گنجور

بخش ۶ - سبب نظم کتاب

مرا سوزی شبی با خویشتن بود
چو فانوس آتشم در پیرهن بود
شبی روشن چو صبح نیک روزان
کواکب چون چراغ مه فروزان
فلک را بس گل از کوکب شکفته
همه چون یاسمین در شب شکفته
شبی بس روشن و مه همچو شب باز
به شبدیز فلک در جلوه ناز
در نور آنچنان در شب گشاده
که مرغ صبحدم در شک فتاده
شبی زین سان چو روی دلفروزان
من از داغ گلی چون شمع سوزان
من و دل هر دو آنشب تا دم روز
ز غم چون شمع و چون پروانه در سوز
که ناگه برق شمع مهر درخشید
بآزادی مرا پروانه بخشید
نمود آن گوی زرین روشن از دور
چو از فانوس زردی پرتو نور
نگویم چون گل زردی به باغی
چو نارنج تهی در وی چراغی
ز برق حسن خود وز شمع طلعت
زد آتش در سیه پوشان ظلمت
نهان در پرده کافور شد شب
تو گویی عنبر شب گشت اشهب
در روزی که قفل شب فرو بست
بزور پنجه خورشید بشکست
چو باد صبحدم گردون برانگیخت
بهار خرم کوکب فرو ریخت
سحر خیزان بگل چیدن دویدند
بیکدم صد هزاران گل بچیدند
در آن صبح سعادت از عنایت
بمن دادند شمعی از هدایت
دری از غیب بر رویم گشودند
به شمع معنی ام راهی نمودند
مرا نازل شد از شمع تجلی
به دل پروانه جبریل معنی
به شمع دل ره تحقیق دادند
بمن پروانه توفیق دادند
چو روشن شد دلم از نور معنی
شد ملهم بدین منشور معنی
که فانوس خیال انگیز سازم
برسم تحفه دست آویز سازم
مگر زرین تحفه ره یابم که باری
ببوسم آستان شهریاری
شهنشاهی که از لطف الهی
شدش روشن چراغ پادشاهی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا سوزی شبی با خویشتن بود
چو فانوس آتشم در پیرهن بود
هوش مصنوعی: شبی در دل خود آتشی داشتم که مانند فانوسی در لباس من میدرخشید.
شبی روشن چو صبح نیک روزان
کواکب چون چراغ مه فروزان
هوش مصنوعی: شبی روشن مانند صبح‌های خوب و زیباست، ستاره‌ها مثل چراغ‌های ماه درخشان هستند.
فلک را بس گل از کوکب شکفته
همه چون یاسمین در شب شکفته
هوش مصنوعی: آسمان پر از گل‌هایی است که از ستاره‌ها شکفته شده‌اند، مانند یاسمن‌هایی که در شب باز می‌شوند.
شبی بس روشن و مه همچو شب باز
به شبدیز فلک در جلوه ناز
هوش مصنوعی: شب بسیار روشنی است و ماه مانند شب، جلوه‌ای دل‌فریب در آسمان دارد.
در نور آنچنان در شب گشاده
که مرغ صبحدم در شک فتاده
هوش مصنوعی: در روشنایی شب به قدری تاریکی کنار رفته که پرنده صبح به اشتباه در حال پرواز افتاده است.
شبی زین سان چو روی دلفروزان
من از داغ گلی چون شمع سوزان
هوش مصنوعی: شب وقتی که چهره‌های زیبا و دل‌انگیز به یادم می‌آید، از شدت شوق و احساس، مانند شمعی می‌سوزم.
من و دل هر دو آنشب تا دم روز
ز غم چون شمع و چون پروانه در سوز
هوش مصنوعی: من و دلم شب را تا صبح در غم گذراندیم، همچون شمع و پروانه که به خاطر عشق و سوز، جان می‌سوزانیم.
که ناگه برق شمع مهر درخشید
بآزادی مرا پروانه بخشید
هوش مصنوعی: ناگهان نور شمع عشق درخشید و مرا چون پروانه آزاد کرد.
نمود آن گوی زرین روشن از دور
چو از فانوس زردی پرتو نور
هوش مصنوعی: نور درخشان و زرینی که از دور نمایان می‌شود، شبیه نوری است که از یک فانوس زرد منتشر می‌شود.
نگویم چون گل زردی به باغی
چو نارنج تهی در وی چراغی
هوش مصنوعی: نمی‌گویم که مانند گل زردی در باغ هستم، مثل میوه نارنج، که درونش چیزی وجود ندارد.
ز برق حسن خود وز شمع طلعت
زد آتش در سیه پوشان ظلمت
هوش مصنوعی: از زیبایی و درخشش چهره‌اش، همچون شعله‌ای که از شمع برمی‌خیزد، آتش و روشنی در دل تاریکی‌پوشان ایجاد می‌کند.
نهان در پرده کافور شد شب
تو گویی عنبر شب گشت اشهب
هوش مصنوعی: شب تو مانند کافور در پرده‌ای پنهان شده و به نوعی بوی خوشی مانند بوی عنبر گرفته است، گویی شب به رنگ خاکستری (اشهب) در آمده است.
در روزی که قفل شب فرو بست
بزور پنجه خورشید بشکست
هوش مصنوعی: در روزی که شب به پایان رسید و دست‌های خورشید توانستند قفل تاریکی را بشکنند.
چو باد صبحدم گردون برانگیخت
بهار خرم کوکب فرو ریخت
هوش مصنوعی: وقتی صبح زود بادهای بهاری به حرکت درآید، زیبایی و شکوفایی بهار فرا می‌رسد و ستاره‌ها مانند شاخ و برگ درختان روی زمین می‌ریزند.
سحر خیزان بگل چیدن دویدند
بیکدم صد هزاران گل بچیدند
هوش مصنوعی: صبح زود، افرادی با شوق و نشاط به چیدن گل ها پرداختند و در یک لحظه، هزاران گل را برداشتند.
در آن صبح سعادت از عنایت
بمن دادند شمعی از هدایت
هوش مصنوعی: در آن صبح خوشبختی، از لطف و محبت به من نوری از راهنمایی بخشیدند.
دری از غیب بر رویم گشودند
به شمع معنی ام راهی نمودند
هوش مصنوعی: درهای جدیدی از دانش و آگاهی به روی من باز شد و با روشنایی معنای جدیدی، مسیر زندگی‌ام را مشخص کردند.
مرا نازل شد از شمع تجلی
به دل پروانه جبریل معنی
هوش مصنوعی: از شمع نورانی مظهری، معنایی همچون فرشته جبرئیل به دل پروانه نازل شد.
به شمع دل ره تحقیق دادند
بمن پروانه توفیق دادند
هوش مصنوعی: با دل شمعی روشن، راه جستجو و تلاش را به من نشان دادند و موفقیت را مانند پروانه‌ای به من عطا کردند.
چو روشن شد دلم از نور معنی
شد ملهم بدین منشور معنی
هوش مصنوعی: وقتی دل من با نورِ مفهوم روشن شد، الهام گرفتم از این راهنمای معنایی.
که فانوس خیال انگیز سازم
برسم تحفه دست آویز سازم
هوش مصنوعی: می‌خواهم یک چراغ خیال‌انگیز بسازم و در کنار آن هدیه‌ای برای تو آماده کنم.
مگر زرین تحفه ره یابم که باری
ببوسم آستان شهریاری
هوش مصنوعی: شاید اگر هدیه‌ای با ارزش به دست آورم، فرصتی پیدا کنم تا آستان سلطان را ببوسم.
شهنشاهی که از لطف الهی
شدش روشن چراغ پادشاهی
هوش مصنوعی: سلطان و پادشاهی که به واسطه‌ی رحمت الهی، نور و روشنی سلطنتش زیاد شده است.