نه چنبر فانوس مانند
بود او شمع و باقی صورتی چند
بود ظالم کش و مظلوم پرور
نه عاجز سوز چون شمع سبکسر
خورد پروانه را آتش بصد ناز
بسوزد شمع را پروانه وش باز
چو لطف او کسی را دست گیرد
چراغ دولتش هرگز نمیرد
چو برگیرد کسی را از کرامت
نیندازد کس او را تا قیامت
در او کعبه و گر نامرادی
کند آنجا ز دست ظلم دادی
چ گیرد حلقه زنجیر دادش
دهد چون حلقه کعبه مرادش
چو بگشاد در گنج سخا را
دهد پروانه شاهی گدا را
ز نور شمع رویش هست عالم
چو فانوسی درون روشن برون هم
فلک آن شمع دولت گرچه افروخت
ز نور او طریق دولت آموخت
بلی گردد چراغ از شخص ظاهر
ولیکن رهبر شخص است آخر
از آن رو رونق شاهان شکسته است
که با خورشید نور شمع پستست
به معنی خسروان چون او نشایند
به صورت گرچه مثل او نمایند
کشد نقاش نقش شمع زیبا
ولی چون شمع نبود مجلس آرا
رود زان بیم شمعش دود بر سر
که بی پروانه او دارد افسر
گلستانی است بزم او شب و روز
ز جام باده و شمع دل افروز
چه بستانی جهان افروز باشد
که شمعش بوستان افروز باشد
الهی بر فلک تا شمع مهر است
بجای سفره شمعش سپهر است
به هفت اقلیم بخشش کامرانی
بقدر همتش ده جاودانی
فزون از عرش بادا پایه او
بماند تا قیامت سایه او
بزرگانی که از آن آستانند
بسی در سایه اش یارب بمانند
بتخصیص آنکه او از شمع روشن
نهاد این شمع دولت در ره من
مرا او رهبر این راه گردید
بمن او این حیات خضر بخشید
بخش ۶ - سبب نظم کتاب: مرا سوزی شبی با خویشتن بودبخش ۸ - مدح امیر اعظم شاه قلی بیگ: فلک قدری که هست از عزت و جاه
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی لطف خدا خورشید تابان
سلیمان زمان یعقوب سلطان
هوش مصنوعی: خداوند به ما لطف و رحمت بسیاری عطا کرده است. مانند یک خورشید درخشان، سلیمان در زمان خود مانند یک فرمانروای بزرگ و با شکوه است و یعقوب نیز سلطنت و عظمت دارد.
چو صاحب دیده از نور الهی است
خداوند سفیدی و سیاهی است
هوش مصنوعی: چشم بینا به روشنایی الهی تعلق دارد، و خداوند در کنار روشنی و تاریکی، هر دو را در وجود خود دارد.
چو شمع پادشاهی در خورش گشت
هما پروانه وش گرد سرش گشت
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاهی مانند شمع نورانی شد، پروانهای مانند هما به دور او پرواز کرد و به دور او میچرخید.
عجب شمعی که از عین عنایت
بود پروانه اش نجم سعادت
هوش مصنوعی: شگفتانگیز است که شمعی بهراستی بهدلیل توجه خاصی که به آن شده است، دارای پروانهای باشد که نمادی از خوشبختی و سعادت است.
بپایش هر که چون پروانه افتاد
به سر تاج زرش چون شمع بنهاد
هوش مصنوعی: کسی که مانند پروانه به پای او میافتد و به خاطر عشق او از خود میگذرد، مانند شمعی است که با نورش به زینت تاج زرد و زرین او زیبایی میبخشد.
نهاد او تاج زرین بر سر جمع
چو آن شمعی کز او افروخت صد شمع
هوش مصنوعی: او مانند شمعی است که با درخشش خود، نور هزاران شمع دیگر را روشن میکند و بر سر همه جمع نیکو تاجی زرین گذاشته است.
بدین نه چنبر فانوس مانند
بود او شمع و باقی صورتی چند
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که او مانند شمعی میدرخشد و سایرین به مانند چراغی در اطراف او هستند که نورش را منعکس میکنند. او منبع نور و روشنی است و دیگران به واسطه وجود او نور میگیرند.
بود ظالم کش و مظلوم پرور
نه عاجز سوز چون شمع سبکسر
هوش مصنوعی: ظالم همیشه دیگران را به ظلم وادار میکند و مظلومین را تقویت میکند، نه اینکه مانند شمعی که به راحتی میسوزد و ضعیف است، ناتوان باشند.
خورد پروانه را آتش بصد ناز
بسوزد شمع را پروانه وش باز
هوش مصنوعی: پروانه به زیباییهای شمع علاقهمند است و با وجود اینکه میداند آتش او را میسوزاند، به سمتش جذب میشود و با عشق و ناز به سوی او میرود. در واقع، این احساسات و جذابیتها میتواند به نابودی او منجر شود، اما این جذابیت را نمیتواند نادیده بگیرد.
چو لطف او کسی را دست گیرد
چراغ دولتش هرگز نمیرد
هوش مصنوعی: وقتی که لطف خداوند به کسی شامل حال شود، شمع موفقیت او همیشه روشن میماند و بیپایان خواهد بود.
چو برگیرد کسی را از کرامت
نیندازد کس او را تا قیامت
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر بزرگی و کرامتش مورد توجه و احترام قرار بگیرد، هیچکس نمیتواند او را به پستی و ذلت بکشاند و این احترام تا ابد برای او باقی خواهد ماند.
در او کعبه و گر نامرادی
کند آنجا ز دست ظلم دادی
هوش مصنوعی: اگر در جایی که کعبه قرار دارد، کسی به تو ظلم کند و تو نتوانی از خود دفاع کنی، این نشان میدهد که در آن مکان هم مشکلات و ناملایمات وجود دارد.
چ گیرد حلقه زنجیر دادش
دهد چون حلقه کعبه مرادش
هوش مصنوعی: هر کس که در زنجیر عذاب و گرفتاری باشد، به او مانند حلقهای از کعبه که نماد طلب و عشق است، شرف و مقام میدهد.
چو بگشاد در گنج سخا را
دهد پروانه شاهی گدا را
هوش مصنوعی: وقتی درهای سخاوت و generosity باز میشود، حتی یک گدا نیز میتواند مانند یک شاه با کرامت و عزت زندگی کند.
ز نور شمع رویش هست عالم
چو فانوسی درون روشن برون هم
هوش مصنوعی: چهره او مانند شمعی است که نورش در جهان میتابد، همانطور که فانوس درونش روشن و نورانی است و از بیرون نیز روشنایی پخش میکند.
فلک آن شمع دولت گرچه افروخت
ز نور او طریق دولت آموخت
هوش مصنوعی: آسمان هرچند که آن شمع خوشبختی را روشن کرده است، اما به واسطه نور او، راه دستیابی به خوشبختی را یاد گرفتهایم.
بلی گردد چراغ از شخص ظاهر
ولیکن رهبر شخص است آخر
هوش مصنوعی: شخص میتواند ظاهری درخشان و جذاب داشته باشد، اما در واقعیت، فقط کسی که هدایت میکند، واقعا رهبر است.
از آن رو رونق شاهان شکسته است
که با خورشید نور شمع پستست
هوش مصنوعی: در برای رونق و عظمت پادشاهان، این حقیقت وجود دارد که نور شمع در مقایسه با نور خورشید بسیار ناچیز و کمارزش است.
به معنی خسروان چون او نشایند
به صورت گرچه مثل او نمایند
هوش مصنوعی: اگرچه افرادی به ظاهر شبیه خسروان هستند، اما به معنای واقعی و درونشان نمیتوانند مانند او باشند.
کشد نقاش نقش شمع زیبا
ولی چون شمع نبود مجلس آرا
هوش مصنوعی: نقاش تصویری از شمعی زیبا رسم میکند، اما چون شمع واقعی وجود ندارد، مجلس را زیبا نمیکند.
رود زان بیم شمعش دود بر سر
که بی پروانه او دارد افسر
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از شمع، دود بر سرش مینشیند، زیرا این شمع بدون پروانه، تاج و تختی دارد.
گلستانی است بزم او شب و روز
ز جام باده و شمع دل افروز
هوش مصنوعی: بزم او مانند گلستانی است که در شب و روز با نوشیدن شراب و روشنایی شمع، دلها را شاد میکند.
چه بستانی جهان افروز باشد
که شمعش بوستان افروز باشد
هوش مصنوعی: چه زیباست دنیایی که روشنیاش از شمعی باشد که باغ را نورانی کند.
الهی بر فلک تا شمع مهر است
بجای سفره شمعش سپهر است
هوش مصنوعی: خداوندا، تا زمانی که خورشید در آسمان درخشان است، جایگاهش همچون سفرهای زیبا در آسمان خواهد بود.
به هفت اقلیم بخشش کامرانی
بقدر همتش ده جاودانی
هوش مصنوعی: به هفت منطقه دنیا، کسی که خواهان موفقیت و کامیابی است، باید به اندازه توانایی خود بخشش کند تا به جاودانگی دست یابد.
فزون از عرش بادا پایه او
بماند تا قیامت سایه او
هوش مصنوعی: او از عرش نیز بالاتر است و تا روز قیامت سایهاش برقرار خواهد بود.
بزرگانی که از آن آستانند
بسی در سایه اش یارب بمانند
هوش مصنوعی: افرادی که در مقام و منزلت بالا هستند، میتوانند در سایهی رحمت و لطف آن درگاه، بسیار باقی بمانند.
بتخصیص آنکه او از شمع روشن
نهاد این شمع دولت در ره من
هوش مصنوعی: او به طور ویژه برای من این شمع روشن را که نماد سعادت و کامیابی است، روشن کرده است.
مرا او رهبر این راه گردید
بمن او این حیات خضر بخشید
هوش مصنوعی: او برای من راهنما شد و به من زندگی جاویدان بخشید.